سمیرا طاوسی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ حسین سلیمی بجستانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفههای تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم صورت گرفت. روش پژوهش تجربی با پیشآزمون – پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم شهرستان قدس در سال تحصیلی 93-94 بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه اضطراب حالت _ صفت اشپیل برگر (STAI) بود. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفههای تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم صورت گرفت. روش پژوهش تجربی با پیشآزمون – پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم شهرستان قدس در سال تحصیلی 93-94 بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه اضطراب حالت _ صفت اشپیل برگر (STAI) بود. نمونه پژوهش حاضر 30 نفر از دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان قدس بودند که به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابتدا از تمام افراد نمونه پیشآزمون گرفته شد. در ادامه مادران دانش آموزان گروه آزمایش طی شش جلسه تحت آموزش مؤلفههای تربیت جنسی قرار گرفتند و در انتها پسآزمون از اعضای نمونه گرفته شد. نتایج تجزیهوتحلیل با استفاده از آزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس تک متغیری) نشاندهنده تفاوت معناداری بین دو گروه با 99 در صد اطمینان بود. میانگین تعدیل شدۀ متغیر اضطراب در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشانگر اضطراب کمتر در گروه آزمایش بود. در متغیر اضطراب صفت و متغیر اضطراب حالت نیز میانگین تعدیل شده در گروه آزمایش و در گروه کنترل نشان داد که اضطراب صفت و حالت در گروه آزمایش کاهش یافته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر محقق به این نتیجه رسید که آموزش مؤلفههای تربیت جنسی به مادران بر کاهش اضطراب دختران مؤثر بوده است.
زهرا نیلی احمد آبادی؛ فریبرز باقری؛ حسین سلیمی بجستانی
چکیده
دوران کودکی بدلیل شکلگیری شخصیت فرد، از مهمترین و موثرترین دورانهای زندگی هر فرد است. در این پژوهش، هدف، تدوین و بررسی اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران بود و فرض بر این بود که آموزش برنامه فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی ...
بیشتر
دوران کودکی بدلیل شکلگیری شخصیت فرد، از مهمترین و موثرترین دورانهای زندگی هر فرد است. در این پژوهش، هدف، تدوین و بررسی اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران بود و فرض بر این بود که آموزش برنامه فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی جامعه هدف موثر است. روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزندان زیر شش سال و نمونه آماری، از روش نمونهگیری در دسترس و شامل کلیه مادران دارای فرزندان زیر شش سال مراجعهکننده به خانههای سلامت شهرداری تهران در مناطق 3، 5، 14 و 20 بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامههای رابطه والد-فرزندی (CPRS) پیانتا (1994) و رضایت از زندگی (SWLS) داینر و همکاران (1985) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها و تعمیم یافته-ها، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی مادران تاثیر معناداری دارد. مقدار اتا محاسبه شده نشان داد که 62 درصد از تغییرات رابطه والد-فرزندی و 19 درصد از تغییرات رضایت از زندگی، مربوط به عامل آموزش میباشد. بنابراین میتوان گفت که این برنامه میتواند در بهبود رابطه والد-فرزندی و رضایت از زندگی، موثر باشد.
یاسر آزاد؛ کیومرث فرحبخش؛ عبدالله شفیع آبادی؛ حسین سلیمی بجستانی؛ محمد ربیعی
چکیده
مقدمه: انگیزه تحصیلی دانشجویان و نگرانی های مربوط به آینده شغلی آنها بسیار مهم و قابل توجه است و موسسات آموزش عالی در این زمینه نقش مهمّی ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش مهارت انتخاب شغل در پیش بینی سطح انگیزه تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان ...
