مقاله علمی - پژوهشی
محمد ثناگویی زاده
چکیده
مذهب و فرهنگ در درمانگری خانواده نقش مؤثری ایفا میکند، بنابراین کشف الگوی مذهبی درمانگری خانواده برخاسته از منابع اسلامی و فرهنگ ایرانی میتواند برای خانوادههای مسلمان ایرانی مفید و مؤثر باشد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف کشف الگوی خانوادهدرمانی مذهبی انجام شد. بدین منظور با استفاده از یک مطالعه اکتشافی از نوع تحلیل مضامین، ...
بیشتر
مذهب و فرهنگ در درمانگری خانواده نقش مؤثری ایفا میکند، بنابراین کشف الگوی مذهبی درمانگری خانواده برخاسته از منابع اسلامی و فرهنگ ایرانی میتواند برای خانوادههای مسلمان ایرانی مفید و مؤثر باشد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف کشف الگوی خانوادهدرمانی مذهبی انجام شد. بدین منظور با استفاده از یک مطالعه اکتشافی از نوع تحلیل مضامین، دادههای مطالعه از چهار منبع متون اسلامی شامل آیات قرآن و روایات، مقالات کیفی معتبر با نمونه خانواده ایرانی، مصاحبه با کارشناسان مشاوره خانواده و تشکیل گروه کانونی شامل متخصصان مشاوره، اخلاق و حدیث، فقه و حقوق خانواده به دست آمد. تجزیه دادههای کیفی با رعایت استانداردهای مطالعات کیفی و اعتمادپذیری دادههای آن و با روش استرلینگ انجام شد. یافتهها مبتنی بر مضامین فراگیر نشان داد که مداخلههای خانوادهدرمانی مذهبی شامل مداخلههای مبتنی بر ادراکات و رفتارهای مذهبی شامل ادراک درست از خداوند و انجام دادن رفتارهای مذهبی، معنویت مذهبی شامل معنویت بخشی الهی به روابط، تنظیمگری شامل مدارا در روابط، کنترلگری شامل خودمهارگری هیجانات، احساسات شامل مهرورزی، گفتگو شامل گفتگوی خوب و پایبندی به تعهدات مذهبی شامل رعایت حقوق و وفاداری بود. روایی محتوایی الگو با استفاده از ضرایب CVI و CVR به ترتیب بالای 75 و 85 درصد بود که نشان از تأیید اعتبار محتوایی این الگوست. با توجه به فرایندهای مذهبی به دست آمده، این الگو میتواند به عنوان یک الگوی مستقل خانوادهدرمانگری مطرح شود و سایر مذاهب نیز میتوانند براساس فرایندهای مذهبی این الگو، خانوادهدرمانگری را مبتنی بر مذهب مراجع تلفیق کنند
مقاله علمی - پژوهشی
جعفر ثمری صفا؛ اقبال زارعی؛ سمانه نجارپوریان؛ کوروش محمدی
چکیده
ازدواج مجدد شانس دوبارهای است که زوجینی که به دلایل مختلف همسر خودرا از دست داده اند، برای خود، جهت تجربه دوباره زندگی مشترک فراهم مینمایند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مشکلات و چالشهای زوجین دارای ازدواج مجدد وراهبردهای مقابله ای زوجین دارای ازدواج مجدد براساس تجارب زیسته این زوجین انجام گرفت. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده ...
