مقاله علمی - پژوهشی
کامران شیوندی؛ فضل الله حسنوند
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیامدهای روانشناختی اضطراب ایپدمی کرونا و نقش میانجیگری سلامت معنوی بر به انجام رسید. روششناسی: از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعهی آماری شامل تمامی ساکنان استان لرستان در سال 1398 بود که با اثرات اپیدمی کروناویروس روبرو بودند. نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیامدهای روانشناختی اضطراب ایپدمی کرونا و نقش میانجیگری سلامت معنوی بر به انجام رسید. روششناسی: از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی است. جامعهی آماری شامل تمامی ساکنان استان لرستان در سال 1398 بود که با اثرات اپیدمی کروناویروس روبرو بودند. نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر شامل زنان و مردان بود. نمونه گیری به روش خوشهای مرحلهای انتخاب و پرسشنامهها به شیوهی نظرسنجی اینترنتی تکمیل شد. دادهها در SPSS23 و AMOS تحلیل شد. مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، نگرش به آینده مثبت میللو و وورل (2007)، سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (1983) و پرسشنامه پژوهشگرساخته پرخاشگری و کیفیت رابطه فرد با خانواده ببرای گردآوری دادهها استفاده شد. بافتهها: اضطراب فراگیر تاثیری مثبت برسطح پرخاشگری و تاثیری منفی بر کیفیت رابطه خانواده و نگرش به آینده مثبت داشت. سلامت معنوی توانست اثرات نامطلوب اضطراب فراگیر بر نگرش به آینده مثبت و کیفیت رابطه با خانواده را میانجیگری نماید، ولی اثر میانجیگرانه بر پرخاشگری نشان نداد. ارزش: با توجه به تهدیدهای روانی بیماری کرونا ضرورت شناخت عوامل تعدیلگر آشکارا دیده می شود و یافته های این پژوهش مبنی بر تایید تعدیلگری سلامت معنوی، ابزاری راهبردی در اختیار روان شناسان و برنامهریزان کشور قرار می دهد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش گویای آنست که سلامت معنوی میتواند به عنوان یک عامل اساسی در تعدیل اثرات اضطراب فراگیر حاصل از بحران کرونا، باید به عنوان سنگ بنایی جهت حفظ حفظ تندرستی افراد مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله علمی - پژوهشی
مجتبی حافظی؛ حمید رفیعی هنر؛ عباس آینه چی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی روابط میان مفاهیم مشیر به توجه نابهنجار به خود و تدوین مدل مفهومی فرآیندی از آن مفاهیم در منابع اسلامی و سنجش میزان روایی آن انجام شده است. بدین منظور از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزههای معنایی بوسیله 262 لغت مرتبط جمعآوری شده، 3105 روایت اسلامی با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی روابط میان مفاهیم مشیر به توجه نابهنجار به خود و تدوین مدل مفهومی فرآیندی از آن مفاهیم در منابع اسلامی و سنجش میزان روایی آن انجام شده است. بدین منظور از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزههای معنایی بوسیله 262 لغت مرتبط جمعآوری شده، 3105 روایت اسلامی با استفاده از نمونهگیری هدفمند بر اساس اصل اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل روایات نهایی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. سپس شرایط علی مشترک مولفهها ادغام و روابط میان مولفهها، شرایط علی و پیامدها بررسی و مدل اولیه فرآیندی طراحی شد. در بخش کمی، میزان مطابقت یافتههای کدگذاری با مستندات و میزان تناسب یافتهها با مولفهها بوسیله 11 متخصص و میزان مطابقت روابط میان یافتهها به صورت مجموع با مستندات بوسیله 5 متخصص با محاسبه شاخص روایی محتوایی، رواییسنجی شد. در پایان مدل نهایی فرآیندی مرکزیتبخشی نابهنجار به خود ترسیم شد. یافتههای پژوهش نشان داد که ترکیب شرایط علی مشترکِ عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او و خوددوستداریذاتی از یک سو بصورت مستقل منجر به مولفه خودرضایتی شده و از سوی دیگر با ترکیب شرایط علی اختصاصی دنیادوستی، خودکمبینی، علاقه ذاتی به دیده شدن و بینهایتطلبیذاتی، سه مولفهی خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی را بوجود میآورند. همچنین هریک از مولفههای مذکور، خود بهوجود آورندهی پیامدهایی شناختی- رفتاری میباشند.
