مشاوره مدرسه
علی عظیمی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
مقدمه: افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، شبکههای اجتماعی آنلاین را بهطور گسترده بهعنوان یک فضای راحت برای معاشرت درک میکنند که بر ترجیح و انتخاب آنان برای تعامل آنلاین بهجای حضوری تأثیر میگذارد.پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در اینستاگرام انجام شد.روش: روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی ...
بیشتر
مقدمه: افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، شبکههای اجتماعی آنلاین را بهطور گسترده بهعنوان یک فضای راحت برای معاشرت درک میکنند که بر ترجیح و انتخاب آنان برای تعامل آنلاین بهجای حضوری تأثیر میگذارد.پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در اینستاگرام انجام شد.روش: روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12 نفر از نوجوانان تا رسیدن به حد اشباع دادهها انجام شد. از میان شبکههای اجتماعی به علت فراوانی میزان استفاده از اینستاگرام و ایجاد دقت در پژوهش صرفاً پلتفرم اینستاگرام انتخاب شد. جامعه موردمطالعه در این پژوهش را پسران تهرانی 15 تا 18 ساله کاربر اپلیکیشن اینستاگرام که دارای اختلال اضطراب اجتماعی بودند تشکیل داد. نمونهگیری در پژوهش حاضر با روش نمونهگیری هدفمند بهوسیله مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) انجام گرفت. در تحلیل دادهها از روش هفت مرحلهای کولایزی استفاده شد.یافتهها: یافتههای مربوط به تجارب نوجوانان در 2 کد هستهای تجارب ترمیمکننده و تجارب آسیبزا قرار گرفتند تجارب ترمیمکننده در چهار کد اصلی «برقراری ارتباط و حفظ دوستیها، تنظیم احساسات، دریافت اطلاعات مربوط بهسلامت روان و کمک به هویتیابی اجتماعی» بود؛ و کد هستهای تجارب آسیبزا شامل «مقایسه و ارزیابی منفی، تضعیف شایستگیهای اجتماعی و تضعیف شخصیت» بود. نتیجهگیری: نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی تجارب مثبت و منفی گوناگونی در شبکههای اجتماعی دارند. متخصصان حوزه سلامت روان میتوانند از یافتههای پژوهش حاضر جهت ایجاد راهبردهایی متناسب با تجارب آنان در ضمن مداخلات خود استفاده کنند.
فهیمه قشقایی؛ علی دلاور؛ جواد خلعتبری؛ عبدالله شفیع آبادی
چکیده
الگوی مفهومی راهبردهای مقابله ای در مواجهه با مسئولیتهای زنان سرپرست خانوار:یک مطالعه پدیدارشناختیفهیمه قشقایی ،علی دلاور ، جوادخلعتبری ،عبدالله شفیع آبادی چکیده هدف ازپژوهش حاضر بررسی راهبردهای مقابله ای در مواجهه بامسئولیتهای زنان سرپرست خانوار بود .روش این پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناسی ،با ابزار پژوهشی مصاحبه نیمه ساختارمندانجام ...
بیشتر
الگوی مفهومی راهبردهای مقابله ای در مواجهه با مسئولیتهای زنان سرپرست خانوار:یک مطالعه پدیدارشناختیفهیمه قشقایی ،علی دلاور ، جوادخلعتبری ،عبدالله شفیع آبادی چکیده هدف ازپژوهش حاضر بررسی راهبردهای مقابله ای در مواجهه بامسئولیتهای زنان سرپرست خانوار بود .روش این پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناسی ،با ابزار پژوهشی مصاحبه نیمه ساختارمندانجام شد.جامعه پژوهش، زنان سرپرست خانوار ،مددکاران و مدیران از بهزیستی استان تهران بود.نمونه گیری ابتدا به صورت طبقه بندی نسبی ازشهرستانهای شمیرانات،شهریاروشهر تهران انجام شد سپس باروش نمونه گیری هدفمندمتوالی در تیر-شهریور1398تا اشباع نظری پایان یافت. نمونه آماری 35زن سرپرست خانوار، 12مددکار و 6 مدیرازکلینیک های تحت پوشش بهزیستی،در مجموع(53)نفربود. دادههای حاصل ازمصاحبه باروش کدگذاری باز،محوری وگزینشی تحلیل شد.