بیشتر
ازدواج مجدد شانس دوبارهای است که زوجینی که به دلایل مختلف همسر خودرا از دست داده اند، برای خود، جهت تجربه دوباره زندگی مشترک فراهم مینمایند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مشکلات و چالشهای زوجین دارای ازدواج مجدد وراهبردهای مقابله ای زوجین دارای ازدواج مجدد براساس تجارب زیسته این زوجین انجام گرفت. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انجام گردید. میدان پژوهشی(جامعهآماری) پژوهش حاضر را زوجین دارای ازدواج مجدد شهر تهران در سال 1399 تشکیل داده اند. که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 21 نفر از افراد یا زوجینی که شرایط ورود به پژوهش را داشتند انتخاب شدند، و دادههای پژوهش از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به صورت خصوصی از این زوجین گردآوری شد. براساس تحلیل مصاحبه ها، مجموعا 18 مقوله اصلی و 108 مقوله فرعی بدست آمدکه بصورت مقوله های چالشهای زوجین دارای ازدواج مجدد و راهبردهای مقابله ای کارآمد زوجین موفق و دارای ازدواج مجدد رضایتمند در دو مقطع زمانی( درزمان انتخاب همسر جدید و در زمان زندگی جدید) دسته بندی شد. با این حال زوجین موفق راهبردهای مقابله ای کارآمدی داشته اند که در سه سطح فردی، زوجی و خانوادگی و در دو مقطع زمانی(حین انتخاب همسر و زمان زندگی جدید) دسته بندی شد. بر اساس یافتههای این پژوهش مشاوران میتوانند برای افزایش دوام ازدواجهای مجدد، با طراحی و اجرای برنامه های مناسب براساس این موارد در مشاوره های پیش از ازدواج و زوج درمانی ها به سلامت خانواده ها و جامعه کمک نمایند.
مقاله علمی - پژوهشی
امین تقی پور؛ حسین قمری کیوی؛ علی شیخ الاسلامی؛ علی رضایی شریف
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایتدرمانی با تاکید بر لحظات نوآور بر تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان دچار خودآسیبزنی با قصد خودکشی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، کلیۀ دانشآموزان دختر دورۀ اول و دوم متوسطۀ خودآسیبزن با قصد خودکشی بودند که در سال 1399 به مرکز ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایتدرمانی با تاکید بر لحظات نوآور بر تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان دچار خودآسیبزنی با قصد خودکشی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، کلیۀ دانشآموزان دختر دورۀ اول و دوم متوسطۀ خودآسیبزن با قصد خودکشی بودند که در سال 1399 به مرکز مشاورۀ دانشآموزان شهید فهمیدۀ شهرستان بناب ارجاع شده بودند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. گروه آزمایش در معرض 8 جلسۀ روایت درمانی با اقتباس از برنامۀ مداخلهای وایت و اپستون (1990) قرار گرفتند و گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. سپس پسآزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. یافتهها حاکی از آن است که روایت درمانی با تاکید بر لحظات نوآور، بر بهبود تنطیم شناختی هیجان تاثیر معنادار داشت (00/0>p). نتیجه-گیری: میتوان گفت روایت درمانی با تاکید بر لحظات نوآور، روش مداخلهای مناسبی برای بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دختران با خودآسیبزنی با قصد خودکشی است و مشاوران و روانشناسان میتوانند برای بهبود نظمجویی شناختی هیجان نوجوانان با خود آسیبزنی به قصد خودکشی از این مداخله استفاده نمایند.
مقاله علمی - پژوهشی
علی آهنگرنسب؛ مهدیه عزیزی؛ محسن سعیدمنش
چکیده
نوجوانی دوره سنیای است که تحولات زیادی در جسم و روان انسان رخ داده و او را در برابر مشکلات روانی دچار آسیب پذیری بیشتری مینماید؛ آسیبهای این دوره باید عمیقا بررسی شده و مداخلات در راستای رفع آسیب و همچنین تقویت توان مقابله با آسیبها صورت پذیرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر بازداری شناختی، اعتیاد ...