مقاله علمی - پژوهشی
رضا میرعرب رضی؛ مریم طالبی؛ علیرضا بادله
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر موسیقی و آوای قرآنکریم بر میزان افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان خوابگاهی انجام شد. روش: در قالب یک طرح آزمایشی پیشآزمون/ پسآزمون/ پیگیری با گروه کنترل، از بین جامعهی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه مازندران، بر اساس توزیع نمرات سیاههی افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه خودکارآمدی بندورا، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر موسیقی و آوای قرآنکریم بر میزان افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان خوابگاهی انجام شد. روش: در قالب یک طرح آزمایشی پیشآزمون/ پسآزمون/ پیگیری با گروه کنترل، از بین جامعهی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه مازندران، بر اساس توزیع نمرات سیاههی افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه خودکارآمدی بندورا، 40 نفر از دانشجویانی که سطح افسردگی آنها بالاتر از متوسط بود، انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 20 روز، هر روز به مدت 20 دقیقه (در دو نوبت 10 دقیقهای) به سورههای معینی از قرآن کریم (رعد، شمس و مائده) با صدای استاد عبدالباسط و مصطفی اسماعیل گوش دادند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. میزان افسردگی آزمودنیهای دو گروه پس از پایان 20 روز (پسآزمون) و دو ماه بعد از آن (پیگیری) مورد سنجش قرار گرفت. همچنین با اجرای پرسشنامه خودکارآمدی، تاثیر موسیقی و آوای قرآنکریم نیز مورد پیمایش قرارگرفت. یافتهها: نتایج تحلیلکوواریانس با افزایش خودکارآمدی تحصیلی کاهش معناداری را در نمرههای افسردگی گروه آزمایش در پسآزمون نشان داد. همچنین نتایج آزمون t همبسته نشان داد که اثربخشی موسیقی قرآن کریم تا مرحلهی پیگیری استمرار داشته است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر از اهمیت کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی از طریق رجوع به قرآن و موسیقی آن حمایت میکند.
مقاله علمی - پژوهشی
محمدحسین سالاری فر؛ منصور صالحی؛ زینب سیار فرد
چکیده
چکید اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانی است. افسردگی با ناامیدی ، درماندگی و خطاهای شناختی سازمان یافته در اندیشه همراه است. خودکشی یک مشکل عمده بهداشت عمومی است و میزان خودکشی در جوامع رو به افزایش است. به همین دلیل ، یافتن پیش بینی کننده و عوامل مؤثر در افسردگی بسیار مهم است. این تحقیق با هدف ارزیابی رابطه فراشناخت ...
بیشتر
چکید اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانی است. افسردگی با ناامیدی ، درماندگی و خطاهای شناختی سازمان یافته در اندیشه همراه است. خودکشی یک مشکل عمده بهداشت عمومی است و میزان خودکشی در جوامع رو به افزایش است. به همین دلیل ، یافتن پیش بینی کننده و عوامل مؤثر در افسردگی بسیار مهم است. این تحقیق با هدف ارزیابی رابطه فراشناخت دینی با افسردگی و افکار خودکشی انجام شد. روش تحقیق همبستگی است و جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه بیرجند در سال 1398 تشکیل دادند. ۲۰۵ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی به-عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آنان پرسشنامههای فراشناخت دینی (سالاری فر ، 1398) ، افسردگی (بک و همکاران ، 1966) و افکار خودکشی (بک ، 1979) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، فراشناخت دینی با افسردگی و افکار خودکشی همبستگی منفی معنیداری دارد. ولی افسردگی با افکار خودکشی رابطه مثبت و معناداری دارد. نتایج رگرسیون نشان داد، مؤلفه های فراشناخت دینی 28٪ از واریانس افسردگی و 25٪ از واریانس افکار خودکشی را تبیین میکنند. مشخص شد که ممکن است مؤلفههای فراشناخت دینی به عنوان یک مکانیسم بازدارنده با افسردگی و افکار خودکشی عمل کنند. با توجه به نتایج این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که با تقویت فراشناخت دینی ، میزان افسردگی و افکار خودکشی کاهش می یابد.