مشکلات زنان:روانشناختی؛جسمانی، اقتصادی؛ ؛مرتبط با فرزند؛ خانواده اولیه ،فرهنگی وحمایتی شناسایی شدند که مشکلات اقتصادی محسوس تر بود.بعلاوه 124 مفهوم، 17مقوله فرعی،4مقوله اصلی:1-عوامل فردی راهبردهای مقابله ای کارآمد(تاب آوری،خودکارامدی،خوشیینی،ارزیابی شناختی،معنویات)2-عوامل فردی ناکارآمد(تحریفات شناختی و هیجانی،سبک منفعل، اختلالات جسمانی-روانی، سبک ناکارامد فرزندپروری)3- عوامل اجتماعی کارآمد (مشارکت اجتماعی،انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی)4-عوامل اجتماعی ناکارآمد ( مشارکت ناکافی،انسجام ناکافی، اعتماد ناکافی و عوامل وابسته ساز ) و 2 مضمون اصلی راهبردهای مقابله ای کارامد و ناکارامد شناسایی شد. بر اساس الگوی جامع چندمنبعه سلسله مراتبی، مولفه های کارامد معنویت،تاب آوری و مولفه های ناکارامدسازکاستی در اعتماد و انسجام اجتماعی بعلاوه سبک وابسته و منفعل درزنان سرپرست بهزیستی، محسوستر بود.کلیدواژه ها: الگوی مفهومی، راهبردهای مقابله ای ، مواجهه، مسئولیتهای زنان سرپرست،پدیدارشناختی
حمیده اعتصامی؛ عبدالله شفیع آبادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش «فلسفه برای کودکان» بر رشد اخلاقی دانشآموزان پسر پایۀ ششم دبستانهای منطقۀ شش آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه آزمایش و گواه و جامعه آماری شامل تمام دانشآموزان پسر پایه ششم منطقۀ ۶ آموزش و پرورش شهر تهران در مهر ماه سال ۱۳۹۶ بود. ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش «فلسفه برای کودکان» بر رشد اخلاقی دانشآموزان پسر پایۀ ششم دبستانهای منطقۀ شش آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه آزمایش و گواه و جامعه آماری شامل تمام دانشآموزان پسر پایه ششم منطقۀ ۶ آموزش و پرورش شهر تهران در مهر ماه سال ۱۳۹۶ بود. از میان آنها برای گروههای آزمایش و گواه هر کدام 15 نفر به روش نمونهبرداری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در این دو گروه قرار گرفتند. بهوسیله مقیاس سنجش رشد اخلاقی معنویپور (۱۳۹۱) در مرحله پیشآزمون از هر دو گروه(آزمایش و گواه) اندازه گیری به عمل آمد. پس از اجرای پیشآزمون، با استفاده از بسته آموزشی داستانهای فکری برای کودکان ایرانی، گروه آزمایش تحت آموزش ۸ جلسه «فلسفه برای کودکان» قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. به وسیله ابزار فوق در مرحله پسآزمون نیز از هر دو گروه اندازگیری به عمل آمد. دادههای پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد اجرای متغیر مستقل باعث شده تا میانگین نمرههای رشد اخلاقی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش یابد. یکی از اهداف اصلی برنامه فلسفه برای کودکان، تقویت تفکر از ابتدای دوران کودکی است. در نهایت، با برانگیختن ذهن دانش آموزان به تفکر و استدلال در مفاهیمی چون اخلاق نیکو، وجدان و مسئولیت پذیری، رشد اخلاقی آن ها پیگیری می شود.
فاطمه برکات؛ ناصر امینی؛ عزت دیره؛ عبدالله شفیع آبادی
چکیده
طلاق تأثیرات مخربی میتواند بر روی زوجها، فرزندان و جامعه بگذارد، برای کاهش این پدیده پژوهش حاضر با هدف اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباقپذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق صورت گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیشآزمون-پسآزمون ...
