پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
اعظم کلائی؛ خدابخش احمدی؛ جواد خدادادی سنگده؛ ابراهیم نعیمی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر شناسایی فرایند و روشهای «مراقبت» در خانواده برای پیشگیری از بحرانهای آن بود که با رویکرد کیفی و روش دادهبنیاد انجام شد. جامعه پژوهش، خانوادههای ساکن شهر تهران در سال 1402 و شامل خانوادههای سالم و درگیر بحران بود که با روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت، 21 خانواده سالم و ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر شناسایی فرایند و روشهای «مراقبت» در خانواده برای پیشگیری از بحرانهای آن بود که با رویکرد کیفی و روش دادهبنیاد انجام شد. جامعه پژوهش، خانوادههای ساکن شهر تهران در سال 1402 و شامل خانوادههای سالم و درگیر بحران بود که با روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت، 21 خانواده سالم و 18خانواده درگیر حداقل یکی از بحرانها (اعتیاد، خشونت و خیانت) مورد مصاحبه نیمهساختاریافته قرارگرفتند. دادهها با استفاده از روش استراوس و کوربین تحلیل شدند که یافتههای مرحله کدگذاری، 84 کد باز، 9 کد محوری و 3 کد انتخابی بود. بر این اساس، فرایند مراقبت در خانواده، عبارت بود از محافظت، تأمین نیاز و هدایت و روشهای بهکارگیری مراقبت (که مورد استفادهی خانوادههای سالم و یا فقدان آن در خانوادهی درگیر بحران، محسوس و عامل ایجاد بحران بود) شامل پیشگیری از آسیب، رعایت حدود و مرزها، آمادگی برای شرایط دشوار، مودت و رحمت، رسیدگی به امور خانواده، همراهی و همکاری، حمایت معنوی و کمک به رشد خانواده بود. نتایج نشان داد «مراقبت»، مبتنی بر بافت فرهنگ اسلامی ایرانی، فرایندی است که شامل حرکت آگاهانهی مستمر اعضای خانواده جهت محافظت، تأمین نیاز و هدایت خانواده است و ثمره و پیامد آن، پیشگیری از آسیب، استقرار امنیت، آرامش و رضایت در خانواده است. بنابراین، مجموعه عوامل مرتبط با فرایند و روشهای مراقبت در خانواده، عوامل محوری هستند که ضروری است در مداخلات پیشگیرانه، تشخیص و مداخله در خانواده مورد توجه قرار گیرد.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
امین توحیدی ثانی؛ سید علی قرشی؛ مریم شکفته
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی تعامل والد-نوجوان با رویکرد کیفی و بر مبنای نظریه دادهبنیاد و با بهکارگیری روش مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. روش: بدین منظور تعداد 12 نوجوان در شهرهای مشهد، سبزوار، جوین و کاشمر در سال 1403-1402 به شیوه نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب و دادهها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیادهسازی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی تعامل والد-نوجوان با رویکرد کیفی و بر مبنای نظریه دادهبنیاد و با بهکارگیری روش مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. روش: بدین منظور تعداد 12 نوجوان در شهرهای مشهد، سبزوار، جوین و کاشمر در سال 1403-1402 به شیوه نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب و دادهها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیادهسازی متن مصاحبهها با روش تجزیهوتحلیل اشترواس و کوربین در فرایندی سهمرحلهای با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 151 کد باز و 14 مقوله محوری گردید. همچنین، نتایج کدگذاری انتخابی نشان داد که مقوله هسته «تعامل سازنده والد-نوجوان» است که تحتتأثیر شرایط علّی (گفتمان حمایتی، تعاملی و عاطفی)، شرایط مداخلهگر(عوامل درون و برون خانوادگی) و شرایط زمینهای (بستر مدیریتی) در قالب راهبردهای حمایتگرانه، تعاملی-مشارکتی، نقّادانه، مدیریتی و خلاقانه است که حاصل آن پیامدهایی در ابعاد فردی، تعاملی و اجتماعی در راستای تعامل والد-نوجوان است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر توصیه میشود از الگوی حاضر بهمنظور بهبود تعامل والدین و نوجوانان و همینطور طراحی برنامههای مختلف در جهت تسهیل و تقویت روابط والد-نوجوان استفاده گردد.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
سالار سیدمجیدی؛ کیوان صالحی؛ یاسر مدنی؛ سمیه شاهمرادی
چکیده
تمایزیافتگی خود، فرآیندی پویاست که تحت تأثیر شرایط مختلفی شکلگرفته و تجربه میشود و همچنین وابسته به بافت فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته میشود. با توجه به همین موضوع، این پرسش مطرح شد که شرایط مرتبط با شکلگیری تمایزیافتگی خود خود در خانوادهها چیست؟ برای یافتن پاسخ، از روش نظریۀ برخاسته از دادهها در سطح نظمدهی مفهومی بهره گرفته ...