مقاله علمی - پژوهشی
عبدالباسط محمودپور؛ طاهره شیری؛ کیومرث فرحبخش؛ شادی ذوالفقاری
چکیده
چکیده سابقه و هدف: پیچیدگی پدیده طلاق و آمار رو به رشد آن در تمام جوامع حاکی از لزوم مطالعه همه جانبه عوامل زمینه ساز این معضل اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه، انجام گرفته است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی ...
بیشتر
چکیده سابقه و هدف: پیچیدگی پدیده طلاق و آمار رو به رشد آن در تمام جوامع حاکی از لزوم مطالعه همه جانبه عوامل زمینه ساز این معضل اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه، انجام گرفته است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود که در قالب تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام شد. جامعه مورد پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه بود که از میان آنها تعداد 100 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بود از: مقیاس دلزدگی زناشویی (MDS)، مقیاس تحمل پریشانی هیجانی و مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (SELSA-S). دادههای حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد که مقیاسهای دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی اثر مستقیمی بر احساس تنهایی داشته اند. رابطۀ احساس تنهایی با گرایش به طلاق به صورت مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی بر گرایش به طلاق به واسطه ی احساس تنهایی معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان با آموزش و مشاوره در زمینه بهبود دلزدگی زناشویی، تحمل پریشانی و احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق مانعی برابر گرایش به طلاق در ایشان ایجاد کرد.
مقاله علمی - پژوهشی
محمدرضا تمسکی
چکیده
چکیده اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش تنها از سه «مدل مشاورهای» تحصیلی، شغلی یا سازشی سخن به میان آوردهاند، اما نسبت به«مدل راهنمایی» بومی یا غیر بومی ساکتند. سه مدل یادشده نمیتوانند همه اهداف اسناد فوق را محقق سازند و نیاز به مدلهایی متناسب با اهداف اسناد تحول احساس میشود. به علاوه «راهنمایی»، که جنبه پیشگیری ...
بیشتر
چکیده اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش تنها از سه «مدل مشاورهای» تحصیلی، شغلی یا سازشی سخن به میان آوردهاند، اما نسبت به«مدل راهنمایی» بومی یا غیر بومی ساکتند. سه مدل یادشده نمیتوانند همه اهداف اسناد فوق را محقق سازند و نیاز به مدلهایی متناسب با اهداف اسناد تحول احساس میشود. به علاوه «راهنمایی»، که جنبه پیشگیری نیز دارد، نیازمند مدل قابل اجرا، ساختار و تشکیلات مناسب و شرح وظیفه برای همه عوامل انسانی مدرسه است. در همین راستا مقاله علمی-پژوهشی حاضر از تحقیق «تحلیل محتوای راهنمایی در قرآن مجید» و «تحلیل محتوای کیفی (مضمونی) اسناد سهگانه» استخراج شده و پاسخی است به «مدلهای راهنمایی مورد نیاز تحول بنیادین آموزش و پرورش»؛ در این مقاله با کمک شش مدل ابداعی به نقد تحلیلی- انتقادی ده مدل سنتی و معاصر میپردازیم و وجه اشتراک و افتراق آنها را مشخص خواهیم کرد. سه مدل از ده مدل رایج صرفأ در تخصص مشاور مدرسه هستند؛ مابقی با شش مدل ابداعی ما شامل «علم، ایمان و عمل شایسته»، «بینش و بصیرت»، «راهیابی به حقایق نهان»، «راهگشایی»، «داوری» و «راهنمایی معنوی» با اختلافاتی همپوشانی دارند. شش مدل پیشنهادی، ساختاری بوده و وظیفه راهنمایی را برعهده همه عوامل انسانی مدرسه از جمله دانشآموزان میگذارند، تا آموزش و پرورشی خلاق، پویا و شادکام را رهبری کنند و دانشآموزان از حضور در مدرسه لذت برده و به حداکثر توان بالقوه خود برسند. کلیدواژه: مدل، راهنمایی و مشاوره، قرآن کریم، سند تحول
مقاله علمی - پژوهشی
شرمین رحمانی؛ محمود گودرزی؛ مدبر آراسته
چکیده
مقدمه : پایین بودن میزان تعهد زناشویی می تواند به مشکلات عمیق در روابط زوجین و ایجاد تنفر از همسر، دلخوری، حسادت، رقابت، حس انتقام گیری، تحقیر، نبود اعتماد به نفس و نظایر آن منجر شود. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی مسئله محورجنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی بر تعهد زناشویی در زوجین ...
