امین تقی پور؛ حسین قمری کیوی؛ علی شیخ الاسلامی؛ علی رضایی شریف
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایتدرمانی با تاکید بر لحظات نوآور بر تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان دچار خودآسیبزنی با قصد خودکشی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، کلیۀ دانشآموزان دختر دورۀ اول و دوم متوسطۀ خودآسیبزن با قصد خودکشی بودند که در سال 1399 به مرکز ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایتدرمانی با تاکید بر لحظات نوآور بر تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان دچار خودآسیبزنی با قصد خودکشی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، کلیۀ دانشآموزان دختر دورۀ اول و دوم متوسطۀ خودآسیبزن با قصد خودکشی بودند که در سال 1399 به مرکز مشاورۀ دانشآموزان شهید فهمیدۀ شهرستان بناب ارجاع شده بودند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. گروه آزمایش در معرض 8 جلسۀ روایت درمانی با اقتباس از برنامۀ مداخلهای وایت و اپستون (1990) قرار گرفتند و گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. سپس پسآزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. یافتهها حاکی از آن است که روایت درمانی با تاکید بر لحظات نوآور، بر بهبود تنطیم شناختی هیجان تاثیر معنادار داشت (00/0>p). نتیجه-گیری: میتوان گفت روایت درمانی با تاکید بر لحظات نوآور، روش مداخلهای مناسبی برای بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دختران با خودآسیبزنی با قصد خودکشی است و مشاوران و روانشناسان میتوانند برای بهبود نظمجویی شناختی هیجان نوجوانان با خود آسیبزنی به قصد خودکشی از این مداخله استفاده نمایند.
حسین قمری کیوی
چکیده
هدف:هدف از پژوهش فعلی ترکیب مقیاس درون سازی تجارب مشکل ساز برای کدگذاری پاسخ های مراجع با تحلیل مکالمه فرایند محور به عنوان نظام کد گذاری برای پاسخ های درمانگر به منظور ترسیم هرم تغییر در روان درمانی بود.روش:روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی و رویکرد روان درمانی یکپارچه نگر بود . دست نویس مکالمه های متوالی(120 مورد)میان مشاور و مراجع ...
بیشتر
هدف:هدف از پژوهش فعلی ترکیب مقیاس درون سازی تجارب مشکل ساز برای کدگذاری پاسخ های مراجع با تحلیل مکالمه فرایند محور به عنوان نظام کد گذاری برای پاسخ های درمانگر به منظور ترسیم هرم تغییر در روان درمانی بود.روش:روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی و رویکرد روان درمانی یکپارچه نگر بود . دست نویس مکالمه های متوالی(120 مورد)میان مشاور و مراجع در جریان چهار جلسه روان درمانی موفق با یک مورد مبتلا به اختلال جسمی شده با استفاده از این دو نظام کدگذاری تحلیل شد.نتایج:نتایج نشان داد که میان پیشرفت پاسخ های مراجع در سطوح درون سازی و جلسه های مشاوره رابطه مستقیم وجود دارد. انواع پرسش ها و مهارتهای استفاده شده بوسیله درمانگر و نیز فنون بکار رفته برای نگارش معادله تغییر شناسایی و استفاده شد.کدگذاری هر دو نوع پاسخ های مراجع و درمانگر ، فرصت مناسبی برای تعیین سری مثلث ها در توالی گفت و گو های مراجع-درمانگر تدارک می بیند.در هرم تغییر محل قرارگیری پرسش ها و مهارتهای مشاوره ای به ترتیب در قاعده و مرکز هرم و محل قرار گیری فنون،بالاتر از آنها و پاسخ های مراجع در راس آن است.نتیجه گیری: با استفاده از دو روش کد گذاری مذکور می توان پاسخ های مراجع و درمانگر را در قالب عینی نشان داد. از همین رهگذر ،چگونگی پیشرفت پاسخ های مراجع در یک سطح درونسازی به سطح بالاتر شناسایی می شود و بسهولت نقش پاسخ های درمانگر در پیشرفت یا احتمالا" پسرفت درمان قابل مشاهده است.