بیشتر
طلاق تأثیرات مخربی میتواند بر روی زوجها، فرزندان و جامعه بگذارد، برای کاهش این پدیده پژوهش حاضر با هدف اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباقپذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق صورت گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیشآزمون-پسآزمون بود. جامعۀ آماری پژوهش زوجین متقاضی طلاق مرکز مشاوره دادگستری بوشهر در سال 1396 بود. افراد نمونه با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 زوج) جایگزین و پرسشنامههای انطباقپذیری و صمیمیت عاطفی در پیش، پس و پیگیری تکمیل شد. گروههای آزمایش در برنامههای مداخله شرکت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد، دادهها بر اساس تحلیل کوواریانس چند متغیره همراه با آزمون تعقیبی تحت نرمافزار spss19 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها نشان داد که اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباقپذیری در زوجین متقاضی طلاق متفاوت است؛ صمیمیت عاطفی و انطباقپذیری خانوادگی زوجین متقاضی طلاق شهر بوشهر در سه گروه آزمایش بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل است؛ اثربخشی هر سه رویکرد در افزایش صمیمیت عاطفی و انطباقپذیری در مرحله پیگیری پایدار بود؛ بنابراین برای افزایش صمیمیت عاطفی و انطباقپذیری زوجین متقاضی طلاق میتوان از این سه رویکرد استفاده کرد.
آرزو شکری؛ عبدالله شفیع آبادی؛ فریده دوکانه ای فرد
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ساختارى پیشبینی موفقیت شغلی براساس قدرت ایگو با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین مرد و زن متاهل در فرمانداریهای فیروزکوه، دماوند و پردیس در سال 1397 بود. با توجه به این که برای مطالعات مدل سازی معادله ساختاری200 تا 400 نفر نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ساختارى پیشبینی موفقیت شغلی براساس قدرت ایگو با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین مرد و زن متاهل در فرمانداریهای فیروزکوه، دماوند و پردیس در سال 1397 بود. با توجه به این که برای مطالعات مدل سازی معادله ساختاری200 تا 400 نفر نمونه توصیه شده (شوماخر و لومکس، 1388)، حجم نمونه مورد نظر 300 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامههای موفقیت شغلی نبی، رضایت زناشویی اینریچ، قدرت ایگو مارک استروم و همکاران و عزت نفس آیزنک را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها، از معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود: قدرت ایگو به صورت مثبت و معنادار موفقیت شغلی را پیش بینی می کند. عزت نفس رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. رضایت زناشویی رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت توانمندی ایگو هم به طور مستقیم و هم با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس میتواند بر میزان موفقیت شغلی نقش داشته باشد.
سمیرا طاوسی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ حسین سلیمی بجستانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفههای تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم صورت گرفت. روش پژوهش تجربی با پیشآزمون – پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم شهرستان قدس در سال تحصیلی 93-94 بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه اضطراب حالت _ صفت اشپیل برگر (STAI) بود. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفههای تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم صورت گرفت. روش پژوهش تجربی با پیشآزمون – پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم شهرستان قدس در سال تحصیلی 93-94 بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه اضطراب حالت _ صفت اشپیل برگر (STAI) بود. نمونه پژوهش حاضر 30 نفر از دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان قدس بودند که به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابتدا از تمام افراد نمونه پیشآزمون گرفته شد. در ادامه مادران دانش آموزان گروه آزمایش طی شش جلسه تحت آموزش مؤلفههای تربیت جنسی قرار گرفتند و در انتها پسآزمون از اعضای نمونه گرفته شد. نتایج تجزیهوتحلیل با استفاده از آزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس تک متغیری) نشاندهنده تفاوت معناداری بین دو گروه با 99 در صد اطمینان بود. میانگین تعدیل شدۀ متغیر اضطراب در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشانگر اضطراب کمتر در گروه آزمایش بود. در متغیر اضطراب صفت و متغیر اضطراب حالت نیز میانگین تعدیل شده در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشان داد که اضطراب صفت و حالت در گروه آزمایش کاهش یافته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر محقق به این نتیجه رسید که آموزش مؤلفههای تربیت جنسی به مادران بر کاهش اضطراب دختران مؤثر بوده است.