بیشتر
تمایزیافتگی خود، فرآیندی پویاست که تحت تأثیر شرایط مختلفی شکلگرفته و تجربه میشود و همچنین وابسته به بافت فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته میشود. با توجه به همین موضوع، این پرسش مطرح شد که شرایط مرتبط با شکلگیری تمایزیافتگی خود خود در خانوادهها چیست؟ برای یافتن پاسخ، از روش نظریۀ برخاسته از دادهها در سطح نظمدهی مفهومی بهره گرفته شد. از طریق نمونهگیری ملاکی و با توجه به اشباع دادهها با 17 نفر مصاحبه شد. تحلیل دادهها با استفاده از مرحلۀ اول شیوۀ کدگذاری استراوس و کوربین انجام شد. پس از تحلیل دادهها، 183 کد اولیه شناسایی شد، سپس در فرآیند ادغام و مقایسه 48 زیرمقوله و 9 مقوله تشکیل شده و در بخشهای شرایط علّی، زمینهای و واسطهای طبقهبندی شدند. یافتهها نشان میدهند که شرایط چالشبرانگیز به همراه انگیزه به پیشرفت و تغییر افراد را به متمایز شدن سوق میدهد. علاوه بر آن شرایط علّی، چنانچه افراد در شرایط واسطهای نظیر کسب تجربههای متفاوت در زندگی، ویژگیهای خودتعیینگر و تمایل به موفقیت و همچنین شرایط زمینهای مانند ارتباط با الگوهای موفق، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، بسترها و رویدادها در خانواده و همچنین جو مشارکتی و حمایتی خانواده قرار بگیرند، شکل یافتن تمایزیافتگیشان تسهیل و تسریع میشود. یافتههای مطالعۀ حاضر علاوه بر غنیسازی دانش بومی و راهنمایی برای پژوهشهای آتی، شناخت عمیقتر شرایط مرتبط با شکلگیری این ویژگی روانشناختی را در بستر فرهنگی فراهم نمود که همچنین میتواند پیامدهای عملی ویژهای نیز در مشاوره و خانوادهدرمانی با توجه به مبحث چندفرهنگی داشته باشد.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
مهدیه دهقان نیری؛ زهرا هاشمی؛ فاطمه فیاض؛ فاطمه باقرصاد
چکیده
خانواده یکی از مهمترین بسترهایی است که می توان تربیت مبتنی بر اسلام را در آن محقق کرد. در زمینه فرزند پروری، راه های عملی و ابزارهای مختلفی وجود دارد. با توجه به آموزه های غنی دین مبین اسلام، یکی از اصلی ترین راهبردها، بکارگیری ابزار کلام است. هدف این پژوهش مشخص کردن اثرگذاری بسته آموزشی تربیت عاطفی مبتنی بر کلام، بر توانایی کلام کودکان، ...