حسین قمری کیوی؛ سید محمد بصیر امیر؛ عسگر فرزانه؛ عفت قوی بازو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ماندالا درمانی در کاهش اضطراب نوجوانان انجام شد. پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون گسترشیافته با یک گروه آزمایش و دو گروه مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان مقطع دبیرستان شهرستان گرمی با دامنه سنی 15 تا 18 سال تشکیل میدادند که از میان آنها 45 نفر بهتصادف انتخاب شد و در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ماندالا درمانی در کاهش اضطراب نوجوانان انجام شد. پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون گسترشیافته با یک گروه آزمایش و دو گروه مقایسه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان مقطع دبیرستان شهرستان گرمی با دامنه سنی 15 تا 18 سال تشکیل میدادند که از میان آنها 45 نفر بهتصادف انتخاب شد و در سه گروه، یک گروه آزمایش (15 نفر) و دو گروه مقایسه (هر گروه 15 نفر) بهتصادف گمارده شدند. آزمودنیها پرسشنامه اضطراب موقعیتی اشپیلبرگر (1983) را در دو نوبت (پیشآزمون و پسآزمون) تکمیل کردند. از گروه آزمایش خواسته شد که به مدت 20 دقیقه به رنگآمیزی طرح ماندالا بپردازند، همچنین از گروه اول مقایسه خواسته شد که به مدت 20 دقیقه به رنگآمیزی صفحه شطرنجی مشغول شوند و از گروه دوم مقایسه نیز خواسته شد به مدت 20 دقیقه به کشیدن نقاشی آزاد بپردازند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت میان گروهها در پسآزمون اضطراب از لحاظ آماری معنادار است، به این معنی که هر سه روش رنگآمیزی ماندالا، رنگآمیزی صفحه شطرنجی و نقاشی آزاد در کاهش اضطراب مؤثر بودهاند. در ادامه نتایج حاصل از آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد روش رنگآمیزی ماندالا نسبت به دو روش دیگر تأثیر بیشتری داشته است. این تفاوت میتواند بر اثر فراخوانی کنشهای خود برای یکپارچهسازی فعالیتها در جریان درگیر شدن آزمودنیها در رنگآمیزی ماندالا تفسیر شود.
حسین قمری کیوی
دوره 5، شماره 19 ، مهر 1393، ، صفحه 52-68
چکیده
هدف از این مقاله مرور اجمالی بر روش و کاربرد تحلیل مکالمه در مشاوره و روان درمانی است. ارزش خبری و اطلاع دهندگی استفاده از روشهای کمی در بررسی فرایند و نتایج کاربرد روشهای مشاوره و روان درمانی مختلف به منظور ایجاد تغییر در مراجع با هر نوع اختلالی محدود است.محدود شدن محقق به ارائه میانگین و انحراف استاندارد از گروه، محقق را از دستیابی ...
بیشتر
هدف از این مقاله مرور اجمالی بر روش و کاربرد تحلیل مکالمه در مشاوره و روان درمانی است. ارزش خبری و اطلاع دهندگی استفاده از روشهای کمی در بررسی فرایند و نتایج کاربرد روشهای مشاوره و روان درمانی مختلف به منظور ایجاد تغییر در مراجع با هر نوع اختلالی محدود است.محدود شدن محقق به ارائه میانگین و انحراف استاندارد از گروه، محقق را از دستیابی به رویدادهای ناب در فرایند تغییر دور می کند. تقلیل دادن بررسی اثربخشی فنون مشاوره ای به بررسی معنی داری تفاوت بین گروه آزمایش و گروه گواه،درک زیرساختهای موثر در رابطه درمانی را تضعیف می کند. به منظور برون رفت از این چرخه معیوب ،استفاده از تحلیل مکالمه به عنوان یک روش کیفی در جریان مطالعه ارتباط دو تایی بین مشاور و مراجع توصیه می شود. تحلیل مکالمه به عنوان یک زیر مجموعه از تحلیل گفتمان به مشاور و درمانگر کمک می کند تا تله های زبانی را تشخیص دهد و بر آن غلبه کند.روش تحلیل گفتمان شیوه روان شناختی مشاهده را در مشاوره مورد انتقاد قرار می دهد تا از این رهگذر روابط بین مشاور-مراجع و پیش فرض های مکالمات آنها به دقت بررسی شود. در این مقاله ضمن معرفی تحلیل مکالمه ،به نظام نمادگذاری و کاربردهای آن نیز توجه شده است.
حسین قمری گیوی؛ سیدجلال الدین شارعی
چکیده
درد از عمومی ترین فشار روانی است که انسان و به خصوص کودکان با آن مواجه اند و برای کنترل آن از روشهای دارویی و غیردارویی استفاده میشود، هدف پژوهش حاضر بررسی دو روش غیردارویی آرامسازی و انحراف توجه در کنترل درد کودکان بستری در بیمارستان عمومی است، به این منظور 51 کودک بستری در بیمارستان از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت همتاسازی ...