بیشتر
نوجوانی دوره سنیای است که تحولات زیادی در جسم و روان انسان رخ داده و او را در برابر مشکلات روانی دچار آسیب پذیری بیشتری مینماید؛ آسیبهای این دوره باید عمیقا بررسی شده و مداخلات در راستای رفع آسیب و همچنین تقویت توان مقابله با آسیبها صورت پذیرد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر بازداری شناختی، اعتیاد به اینترنت و کنترل عواطف نوجوانان صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و جامعه آماری پژوهش، نوجوانان حاضر در دو دبیرستان در شهر یزد یودند که تعداد 30 نفر با شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پیش از هرگونه مداخله پیشآزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش 8 جلسه مداخله توانبخشی شناختی را دریافت نمودند. در پایان مداخله، از هر دو گروه مجددا آزمونها گرفته شد. به جهت سنجش بازداری شناختی از آزمون بازداری شناختی رفیعخواه و ارجمندنیا (بشرا)، سنجش اعتیاد به اینترنت از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ و سنجش کنترل عواطف از مقیاس کنترل عواطف ویلیامز استفاده گردید. یافتهها: دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند که نشانگر اثربخش بودن رویکرد توانبخشی شناختی در افزایش بازداری شناختی و کنترل عواطف و کاهش میزان اعتیاد به اینترنت بود.(p<0/05) نتیجه: این رویکرد ضمن بهبود مهارتهای شناختی، تقویت سیستم بازداری و بهبود تنظیم هیجانات بر کنترل میزان وابستگی به اینترنت نیز موثر میباشد.
مقاله علمی - پژوهشی
فاطمه زینالپور؛ علی شاکر دولق؛ علی خادمی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان ایمن سازی در برابر استرس بر ناگویی خلقی و تبعیت از درمان در بیماران عروق کرونر قلب بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران عروق کرونر قلب مراجعهکننده به بیمارستان تخصصی قلب شهرستان ارومیه در سال 1400 بود ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان ایمن سازی در برابر استرس بر ناگویی خلقی و تبعیت از درمان در بیماران عروق کرونر قلب بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران عروق کرونر قلب مراجعهکننده به بیمارستان تخصصی قلب شهرستان ارومیه در سال 1400 بود که جهت دریافت خدمات درمانی به این مرکز مراجعه کرده بودند. حجم نمونه شامل 40 نفر بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، آموزش ایمن سازی در مقابل استرس اجرا شد در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی ناگویی خلقی تورنتو (1994) و پرسشنامۀ تبعیت دارویی موریسکی (2008) بود. نتایج نشان داد که درمان ایمن سازی در برابر استرس بر بهبود ناگویی خلقی و تبعیت از درمان در مراحل پسآزمون و پیگیری تاثیر معنیدار داشته است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد آموزش ایمنسازی در برابر استرس میتواند ناگویی خلقی و تبعیت از درمان را در بیماران عروق کرونر قلب بهبود بخشد.
مقاله علمی - پژوهشی
فهیمه قشقایی؛ علی دلاور؛ جواد خلعتبری؛ عبدالله شفیع آبادی
چکیده
الگوی مفهومی راهبردهای مقابله ای در مواجهه با مسئولیتهای زنان سرپرست خانوار:یک مطالعه پدیدارشناختیفهیمه قشقایی ،علی دلاور ، جوادخلعتبری ،عبدالله شفیع آبادی چکیده هدف ازپژوهش حاضر بررسی راهبردهای مقابله ای در مواجهه بامسئولیتهای زنان سرپرست خانوار بود .روش این پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناسی ،با ابزار پژوهشی مصاحبه نیمه ساختارمندانجام ...