بیشتر
خانواده یکی از مهمترین بسترهایی است که می توان تربیت مبتنی بر اسلام را در آن محقق کرد. در زمینه فرزند پروری، راه های عملی و ابزارهای مختلفی وجود دارد. با توجه به آموزه های غنی دین مبین اسلام، یکی از اصلی ترین راهبردها، بکارگیری ابزار کلام است. هدف این پژوهش مشخص کردن اثرگذاری بسته آموزشی تربیت عاطفی مبتنی بر کلام، بر توانایی کلام کودکان، رابطه والد-کودک و تربیت اسلامی است. پژوهش در سال 1399 با روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل اجرا شده است. 60 تن از مادران تهرانی دارای کودک 5/3 تا 5/6 سال که به فضای مجازی دسترسی داشتند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. ابزارهای پژوهش مقیاس های رابطه والد - کودک پیانتا (1994)، تربیت اسلامی اسحاقی (1397) و توانایی کلام نیک اخوت (1398) می باشند. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت، که با درنظر گرفتن تفاوت میانگین ها در هر سه مقیاس مذکور مشخص شد که آموزشهای ارائه شده بعد از یک ماه همچنان اثرگذار بوده است. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که تربیت عاطفی مبتنی بر کلام در بالا بردن توانایی کلام کودکان، رابطه والد - کودک و تربیت اسلامی به طور معناداری در کودکان زیر 7 سال اثرگذار است.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
ابراهیم نامنی؛ امیر حسین کیذوری؛ سید احمد محمدی حسینی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش یکپارچه نگر توحیدی بر بهزیستی روان شناختی، عزت نفس و شادکامی زنان پس از تجربه طلاق انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان مطلقه در شهرستان سبزوار در زمستان 1401 بودند که 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش یکپارچه نگر توحیدی بر بهزیستی روان شناختی، عزت نفس و شادکامی زنان پس از تجربه طلاق انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان مطلقه در شهرستان سبزوار در زمستان 1401 بودند که 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامهی بهزیستی روانشناختی ریف، عزت نفس کوپر اسمیت و شادکامی آکسفورد، هیلز و آرگایل بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافتهها حاکی ازاین بود که آموزش یکپارچه نگر توحیدی بر بهزیستی روان شناختی، عزت نفس و شادکامی زنان مطلقه تأثیر دارد (05/0›p)؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p). بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش یکپارچه نگر توحیدی باعث بهبود بهزیستی روان شناختی، عزت نفس و شادکامی زنان مطلقه گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
شیرین رشیدی؛ سمیرا سریار
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش خانواده در اصلاح رفتارکودکان از منظر متون اسلامی« با تأکید بر ساحت های شناختی، گرایشی و رفتاری » صورت گرفته است. روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی قیاسی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای به شیوه متن خوانی و فیش برداری استفاده شده است. روش پژوهش برای دست یابی به هدف اول، «تحلیل مفهومی» ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نقش خانواده در اصلاح رفتارکودکان از منظر متون اسلامی« با تأکید بر ساحت های شناختی، گرایشی و رفتاری » صورت گرفته است. روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی قیاسی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای به شیوه متن خوانی و فیش برداری استفاده شده است. روش پژوهش برای دست یابی به هدف اول، «تحلیل مفهومی» و برای دست یابی به هدف دوم « روش استنتاجی ازنوع « قیاس عملی» است. یافته های تحقیق شاملِ نقش شناختی خانواده از منظرمتون اسلامی درساحت الهی ( از جمله تقویت باور به توحید و معاد و شناخت اولیای الهی)، نقش شناختی خانواده از منظر متون اسلامی در ساحت فردی( به طور مثال افزایش خودآگاهی، فکرپروری ، آشنایی با فضایل اخلاقی)، نقش شناختی خانواده از منظر متون اسلامی در ساحت جمعی(فرهنگ پذیری، ادب آموزی)؛ و نیز نقش گرایشی خانواده از منظرمتون اسلامی در ساحت الهی( نظیرِ گرایش به معنویات، توجه به نعمت های الهی)، نقش گرایشی خانواده ازمنظرمتون اسلامی درساحت فردی ( مانندِ تقویت خودباوری و ایجاد روحیه قناعت)، نقش گرایشی خانواده از منظر متون اسلامی در ساحت جمعی( از جمله تقویت احساس مسئولیت، یاری گری)؛ و همچنین نقش رفتاری خانواده از منظر متون اسلامی در ساحت الهی( نظیرِ توکل به خداوند، رعایت تقوای الهی)، نقش رفتاری خانواده از منظر متون اسلامی درساحت فردی ( به عنوان مثال حیا و صبر)، نقش رفتاری خانواده از منظر متون اسلامی در ساحت جمعی( مانندِ امر به معروف و نهی از منکر، انفاق و زمینه سازی برای ازدواج جوانان)می باشد.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