بیشتر
مقدمه: انگیزه تحصیلی دانشجویان و نگرانی های مربوط به آینده شغلی آنها بسیار مهم و قابل توجه است و موسسات آموزش عالی در این زمینه نقش مهمّی ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش مهارت انتخاب شغل در پیش بینی سطح انگیزه تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه شهرکرد بود و نمونه شامل 40 نفر از دانشجویانی بود که فاقد انگیزه تحصیلی یا انگیزه تحصیلی پایین بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(20 نفر) و گروه کنترل(20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هفت جلسه 90 دقیقه ای آموزش دید. ابزار پژوهش پرسشنامه انگیزه تحصیلی والرند و همکاران(1985) بود و داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد آموزش مهارت انتخاب شغل بر انگیزه تحصیلی درونی و بی انگیزگی معنادار بوده و بر انگیزه تحصیلی بیرونی معنادار نبود. بحث: آموزش مهارت انتخاب شغل بر افزایش انگیزه درونی و بی انگیزگی تحصیلی موثر بوده است.
احمد خاکی؛ کیومرث فرحبخش؛ عبدالله معتمدی؛ معصومه اسمعیلی؛ حسین سلیمی بجستانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر به دنبال تدوین مدل آموزش زوجدرمانی بومشناختی چندبعدی به مشاوران مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی با تأکید بر کاهش میل به طلاق و تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع استقرایی بود. جامعۀآماری این پژوهش را کلیۀ مشاورین وابسته به سازمان بهزیستی استان مرکزی تشکیل میدهند که حدودا 200 مشاور هستند. مشارکتکنندگان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر به دنبال تدوین مدل آموزش زوجدرمانی بومشناختی چندبعدی به مشاوران مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی با تأکید بر کاهش میل به طلاق و تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع استقرایی بود. جامعۀآماری این پژوهش را کلیۀ مشاورین وابسته به سازمان بهزیستی استان مرکزی تشکیل میدهند که حدودا 200 مشاور هستند. مشارکتکنندگان در پژوهش با استفاده از روش در دسترس با توجه به شرایط محیطی پژوهش و شناخت و معرفی اساتید و کارشناسان برجسته و باسابقه در مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی استان مرکزی تعداد 30 نفر به عنوان افراد مشارکتکننده انتخاب شدند. در انتخاب مشارکتکنندگان در بخش کیفی از اصل اشتهار استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای تحلیل دادههای کیفی و نرمافزار MAXqda انجام شد. نتایج نشان داد که کدهای معنایی بدست آمده از متن مصاحبهها را میتوان در 2 مقولۀ اصلی ، 5 مقولۀ میانی و 12 خرده مقوله دسته بندی کرد. مقولههای اصلی شامل طرحی اولیه برای مشکل خاص و اجرا و به روزرسانی بودند. مقوله های میانی شامل تجزیه و تحلیل و طراحی دورههای آموزشی (برای مقولۀ اصلی اول) و اجرا، ارزشیابی و اصلاح و تجدید نظر (برای مقوله اصلی دوم) بودند. خرده مقولهها شامل تعریف مشکل، شناسایی منبع مشکل، تعیین راهحلهای ممکن (مقولۀ میانی اول)، تعیین اهداف یادگیری، تهیه محتوای دورهها، تعیین روشهای آموزشی و تعیین نیروی انسانی (مقولۀ میانی دوم)، اجراهای آزمایشی و اصلی (مقولۀ میانی سوم)، ارزشیابی درونی و بیرونی (مقولۀ میانی چهارم) و اعمال اصلاحات و اجرای مجدد (مقولۀ میانی پنجم) بودند. در نهایت این مقولهها در قابل مدل مفهومی برای آموزش مشاوران طراحی شدند. نتیجهگیری : با استفاده از مدلی که برای آموزش زوجدرمانی در این پژوهش به دست آمد میتوان دورههایی آموزشی متناسب با هر یک موراد اختلاف زوجین را طرحی و اجرا کرد، از طرفی می توان به طور سازمان یافته و منسجم به حل مشکلات زوجین و مشاوران در زمینههای آموزشی اقدام کرد.
