نوع مقاله : مقاله علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشگاه محقق اردبیلی

2 دانشجوی دانشگاه ازاد اردبیل

چکیده

زمینه: افکار مزاحم و رخنه کننده از ویژگی های افراد مبتلا به وسواسی است، آنها با افکاری مانند کمال گرایی و عدم تحمل ابهام درگیرند، اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی ویتال و روش توقف فکر در بیماران مبتلا به وسواس فکری می باشد، روش پژوهش: این پژوهش یک طرح آزمایشی گسترش یافته با پیش آزمون – پس آزمون چند گروهی است، به این منظور از میان افراد مراجعه کننده به مراکز بالینی، بیمارستان ها، مطب های خصوصی و مراکز مشاوره شهرستان بوکان، 45 بیمار مبتلا به وسواس فکری به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه ( درمان شناختی ویتال، درمان رفتاری توقف فکر و گروه کنترل) قرار گرفتند و دو گروه آزمایش، 8 جلسه مداخله درمانی دریافت کرده و شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخلات درمانی به سه پرسشنامه بیل براون، بلاتکلیفی و کمال گرایی پاسخ دادند، یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان دادکه هر دو روش درمانی در کاهش علایم وسواسی موثر بوده ولی روش شناختی ویتال موثرتر از روش توقف فکر می باشد، نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر اهمیت درمان های شناختی را در مقایسه با درمان های رفتاری در کاهش علایم بیماران وسواسی بیش از پیش آشکار می سازد

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

A Comparison of Efficacy of the Whittal Cognitive Therapy and Thought Stopping for Patients with Obsession Disorder

نویسندگان [English]

  • hosein ghamarigivi 1
  • hajar rezaei 2

چکیده [English]

Having intrusive thoughts is a characteristic of people with obsession disorder. They deal with thoughts such as perfectionism and intolerance of ambiguity. The present study aimed to examine efficacy of Whittal cognitive therapy and though stopping of patients with obsession disorder. The study was an experimental design applying multi-group pretest- posttest method. 45 subjects with obsession disorder were randomly selected from among patients referred to hospitals, clinical centers, private clinics and counseling centers in Bukan city. They were divided into three groups (Whittal cognitive therapy, thought stopping behavioral treatment and control group). The two test groups attended 8 intervention sessions and before and after the sessions, the participants filled three questionnaires, i.e. Yale–Brown Obsessive Compulsive Scale, intolerance of uncertainty Scale and Perfectionism Scale. Results of the multivariate analysis showed that both treatment methods were effective in reducing obsessive symptoms; however, Whittal cognitive therapy proved to be more effective than thought stopping method.The results of the study indicated the importance of cognitive therapy methods in reducing obsessive symptoms and their being more effective than behavioral therapy methods

کلیدواژه‌ها [English]

  • Obsession
  • Whittal Cognitive Therapy
  • Thought Stopping
  • Uncertainty
  • perfectionism