عزت اله میرزایی؛ علی انتظاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فضاهای همسرگزینی در پایداری زندگی مشترک و با امعان نظر به مقایسه فضاهای همسرگزینی مقاوم با فضاهای همسرگزینی مدرن و مخاطرهآمیز با پشتوانه نظری مفاهیم فضاهای همسرگزینی و قطبیشدن انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران ازدواج کرده تحت پوشش کمیته امداد امام ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فضاهای همسرگزینی در پایداری زندگی مشترک و با امعان نظر به مقایسه فضاهای همسرگزینی مقاوم با فضاهای همسرگزینی مدرن و مخاطرهآمیز با پشتوانه نظری مفاهیم فضاهای همسرگزینی و قطبیشدن انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع علّی-مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران ازدواج کرده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) طی سالهای 1395 تا 1398 به تعداد 994 نفر بود که به شیوه تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد فضاهای همسرگزینی اردوهای زیارتی و مراسم روضه به عنوان فضاهای همسرگزینی مقاوم و نظارتپذیر، با پایداری ازدواج (C.V= %16.8) و شکلگیری ازدواجهای همکفو (C.V= %11.7) رابطه دارند و میتوانند با بازتولید و استمرار کارکرد فضای سنتی همسرگزینی به عنوان ابزاری در جهت بازتولید مناسبات قدیمی زنان (که همسرگزینی بود) در جامعه به کار گرفته شود. بر اساس یافته های پژوهش میتوان نتیجه گرفت که تأثیر فضا در جهتدهنگی بر رفتارهای کنشگران اجتماعی از طریق ایجاد امکانات یا محدودیتها باعث میشود تا کنش همسرگزینی و انتخاب همسر نیز به عنوان پایدارترین تعاملات انسانی، دستخوش تغییر گردد. از این رو ایجاد فضاهای همسرگزینی با امکاناتی همچون همسانهمسری، همکفوی، انتخاب مشورتی، جمعگرایی، کنترل و نظارت بر روابط قبل از ازدواج میتواند به استحکام و پایداری خانواده کمک شایان توجهی کند
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
فضل الله حسنوند؛ کامران شیوندی؛ فریبرز درتاج؛ علی دلاور؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
شادکامی یکی از عوامل مهم در گستره روانشناسی مثبت گرا است که درک دقیق تعریف آن نیازمند بررسی دقیق در بافت فرهنگی هر جامعه است. از این رو، این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم شادکامی در ایران تحت عنوان خرّمزیستی یا شادکامی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی انجام گرفت. این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت، کیفی مبتنی بر روش داده-بنیاد ...
بیشتر
شادکامی یکی از عوامل مهم در گستره روانشناسی مثبت گرا است که درک دقیق تعریف آن نیازمند بررسی دقیق در بافت فرهنگی هر جامعه است. از این رو، این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم شادکامی در ایران تحت عنوان خرّمزیستی یا شادکامی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی انجام گرفت. این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت، کیفی مبتنی بر روش داده-بنیاد بود. جامعه آماری شامل متن شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق بود. تجزیه و تحلیل مبتنی بر فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و مولفهسازی در نرمافزار MAXQUDA نسخه 2018 انجام شد. اعتبار مدل بر اساس دیدگاه متخصصان و پایایی کدگذاری بر اساس شاخص کاپا برابر با 89/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که خرّم زیستی یا شادکامی خردمندانه در شاهنامه فردوسی مشتمل بر 12 خردهمولفه بود که خرّم زیستی مبتنی بر اصول اخلاقی، توان پذیرش دشواریهای غیرقابل تغییر، یادگیری هدفمند، برخورداری از اندیشههای منطقی و رهایی از اندیشه های آشفته ساز، تمرکز بر زمان حال، فضای ارتباطی مثبت، تنظیم هیجان و کنترل تکانشگری، ارتباط معنوی با پروردگار، رویارویی شجاعانه و تابآورانه با دشواریها و رنجهای زندگی، امید به آینده و خوشبینی در شرایط دشوار، فعالیت جسمی و دوری از سستی و تامین نیازهای مادی اوّلیه زندگی به ترتیب دارای بیشترین کدهای آزاد استخراج شده بودند. در نتیجه، به سبب جامعیت تعریف خرّم زیستی، توصیه می شود با ساخت پرسشنامههای استاندارد و مداخلات آموزشی متمرکز بر این مفهوم، ضمن وضعیتسنجی سطح خرمزیستی در جامعه، اقدامات لازم متمرکز بر راهبردهای برگرفته از فرهنگ ایرانی انجام شود
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
علی بیات؛ حمید رفیعی هنر؛ محمدرضا جهانگیرزاده
چکیده
با وجود سابقه گسترده «خرد» در متون فلسفی و دینی، ورود آن به روانشناسی به چند دهه اخیر باز میگردد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرآیندی خرد با تاکید بر آموزههای دینی و بررسی میزان روایی آن بود. روش این تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد بود و به منظور بررسی روایی محتوایی از روش توصیفی زمینهیابی استفاده شد. با تشکیل حوزه معنایی، مفاهیم ...