فاطمه سعیدیان؛ فریبرز باقری؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ حسین سلیمی بجستانی
چکیده
دوره جوانی بعنوان یک دوره پراهمیت در زندگی انسان و زمان تصمیم گیریهای اساسی است و این تصمیمات عموما تاثیر بزرگی بر تمام زندگی فرد می گذارد. در این پژوهش، هدف تدوین آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب و سپس بررسی اثربخشی این برنامه بر افزایش خودمدیریتی جوانان شهر تهران است و فرض بر این است که آموزش خودمدیریتی با ...
بیشتر
دوره جوانی بعنوان یک دوره پراهمیت در زندگی انسان و زمان تصمیم گیریهای اساسی است و این تصمیمات عموما تاثیر بزرگی بر تمام زندگی فرد می گذارد. در این پژوهش، هدف تدوین آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب و سپس بررسی اثربخشی این برنامه بر افزایش خودمدیریتی جوانان شهر تهران است و فرض بر این است که آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب بر افزایش خودمدیریتی جامعه هدف تاثیر دارد. پژوهش مورد استفاده در این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه جوانان بین 30-20 شهر تهران است و نمونه شامل 32 نفر از جوانان تهرانی بصورت نمونهگیری در دسترس در مناطق 1، 5، 12 و 17 است. ابزار مورد استفاده، پرسشنامهای است که توسط پژوهشگر ساخته شده است. به منظور تحلیل دادهها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. داده های پژوهش نشان داد که آموزش خودمدیریتی با تاکید بر مولفه های هشیاری و انتخاب، بر افزایش خودمدیریتی جوانان تاثیر معناداری دارد. مقدار اتا محاسبه شده نشان می دهد که 70 درصد از تغییرات نمره خودمدیریتی، مربوط به عامل آموزش میباشد. بنابراین می توان گفت که این برنامه می تواند در افزایش خودمدیریتی جامعه هدف موثر باشد.
مرتضی فاضل؛ حسین سلیمی بجستانی؛ کیومرث فرحبخش؛ معصومه اسمعیلی
چکیده
رشد پس از سانحه به تغییرات مثبت در زندگی که از حوادث ترومایی به وجود آمده است، اشاره دارد. این پژوهش با هدف ارائه الگویی از عوامل موثر در رشد پس از حادثه در بیماران سرطانی انجام گرفت. این پژوهش با شیوه کیفی و روش نظریه زمینهای انجام شد. از طریق روش نمونه گیری هدفمند آزمودنیها برگزیده وتا جایی که در جریان مصاحبه اطلاعات جدیدی به دست ...
بیشتر
رشد پس از سانحه به تغییرات مثبت در زندگی که از حوادث ترومایی به وجود آمده است، اشاره دارد. این پژوهش با هدف ارائه الگویی از عوامل موثر در رشد پس از حادثه در بیماران سرطانی انجام گرفت. این پژوهش با شیوه کیفی و روش نظریه زمینهای انجام شد. از طریق روش نمونه گیری هدفمند آزمودنیها برگزیده وتا جایی که در جریان مصاحبه اطلاعات جدیدی به دست می آمد، ادامه پیدا کرد. سرانجام 15 بیمار سرطانی انتخاب شدند وازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استراوس و کوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایح نشان داد که خودشکوفایی مقوله مرکزی الگوی رشد پس از حادثه بود. شرایط علی برای رشد پس از حادثه روبروشدن با رنج ابتلا به سرطان به دست آمد. برای شرایط مداخله ای عوامل مربوط به خود، اطرافیان نزدیک، جامعه و پرسنل درمانی استخراج گردید. کنش ها وتعاملات مستخرج شده، شامل کنش ها وتعاملات فرد واطرافیان نزدیک بود ومعنویت به عنوان بستر وشرایط زمینهای رشد در پژوهش حاضر به دست آمد. وسرانجام پیامد های نهایی مستخرج از پژوهش عبارت از رشدپس از سانحه بود. رشدپس از سانحه به معنای یک فرایند دارای پیامد مثبت است که در بستر معنویت ودر کنارخانواده به وقوع می پیوندد عوامل موثر دراین رشد شامل خود فرد، اطرافیان نزدیک، پرسنل درمانی وجامعه است واین رشد نیازمند مولفه ها وراهبردهای خاص می باشد.