بیشتر
مقدمه : پایین بودن میزان تعهد زناشویی می تواند به مشکلات عمیق در روابط زوجین و ایجاد تنفر از همسر، دلخوری، حسادت، رقابت، حس انتقام گیری، تحقیر، نبود اعتماد به نفس و نظایر آن منجر شود. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی مسئله محورجنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی بر تعهد زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج می باشد . روش شناسی: طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های مداخله ای و نیمه آزمایشی (پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه) میباشد و از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی است . جامعه آماری موردنظر شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان سنندج می باشند . با توجه به ماهیت جامعه موردپژوهش، برای انتخاب نمونه این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد و پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1978) روی آنها اجرا گردید . برای تحلیل آماری دادهها از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد . یافته ها : نتایج به طور کلی نشان دهنده اثربخشی هر دو روش زوج درمانی مسئله محور جنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی - فراهیجانی بر تعهد زناشویی است . نتیجه گیری : بنابراین می توان از این رویکردها به عنوان یک الگوی درمانی و نیز یک الگوی آموزشی به منظور پیشگیری از تعمیق تعارضات و نیز بهبود روابط زوج ها در قالب درمان های زوجی و یا کارگاه های آموزشی بهره گرفت.
مقاله علمی - پژوهشی
محمد عسگری؛ اعظم متینی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر تکانشگری دانشجویان سیگاری بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح گروه کنترل نامعادل انجام شد. برای این منطور، از بین 100 دانشجوی سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان که به روش خود اظهاری و معرفی دوستان خود شناسایی شد، 30 نفر که در دسترس و حاضر به همکاری بودند، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر تکانشگری دانشجویان سیگاری بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح گروه کنترل نامعادل انجام شد. برای این منطور، از بین 100 دانشجوی سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان که به روش خود اظهاری و معرفی دوستان خود شناسایی شد، 30 نفر که در دسترس و حاضر به همکاری بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش وکنترل جایگزین شد. نخست درهردوگروه، مقیاس تکانشگری بارات(1997) اجرا شد، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه به صورت گروهی، آموزش تنظیم هیجان به روش گراس را دریافت کرد. اما گروه کنترل، هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، دوباره برای هر دو گروه مقیاس تکانشگری بارات اجرا شد. تحلیل دادهها با استفاده از واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که: آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس تکانشگری دانشجویان را به گونه ای معنی دار کاهش داده است. بعلاوه، آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس تکانشگری شناختی، تکانشگری بیبرنامگی، و تکانشگری حرکتی دانشجویان سیگاری به گونه ای معنی دار کاهش داد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان به روش گراس بر تکانشگری دانشجویان سیگاری تأثیر دارد و تکانشگری را کاهش می دهد. بنابراین، از آنجاکه افراد سیگاری وقتی در معرض هیجانات منفی قرار میگیرند، احتمالا" بدون برنامه ریزی و به صورت تکانشی عمل میکنند؛ لذا آموزش تنظیم هیجانی به روش گراس در کاهش تکانشگری افراد سیگاری موثر است.(p<0.01)
مقاله علمی - پژوهشی