بیشتر
با وجود سابقه گسترده «خرد» در متون فلسفی و دینی، ورود آن به روانشناسی به چند دهه اخیر باز میگردد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرآیندی خرد با تاکید بر آموزههای دینی و بررسی میزان روایی آن بود. روش این تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد بود و به منظور بررسی روایی محتوایی از روش توصیفی زمینهیابی استفاده شد. با تشکیل حوزه معنایی، مفاهیم متناظر با خرد در منابع اسلامی شناسایی شد و در چهار مرحله کدگذاری باز، متمرکز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. حاصل این مرحله دستیابی به 1276 کد باز، 344 کد متمرکز، 84 کد محوری، 19 مقوله و 10 مولفه اصلی خرد بود. این مولفهها عبارتند از: علم، تمییز، پردازش ذهنی، مهار، اتقان در عمل، کیاست، فراست، بصیرت، فقاهت و تیزفهمی. سپس، روابط فرضی میان این مولفهها و فرآیند دستیابی به خردورزی بررسی شد. یافتهها نشان داد، روابط فرضی میان این ده مولفه در دو سطح «مقولههای هستهای» و «حوزههای کنشوری» طبقهبندی میشوند. بر این اساس، خرد در هسته دارای عناصر اساسی «شناخت»، «مهار»، «تشخیص»، «پردازش»، و «عمل متقن» است که در حوزه درونفردی به «ادراک بهترین منفعت» و حوزه برونفردی به «بینش»، «ادراک انگیزه و اهداف درونی»، «ادراک مفاهیم و اشیاء»، و «تیزفهمی» منجر شد. نتایج حاصل، طراحی مدل فرآیندی خردورزی بود که توسط 6 کارشناس علوم اسلامی و روانشناسی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی(CVI)» تحلیل و مطلوب ارزیابی شد. نتایج حاصل از مدل فرآیندی خرد، مقدمهای برای طراحی مقیاس و مداخلات آموزشی و درمانی خرد است.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
هادی همتیان؛ مهدی همتیان؛ محسن کریمیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر تبیین فلسفی مفاهیم بنیادین دانش مشاوره با استفاده از نظرات صدرالمتألهین است؛ ازاینرو با استفاده از دو روش «تحلیل محتوا» و «توصیف و تحلیل» برخی متون مشاوره و فلسفه بررسی شد؛ تا بخشی از مسائل مهم فلسفه مشاوره تبیین شود. تجزیهوتحلیل و تبیین فلسفی مفاهیم دانش مشاوره از جهاتی مهم و ضروری است؛ نخست در حوزه نظریهپردازی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تبیین فلسفی مفاهیم بنیادین دانش مشاوره با استفاده از نظرات صدرالمتألهین است؛ ازاینرو با استفاده از دو روش «تحلیل محتوا» و «توصیف و تحلیل» برخی متون مشاوره و فلسفه بررسی شد؛ تا بخشی از مسائل مهم فلسفه مشاوره تبیین شود. تجزیهوتحلیل و تبیین فلسفی مفاهیم دانش مشاوره از جهاتی مهم و ضروری است؛ نخست در حوزه نظریهپردازی کاربرد دارد؛ دوم در حوزه نشر و تعلیم دانش مشاوره موردنیاز است و سوم نقش مهمی در بهکارگیری درستِ دانش مشاوره برای مشاوران ایفا میکند. ابتکار پژوهش حاضر بهرهمندی از نظرات پدیدآور مکتب حکمت متعالیه و یکی از بارزترین فیلسوفان اسلامی در تبیین برخی از مفاهیم بنیادین دانش مشاوره است. ارتباط، نخستین مفهوم اساسی