رضا فراوانی؛ ناصر امینی؛ عزت دیره؛ عبدالله شفیع آبادی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر مدلیابی ساختاری پیشبینی اعتیادپذیری بر اساس طرحواره وابستگی/ بیکفایتی و تحمل پریشانی با نقش میانجیگری سیستمهای مغزی– رفتاری در بین دانشآموزان کرج بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود و جامعهی مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانشآموزان مقطع دوم دبیرستانهای ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر مدلیابی ساختاری پیشبینی اعتیادپذیری بر اساس طرحواره وابستگی/ بیکفایتی و تحمل پریشانی با نقش میانجیگری سیستمهای مغزی– رفتاری در بین دانشآموزان کرج بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود و جامعهی مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانشآموزان مقطع دوم دبیرستانهای پسرانه و دخترانه مناطق چهارگانه شهر کرج در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. در پژوهش حاضر از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای استفاده شد. حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای پژوهش، 200 نفر در نظر گرفته شد. ابزار این تحقیق پرسشنامههای مقیاس اعتیادپذیری، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه (SQ-SF)، تحمل پریشانی و نسخه کوتاه پرسشنامه سیستمهای مغزی–رفتاریگری-ویلسون بود. روش آماری مورد استفاده در پژوهش، تحلیل مسیر بود. نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS21 و Lisrel نشان داد که: مدل ساختاری پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با دادههای پژوهشی داشت. نتایج نشان داد که تأثیر متغیر تحمل پریشانی بر متغیر سیستم مغزی رفتاری گریز تائید شد. همچنین تأثیر متغیر طرحواره وابستگی/ بیکفایتی بر متغیر سیستم مغزی رفتاری بازداری در سطح تائید شد و تأثیر متغیرهای بازداری رفتاری، جنگوگریز بر متغیر اعتیادپذیری در سطح تائید شد. نتایج در فرضیه 4 و 5 نیز نشان داد که رابطه مستقیمی بین تحمل پریشانی و طرحواره وابستگی/ بیکفایتی با اعتیادپذیری، وجود دارد. همچنین رابطهی غیرمستقیم اثر تحمل پریشانی بر اعتیادپذیری غیرمعنادار و اثر متغیر طرحواره وابستگی/ بیکفایتی ازطریق سیستمهای مغزی–رفتاری بر اعتیادپذیری معنادار بود (05/0>p). در مجموع نتیجه گرفته شد که تعامل چندگانه متغیرهای طرحواره وابستگی/ بیکفایتی، تحمل پریشانی و سیستمهای مغزی-رفتاری نقش مهمی در پیشبینی اعتیادپذیری نوجوانان دارند.
یاسر آزاد؛ کیومرث فرحبخش؛ عبدالله شفیع آبادی؛ حسین سلیمی بجستانی؛ محمد ربیعی
چکیده
مقدمه: انگیزه تحصیلی دانشجویان و نگرانی های مربوط به آینده شغلی آنها بسیار مهم و قابل توجه است و موسسات آموزش عالی در این زمینه نقش مهمّی ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش مهارت انتخاب شغل در پیش بینی سطح انگیزه تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان ...
بیشتر
مقدمه: انگیزه تحصیلی دانشجویان و نگرانی های مربوط به آینده شغلی آنها بسیار مهم و قابل توجه است و موسسات آموزش عالی در این زمینه نقش مهمّی ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش مهارت انتخاب شغل در پیش بینی سطح انگیزه تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه شهرکرد بود و نمونه شامل 40 نفر از دانشجویانی بود که فاقد انگیزه تحصیلی یا انگیزه تحصیلی پایین بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(20 نفر) و گروه کنترل(20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هفت جلسه 90 دقیقه ای آموزش دید. ابزار پژوهش پرسشنامه انگیزه تحصیلی والرند و همکاران(1985) بود و داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد آموزش مهارت انتخاب شغل بر انگیزه تحصیلی درونی و بی انگیزگی معنادار بوده و بر انگیزه تحصیلی بیرونی معنادار نبود. بحث: آموزش مهارت انتخاب شغل بر افزایش انگیزه درونی و بی انگیزگی تحصیلی موثر بوده است.
مسلم ایران مهر؛ عبدالله شفیع آبادی؛ ابراهیم نعیمی
چکیده
هدف این پژوهش «تعیین آسیب های شبکه های اجتماعی مجازی بر سلامت روان دانش آموزان پسر دبیرستانی، از دیدگاه مشاوران مدارس تهران» بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، مشاوران مدارس پسرانه مقطع دبیرستان در شهر تهران بود. نمونه این پژوهش، تعداد 21 نفر از مشاوران مدارس پسرانه مقطع دبیرستان ...