علی قره داغی؛ فریبا مبینی کشه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودپنداره، نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی در فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای و از حیث زمان پسرویدادی بود. جامعه آماری، در دو گروه شامل کلیه فرزندان 12 تا 18 ساله با و بدون تجربه طلاق والدین در شهر تهران در سال 1398 است که با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی در دسترس ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودپنداره، نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی در فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای و از حیث زمان پسرویدادی بود. جامعه آماری، در دو گروه شامل کلیه فرزندان 12 تا 18 ساله با و بدون تجربه طلاق والدین در شهر تهران در سال 1398 است که با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی در دسترس از هر گروه تعداد 100 فرزند بهصورت داوطلب با مراجعه به مدارس شهر تهران بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل 3 پرسشنامه خودپنداره بک(1990)، فرم کوتاه مقیاس تعارض نقش جنستی اونیل و همکاران(2012)، مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا(1991) بود. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون T مستقل و تحلیل واریانس مانوا در نرمافزار SPSS-22 نشان داد که بین فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین در مقیاسهای نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ لیکن در مقیاس خودپنداره تفاوت معناداری مشاهده نگردید(p<0/05). لذا نتیجه گیری می شود که طلاق گرفتن والدین بر موفقیت، رابطۀ عاطفی محدود، ثبات عاطفی، بازگشت عاطفی، فروپاشی شخصیت، ناسازگاری اجتماعی و فقدان استقلال فرزندان آنها اثر می-گذارد.
مقاله علمی - پژوهشی
فاطمه باقری؛ سیدعلی کیمیایی؛ حسین کارشکی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و نیاز به امنیت با صمیمیت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان متاهل غیر بالینی ساکن مشهد که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند.برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه صمیمیت باگاروزی)، پرسشنامهی تمایزیافتگی خود اسکورون و دندی)، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و نیاز به امنیت با صمیمیت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان متاهل غیر بالینی ساکن مشهد که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 400 نفر انتخاب شدند.برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه صمیمیت باگاروزی)، پرسشنامهی تمایزیافتگی خود اسکورون و دندی)، پرسشنامهی امنیت روانی مازلو استفاده گردید. دادهها به کمک شاخصهای توصیفی و همبستگی و رگرسیون گام به گام و با استفاده از نرمافزار SPSS-22 تحلیل شد. تحلیل ها نشان داد در بهترین مدل پیشبینی (مدل دوم) مقدار ضریب همبستگی چندگانه متغیرهای پیشبین با ملاک برابر با 55/0 بوده که نشاندهنده رابطه در حد متوسط و بالاتر بین متغیرهای پیشبین و متغیر ملاک است. مقدار ضریب تبیین اصلاح شده برابر با 30/0 بوده و بیانگر این است که 30 درصد از تغییرات (واریانس) صمیمیت زناشویی به متغیرهای (تمایزیافتگی و امنیت) مربوط است. شاخصهای تحلیل واریانس، نشان میدهند که مدل رگرسیون با متغیرهای پیشبین و ملاک از برازش خوبی برخوردارند و تغییرات تبیین شده توسط مدل، واقعی است.بررسی ضرایب رگرسیون نشان میدهد تمایزیافتگی (33/0=) و امنیت (30/0=) قادر به پیشبینی متغیر ملاک هستند. سهم تمایزیافتگی در این میان بیشتر است. افزوده شدن متغیر امنیت به مدل 7 درصد بر ضریب تبیین افزوده است اما این تغییر معنادار است(01/0≥P). در نهایت میتوان گفت بین صمیمت با تمایز یافتگی خود و امنیت روانی رابطه معناداری وجود دارد و با افزایش میزان تمایز یافتگی خود و امنیت روانی، میزان صمیمیت در زنان متاهل غیربالینی شهر مشهد افزایش مییابد.