بیشتر
الگوی مفهومی راهبردهای مقابله ای در مواجهه با مسئولیتهای زنان سرپرست خانوار:یک مطالعه پدیدارشناختیفهیمه قشقایی ،علی دلاور ، جوادخلعتبری ،عبدالله شفیع آبادی چکیده هدف ازپژوهش حاضر بررسی راهبردهای مقابله ای در مواجهه بامسئولیتهای زنان سرپرست خانوار بود .روش این پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناسی ،با ابزار پژوهشی مصاحبه نیمه ساختارمندانجام شد.جامعه پژوهش، زنان سرپرست خانوار ،مددکاران و مدیران از بهزیستی استان تهران بود.نمونه گیری ابتدا به صورت طبقه بندی نسبی ازشهرستانهای شمیرانات،شهریاروشهر تهران انجام شد سپس باروش نمونه گیری هدفمندمتوالی در تیر-شهریور1398تا اشباع نظری پایان یافت. نمونه آماری 35زن سرپرست خانوار، 12مددکار و 6 مدیرازکلینیک های تحت پوشش بهزیستی،در مجموع(53)نفربود. دادههای حاصل ازمصاحبه باروش کدگذاری باز،محوری وگزینشی تحلیل شد.مشکلات زنان:روانشناختی؛جسمانی، اقتصادی؛ ؛مرتبط با فرزند؛ خانواده اولیه ،فرهنگی وحمایتی شناسایی شدند که مشکلات اقتصادی محسوس تر بود.بعلاوه 124 مفهوم، 17مقوله فرعی،4مقوله اصلی:1-عوامل فردی راهبردهای مقابله ای کارآمد(تاب آوری،خودکارامدی،خوشیینی،ارزیابی شناختی،معنویات)2-عوامل فردی ناکارآمد(تحریفات شناختی و هیجانی،سبک منفعل، اختلالات جسمانی-روانی، سبک ناکارامد فرزندپروری)3- عوامل اجتماعی کارآمد (مشارکت اجتماعی،انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی)4-عوامل اجتماعی ناکارآمد ( مشارکت ناکافی،انسجام ناکافی، اعتماد ناکافی و عوامل وابسته ساز ) و 2 مضمون اصلی راهبردهای مقابله ای کارامد و ناکارامد شناسایی شد. بر اساس الگوی جامع چندمنبعه سلسله مراتبی، مولفه های کارامد معنویت،تاب آوری و مولفه های ناکارامدسازکاستی در اعتماد و انسجام اجتماعی بعلاوه سبک وابسته و منفعل درزنان سرپرست بهزیستی، محسوستر بود.کلیدواژه ها: الگوی مفهومی، راهبردهای مقابله ای ، مواجهه، مسئولیتهای زنان سرپرست،پدیدارشناختی
مقاله علمی - پژوهشی
سمیرا هاشمی؛ کیومرث فرحبخش؛ ابوالفضل کرمی
چکیده
الگوهای فعال درونی یکی از کلیدی ترین مفاهیم نظریۀ دلبستگی است که چگونگی رفتار افراد را در روابط عاشقانه بزرگسالی و ازدواج تبیین می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و مقایسۀ الگوهای فعال درونی بینزوجین کم تعارض و پرتعارض شهر تهران می باشد. در این پژوهش از دو گروه زنان و مردان پر تعارض در روابط زناشویی و زنان و مردان کم تعارض در روابط زناشویی، ...
بیشتر
الگوهای فعال درونی یکی از کلیدی ترین مفاهیم نظریۀ دلبستگی است که چگونگی رفتار افراد را در روابط عاشقانه بزرگسالی و ازدواج تبیین می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و مقایسۀ الگوهای فعال درونی بینزوجین کم تعارض و پرتعارض شهر تهران می باشد. در این پژوهش از دو گروه زنان و مردان پر تعارض در روابط زناشویی و زنان و مردان کم تعارض در روابط زناشویی، 200 نفر نمونه گیری شد (از هر گروه 100 نفر). ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامۀ تعارضات زناشویی(MCQ) و پرسشنامۀ محقق ساختۀ الگوهای فعال درونی (IWMQ) می باشد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بین نیمرخ مؤلفه های الگوهای فعال درونی افراد پرتعارض و کم تعارض در روابط زناشویی، تفاوت معنادار (p<0.01) وجود دارد. همچنین بین یازده خرده آزمون پرسشنامۀ الگوهای فعال درونی، تفاوت معناداری (p<0.01) بین دو گروه پرتعارض و کم تعارض مشاهده شد. تحلیل تمایز نیز نشان داد که می توان بر اساس نمرات الگوهای فعال درونی افراد، با احتمال 99.5% ، عضویت گروهی آنها را در گروه های کم تعارض و پرتعارض پیش بینی کرد.به این ترتیب یافته ها نشان می دهد که زوجین کم تعارض، دارای خاطرات، اعتقادات، نیازها، و راهبردهای ایمن در روابط اند در حالیکه زوجین پر تعارض دارای خاطرات، اعتقادات، نیازها، و راهبردهای ناایمن اند.