بیشتر
درد از عمومی ترین فشار روانی است که انسان و به خصوص کودکان با آن مواجه اند و برای کنترل آن از روشهای دارویی و غیردارویی استفاده میشود، هدف پژوهش حاضر بررسی دو روش غیردارویی آرامسازی و انحراف توجه در کنترل درد کودکان بستری در بیمارستان عمومی است، به این منظور 51 کودک بستری در بیمارستان از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت همتاسازی شده و در سه گروه مساوی آرامسازی، انحراف توجه و گروه کنترل جایگزین شدند، نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد، دو گروه آزمایشی در ادارک درد کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل در مقیاس عددی درد نشان داده و روش آرامسازی موثرتر از روش انحراف توجه می باشد، نتایج حاکی است دو روش انحراف توجه و آرامسازی میتواند به عنوان دو روش غیردارویی در کنار سایر روشهای کنترل درد کودکان به کار گرفته شود و موجبات سازی هر چه بیشتر کودکان با درد را فراهم آورد.
حسین قمری گیوی؛ هاجر رضایی
چکیده
زمینه: افکار مزاحم و رخنه کننده از ویژگی های افراد مبتلا به وسواسی است، آنها با افکاری مانند کمال گرایی و عدم تحمل ابهام درگیرند، اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی ویتال و روش توقف فکر در بیماران مبتلا به وسواس فکری می باشد، روش پژوهش: این پژوهش یک طرح آزمایشی گسترش یافته با پیش آزمون – پس آزمون چند گروهی است، به این ...
بیشتر
زمینه: افکار مزاحم و رخنه کننده از ویژگی های افراد مبتلا به وسواسی است، آنها با افکاری مانند کمال گرایی و عدم تحمل ابهام درگیرند، اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی ویتال و روش توقف فکر در بیماران مبتلا به وسواس فکری می باشد، روش پژوهش: این پژوهش یک طرح آزمایشی گسترش یافته با پیش آزمون – پس آزمون چند گروهی است، به این منظور از میان افراد مراجعه کننده به مراکز بالینی، بیمارستان ها، مطب های خصوصی و مراکز مشاوره شهرستان بوکان، 45 بیمار مبتلا به وسواس فکری به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه ( درمان شناختی ویتال، درمان رفتاری توقف فکر و گروه کنترل) قرار گرفتند و دو گروه آزمایش، 8 جلسه مداخله درمانی دریافت کرده و شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخلات درمانی به سه پرسشنامه بیل براون، بلاتکلیفی و کمال گرایی پاسخ دادند، یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان دادکه هر دو روش درمانی در کاهش علایم وسواسی موثر بوده ولی روش شناختی ویتال موثرتر از روش توقف فکر می باشد، نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر اهمیت درمان های شناختی را در مقایسه با درمان های رفتاری در کاهش علایم بیماران وسواسی بیش از پیش آشکار می سازد
حسین قمری گیوی؛ عبدالصمد آق
چکیده
اختلال هراس اجتماعی با ترس پایدار و مشخص از موقعیت های اجتماعی یا عملکردی مشخص می شود و ممکن است همراه با کم رویی و احساس حقارت باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری به سه شکل تحت وب، به شیوه بسته نرم افزاری و به شیوه بالینی در مقایسه با گروه گواه برای اختلال هراس اجتماعی انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 68 دانشجوی مبتلا ...
بیشتر
اختلال هراس اجتماعی با ترس پایدار و مشخص از موقعیت های اجتماعی یا عملکردی مشخص می شود و ممکن است همراه با کم رویی و احساس حقارت باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری به سه شکل تحت وب، به شیوه بسته نرم افزاری و به شیوه بالینی در مقایسه با گروه گواه برای اختلال هراس اجتماعی انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 68 دانشجوی مبتلا به اختلال هراس اجتماعی بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز مشاوره حضوری و آنلاین جایگزین شدند. در این پژوهش از ابزارهای سیاهه هراس اجتماعی و نیز مصاحبه بالینی ساختار یافته استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که روش های درمان شناختی-رفتاری به شکل های تحت وب و بسته نرم افزاری در مقایسه با گروه گواه در کاهش نمرات سیاهه هراس اجتماعی تفاوت معنادار نشان می دهند ولی در مقایسه اثر بخشی این دو روش با هم رابطه به دست نیامد. علاوه بر این بین دو روش ذکر شده و درمان بالینی رابطه وجود داشت به صورتی که درمان بالینی از سایر روش ها موثرتر بود. یافته ها حاکی از این هستند که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر رایانه یک روش درمانی عملی و قابل قبول برای درمان اختلال هراس اجتماعی است.