در دانش مشاوره است که از منظر صدرا نتیجه و اثر حقیقتی پویا به نام «نفس» است؛ ایشان فرایند ارتباط را در ضمن شش ایستگاه تبیین میکند و به کیفیت تأثیر گذاری و تأثیرپذیری نفس میپردازد. انتخاب دومین مفهوم اساسی در دانش مشاوره و بهعنوان آخرین مرحله از فرایند اراده است. صدرا در فرایند اراده، چهار مرحله مطرح میکند: شناخت، شوق، تصمیم و میل به تحقق و حرکت اعضا و جوارح؛ سومین مفهوم اساسی در دانش مشاوره، تغییر رفتار است؛ در نظر صدرا مهمترین عامل تغییر رفتار، تغییر ایمان (نظام باورها) و مهمترین عامل تغییر ایمان، ایجاد شناختها و دانشهای اساسی در فرد و مهمترین عامل ایجاد شناخت در فرد، انجام و تکرار رفتارهای متناسب است.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
مجید قندی زاده؛ محمدرضا جهانگیرزاده قمی؛ محمدرضا احمدی
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به دو هدفِ تدوین مدل مفهومی اراده بر اساس منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن به روش معناشناسی زبانی، روش کیفی تحلیل محتوا و روش توصیفی زمینهیابی بود.با تشکیل حوزه معنایی اراده 36 مفهوم اولیه مشیر به اراده درمنابع اسلامی شناسایی شد.نتایج حاصل از «بررسی روایی محتوایی» در این مرحله، به حذف 20 مفهوم و ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به دو هدفِ تدوین مدل مفهومی اراده بر اساس منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن به روش معناشناسی زبانی، روش کیفی تحلیل محتوا و روش توصیفی زمینهیابی بود.با تشکیل حوزه معنایی اراده 36 مفهوم اولیه مشیر به اراده درمنابع اسلامی شناسایی شد.نتایج حاصل از «بررسی روایی محتوایی» در این مرحله، به حذف 20 مفهوم و باقیماندن 16 مفهوم دیگر منجر شد.نتایج حاصل از جستجوی جملات توصیفی تبیینی مرتبط با مفاهیم شانزدهگانه،بالغ بر 52146 داده بر اساس اصل اشباع بود که در دو مرحله ضعف کتاب و عدم ارتباط مفهومی، غربال شدند.حاصل غربالگری، حذف 51081 داده و باقیماندن 1074 داده بود که با کدگذاری آنها در سه مرحلة کدگذاری باز اولیه، کدگذاری باز محوری و کدگذاری باز انتخابی تحلیل شدند. حاصل این فرایند 265 کدباز، 19 کد محوری و 4 کد انتخابی بود. این فرایند نشان داد که اراده بر اساس منابع اسلامی از 19 مؤلفه در قالب 4 بُعد تشکیل شده است.این مؤلفه ها عبارتند از: عقل و هوای نفس (به عنوان فراسازماندهنده)، الگوهای باور، امیال و نیازها، خلقوخو، محیط اجتماعی – فرهنگی (بعد پیشایندی)، رویدادهای محیطی، توجه، تأملات شخصی، انگیختگی، ارزیابی، قصد، تلاش فعال، عمل (بعد فرایندی)، فروپاشی روانی - معنوی، سرگشتگی دنیوی - اخروی، رشد روانی - معنوی، سازماندهی عمل و تابآوری (بعد پیامدی). این مؤلفهها توسط 9 کارشناس علومانسانی و روانشناسی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی (CVI)» مطلوب ارزیابی شد (CVI=0.97).این مدل قابلیت تبدیل به سنجههای روانشناختی و پروتکلهای آموزشی - روانشناختی را خواهد داشت.