بیشتر
هدف این پژوهش «تعیین آسیب های شبکه های اجتماعی مجازی بر سلامت روان دانش آموزان پسر دبیرستانی، از دیدگاه مشاوران مدارس تهران» بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، مشاوران مدارس پسرانه مقطع دبیرستان در شهر تهران بود. نمونه این پژوهش، تعداد 21 نفر از مشاوران مدارس پسرانه مقطع دبیرستان در تهران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جهت تحلیل داده ها، با استفاده از روش نظریه زمینه ای، اطلاعات به دست آمده طی سه مرحله، کدگذاری باز، محوری و انتخابی شد. در مجموع تعداد 37 مقوله اولیه، و 6 کد محوری که عبارتند از: «آسیب های فردی، آسیب های خانوادگی، آسیب های اجتماعی، آسیب های تحصیلی، آسیب های دوران بلوغ و احتمال ابتلاء به اختلالات روانی» به دست آمد. با توجه به یافته های به دست آمده، مقوله هسته (کد گزینشی) این پژوهش «آسیب های تربیتی و آموزشی» تعیین شد. این مقوله کلیه مقوله های دیگر پژوهش را در بر می گیرد.
علیرضا کریمی وکیل؛ عبدالله شفیع آبادی؛ کیومرث فرحبخش؛ جلیل یونسی
چکیده
هدف پژوهش، تعیین اثربخشی برنامۀ آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریۀ روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار است. از این جهت، این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام شد و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد استان همدان بودند؛ که ...
بیشتر
هدف پژوهش، تعیین اثربخشی برنامۀ آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریۀ روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار است. از این جهت، این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام شد و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد استان همدان بودند؛ که به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای، تعداد 30 نفر، و با توجه به ملاک های پژوهش، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه درماندگی آموخته شده (LHS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده گردید، که در ابتدا شرایط استفاده از این آزمون مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت، سپس از آن استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می داد که برنامۀ آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر کاهش درماندگی آموخته شدۀ زنان سرپرست خانوار(با احتمال 007/0>P) تأثیر دارد و آزمون پیگیری نیز همان را تأیید نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، توانمندسازی روانشناختی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که به آنها کمک می شود تا احساس توانایی و شایستگی خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی غلبه کنند. از این جهت پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی توانمندسازی زنان نیز به عنوان یکی از برنامه های مؤثر در دستور کار کمیته امداد و سایر نهادهای حمایتی قرار گیرد.
اشرف السادات شریفی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ مهدی زارع بهرام آبادی
شیوا سخائی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ کیومرث فرحبخش
دوره 5، شماره 20 ، دی 1393، ، صفحه 81-94
چکیده
پیشرفت در فنآوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزاری، تعاملات بین سازمانی و افراد را هر چه بیشتر تسهیل نموده و مفهوم کار را به معنای سنتی آن از نظر مکانی و زمانی تغییر دادهاست. یکی از این تغییرات، پیدایش الگوهای روش کار مبتنی بر رایانه، به نام دورکاری است. پژوهش حاضر به منظور بررسی رضایت شغلی و بهرهوری شغلی کارکنان دورکار و غیردورکار ...
بیشتر
پیشرفت در فنآوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزاری، تعاملات بین سازمانی و افراد را هر چه بیشتر تسهیل نموده و مفهوم کار را به معنای سنتی آن از نظر مکانی و زمانی تغییر دادهاست. یکی از این تغییرات، پیدایش الگوهای روش کار مبتنی بر رایانه، به نام دورکاری است. پژوهش حاضر به منظور بررسی رضایت شغلی و بهرهوری شغلی کارکنان دورکار و غیردورکار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری این پژوهش کلیهی کارمندان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بودند که از بین آنها به صورت تصادفی 240 نفر شامل 120 نفر کارمند دورکار و 120 نفر کارمند غیردورکار انتخاب شدند و پرسشنامههای رضایت شغلی دانت و پرسشنامه بهرهوری برگرفته از مدل هرسی و گلد اسمیت توسط آنها تکمیل گردید دادهها با استفاده از تحلیل تمییز تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تابع تمییز بدست آمده از قدرت تشخیصی مناسبی برای پیشبینی واریانس متغیر ملاک در دو گروه دورکار و غیر دورکار برخوردار است. همچنین میانگین رضایت شغلی و بهرهوری شغلی در دورکاران بیشتر از غیر دورکاران است.