سکینه عسلی؛ حسین سلیمی بجستانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خود دلگرم سازی بر کاهش اضطراب امتحان و کمالگرایی دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان میباشد. روش بررسی به این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است . گروه نمونه شامل 20 نفر از دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان منطقه 9 شهر تهران در سال تحصیل 91-90 بودند که به صورت تصادفی خوشهای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خود دلگرم سازی بر کاهش اضطراب امتحان و کمالگرایی دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان میباشد. روش بررسی به این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است . گروه نمونه شامل 20 نفر از دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان منطقه 9 شهر تهران در سال تحصیل 91-90 بودند که به صورت تصادفی خوشهای انتخاب و نیز به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10 نفر ) جایگزین شدند. میزان اضطراب امتحان و کمالگرایی شرکتکنندگان در این پژوهش به ترتیب به وسیله ی سیاهه ی اضطراب امتحان اهواز (1375) و مقیاس کمالگرایی اهواز (1378) در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. سپس گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقهای آموزش خود دلگرم سازی شوناکر (1980) شرکت کردند و بلافاصله بعد از اتمام جلسات آموزشی بر روی هر دو گروه آموزش و گواه پس آزمون اجرا شد. اجرای تحلیل کوواریانس بر روی دادهها نشان داد که میزان اضطراب امتحان و کمالگرایی گروه آزمایش کاهش معناداری یافته است (P<0.01). بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش خود دلگرم سازی کاهش اضطراب امتحان و کمالگرایی دانشآموزان دختر سال اول دبیرستان را در پی این دارد. لذا چنین برنامهای به منظور کاهش اضطراب امتحان و کمالگرایی دانشآموزان جهت ایجاد و حفظ سلامت روانی هر چه بیشتر آنان به مسئولین آموزش و پرورش پیشنهاد میشود.
حسین سلیمی بجستانی؛ احمد اعتمادی
چکیده
زمینه: تاب آوری ظرفیت عبور از شرایط سخت و ترمیم خویش تن است که در همه سنین کاربرد دارد. این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی دو الگوی مشاور گروهی((آدلری))و ((بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل)) در افزایش تاب آوری دانشجویان (18 تا 24 ساله)) انجام شده است. روش: جامعه پژوهشی حاضر را دانشجویان پسر مراکز تربیت معلم تهران تشکیل می دهند که از بین آنها 45 نفر ...
بیشتر
زمینه: تاب آوری ظرفیت عبور از شرایط سخت و ترمیم خویش تن است که در همه سنین کاربرد دارد. این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی دو الگوی مشاور گروهی((آدلری))و ((بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل)) در افزایش تاب آوری دانشجویان (18 تا 24 ساله)) انجام شده است. روش: جامعه پژوهشی حاضر را دانشجویان پسر مراکز تربیت معلم تهران تشکیل می دهند که از بین آنها 45 نفر نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شکل تصادفی جایگزین شدند.سپس گروه مشاوره آدلری به مدت 11 جلسه هر گروه هفته ای یک جلسه دو ساعته در جلسات مشاوره گروهی شرکت کردند.ابزارهای جمع آوری داده ها مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RIS بود،که به صورت پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بکار رفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات گروهی مشاوره آدلری در تاب آوری افزایش معنا داری ایجاد نموده اما اثر مداخلات بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل در تاب آوری معنی دار نشد.مقایسه مشاوره آدلری با بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل در افزایش تاب آوری تفاوت معنا داری به دنبال نداشت. نتیجه گیری: نتایج پیگیری نمرات دو گروه پس از دو ماه حاکی از ماندگاری اثر مداخلات بود.می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که مداخلات به شیوه به شیوه آدلری به دلیل تآکید بر شناخت و پویش های شخصیتی افراد اثر گذاری عمیقتری در تعغییر افراد دارد.