بتول حامدی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ شکوه نوابی نژاد؛ علی دلاور
دوره 5، شماره 18 ، تیر 1393، ، صفحه 137-158
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوج های دانشجو بود.این پژوهش نیمه آزمایشی است وجامعه آماری آن، دانشجویان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه های شهر تهران بودند. نمونه مورد پژوهش شامل 14 زوج(28 نفر) بود که به روش تصادفی ساده انتخاب و در دوگروه آزمایش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوج های دانشجو بود.این پژوهش نیمه آزمایشی است وجامعه آماری آن، دانشجویان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه های شهر تهران بودند. نمونه مورد پژوهش شامل 14 زوج(28 نفر) بود که به روش تصادفی ساده انتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. زوج های گروه آزمایش در 8 جلسه درمان زبان مشارکتی شرکت نمودند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه نیازهای صمیمیت باگاروزی و پرسشنامه جمعیت شناختی بود.داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، درمان نظام های زبان مشارکتی برافزایش میزان صمیمیت و همه ابعاد آن( عاطفی،روانشناختی،عقلانی،جنسی،جسمانی،معنوی،زیبا شناختی،اجتماعی-تفریحی) مؤثر است و این اثربخشی در سطح 0.001>p معنادار می باشد.می توان نتیجه گرفت که در درمان زبان مشارکتی،درمانگر با ایجاد فرایند و فضایی برای روابط مشارکتی و گفتمانی موجب افزایش صمیمیت زناشویی و ابعاد آن در زوج ها می گردد.
حبیب اله اکبری؛ عبدالله شفیع آبادی
چکیده
پژوهش حاضر به تدوین پروتال درمانی براساس ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحوارههای معنوی - اسلامی و مقایسه اثربخشی آن با درمان پردازشی - تجربهای/ هیجان مدار بر کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی پرداخته است. نمونه آماری این پژوهش شامل 45 نفر از دانشجویان دختر پردیس نیمه حضوری دانشگاه میباشند که به صورت تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به تدوین پروتال درمانی براساس ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحوارههای معنوی - اسلامی و مقایسه اثربخشی آن با درمان پردازشی - تجربهای/ هیجان مدار بر کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی پرداخته است. نمونه آماری این پژوهش شامل 45 نفر از دانشجویان دختر پردیس نیمه حضوری دانشگاه میباشند که به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفره آزمایش 1، آزمایش 2 و گواه اختصاص یافتند. دو گروه آزمایش هر کدام به صورت بدون جداگانه در طی 8 جلسه مداخلات درمانی مربوطه را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس تشخیص اضطراب اجتماعیSPAI است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق تحلیل کواریانس و آزمونهای تعقیبی صورت گرفت. نتایج نشان داد که فرضیه اول پژوهش مبتنی بر این که ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحوارههای معنوی - اسلامی در کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر مؤثر است با احتمال 99% تأیید شد. همچنین فرضیة دوم پژوهش مبتنی بر این که درمان پردازشی - تجربهای/ هیجان مدار در کاهش اضطراب اجتماعی دانشجوبان دختر مؤثر است نیز با احتمال 99% تایید شد. فرضیه سوم پژوهش که عبارت بود از بین اثربخشی پروتال درمانی ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحوارههای معنوی - اسلامی و درمان پردازشی - تجربهای/ هیجان مدار در کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد با احتمال 99% تایید شد.
بهناز عطاری؛ عبدالله شفیع آبادی
چکیده
هدف این پژوهش حاضر تعیین کارایی آموزش هنر نقاشی در کاهش میزان اضطراب دانش آموزان پسر سال سوم ابتدایی منطقه دو آموزش و پرورش تهران در سال تحصیلی 89-88 است، روش پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است، به منظور اجرای پژوهش از میان دبستان های پسرانه منطقه دو آموزش و پرورش، یک دبستان بطور تصادفی انتخاب ...
بیشتر
هدف این پژوهش حاضر تعیین کارایی آموزش هنر نقاشی در کاهش میزان اضطراب دانش آموزان پسر سال سوم ابتدایی منطقه دو آموزش و پرورش تهران در سال تحصیلی 89-88 است، روش پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است، به منظور اجرای پژوهش از میان دبستان های پسرانه منطقه دو آموزش و پرورش، یک دبستان بطور تصادفی انتخاب گردید، سپس 123 نفر از پسران دانش آموز با استفاده از پرسشنامه مقیاس اضطراب کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند، 30 نفر از کودکان مضطرب به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره واگذار شدند، گروه آزمایش به مدت 10 جلسه که مدت هر جلسه 40 دقیقه بود تحت آموزش هنر نقاشی قرار گرفتند و به 15 نفر دیگر به عنوان گرونه کنترل هیچ نوع آموزشی داده نشد، پس از آموزش ،مجددا از هر دو گروه آزمایش و کنترل، آزمون گرفته شد، برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید، نتایج بدست آمده حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد که بیانگر اثربخش بودن آموزش هنر نقاشی بر کاهش اضطراب است.
عبدالله شفیع آبادی
چکیده
دانشگاه ها یکی از مراکز مهم تامین و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص کشور محسوب می شوند. وجود نیروی انسانی ماهر و شایسته نیز برای رشد و توسعه صنعتی هر کشوری ضروری است. بنابراین می توان گفت که دانشگاه ها نقش عمده ای در فرایند توسعه کشور ایفا می کنند البته به شرطی که علاوه بر آموزش مطالب تئوری بر کاربری کردن آموخته های دانشجویان هم تاکید ...
بیشتر
دانشگاه ها یکی از مراکز مهم تامین و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص کشور محسوب می شوند. وجود نیروی انسانی ماهر و شایسته نیز برای رشد و توسعه صنعتی هر کشوری ضروری است. بنابراین می توان گفت که دانشگاه ها نقش عمده ای در فرایند توسعه کشور ایفا می کنند البته به شرطی که علاوه بر آموزش مطالب تئوری بر کاربری کردن آموخته های دانشجویان هم تاکید کنند و یا به اصطلاح، دانشگاهی کارآفرینی باشند. در چنین دانشگاهی دانشجویان با ذهنیتی مثبت و بهره گیری از فرصت ها به جستجو و کشف ناشناخته ها و موارد جدید می پردازند و با ترکیب و تحلیل متغیرهای مختلف و اتکا به توانمندی های شخصی به یافته های تازه ای می رسند که خود و دیگران از آن بهره مند می شوند. لذا به منظور دستیابی به این هدف و برقراری ارتباط هر چه عمیق تر بین دانشگاه و صنعت توصیه می شود دانشگاه ها به اصلاح و بازنگری برنامه های درسی خود بپردازند مراکز راهنمایی و مشاوره شغلی را تاسیس نمایند و همچنین با شرایطی مشخص بخشی از سهمیه پذیرش سالانه خود را در هر مقطع تحصیلی به کارکنان موسسات صنعتی اختصاص دهند.
علی صیادی؛ عبدالله شفیع آبادی
چکیده
در این پژوهش،اثر بخشی دو برنامه آموزشی مبتنی بر مدل چند محوری شغلی شفیع آبادی و شناختی توماس و ولتهوس بر میزان توانمند سازی روانشناختی مشاوران بررسی و مقایسه شد.روش پژوهش،نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس از آزمون با گروه گواه بود0 جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشاوران زن و مرد بود که در دو قطب آموزش و پرورش شهر رشت مشغول به خدمت بودند. ...
بیشتر
در این پژوهش،اثر بخشی دو برنامه آموزشی مبتنی بر مدل چند محوری شغلی شفیع آبادی و شناختی توماس و ولتهوس بر میزان توانمند سازی روانشناختی مشاوران بررسی و مقایسه شد.روش پژوهش،نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس از آزمون با گروه گواه بود0 جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشاوران زن و مرد بود که در دو قطب آموزش و پرورش شهر رشت مشغول به خدمت بودند. 60 نفر از کسانی که در پرسشنامه توانمندی روانشناختی محقق ساخته، پایین نمره را کسب و برای شرکت جلسات آموزشی اعلام آمادگی کرده بودند،به عنوان گروه نمونه انتخاب و با رعایت تناسب در سه گروه 20 نفری( دو گروه آزمایش ویک گروه گواه) جایگزین شدند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته توانمندی روانشناختی استفاده شد. با روش تحلیل عاملی،مشخص شد که پرسشنامه از یک عامل اشباع است که این عامل تحت عنوان توانمندی روانشناختی نامگذاری شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد.نتایج نشان داد، برنامه آموزشی مبتنی بر دو مدل بر افزایش توانمندی روانشناختی شرکت کنندگان دوره آموزشی تاثیر مثبت و معنا داری دارد( 001/0 p <) ؛اما بین میزان تاثیر گذاری آموزشهای دو مدل بر توانمندی روانشناختی شرکت کنندگان،تفاوت معنا داری مشاهده نشد0