زهرا خوانین زاده؛ رویا رسولی؛ حمید رضائیان
چکیده
تعارض زناشویی آسیبی است که خانوادههای مختلف ممکن است با آن درگیر باشند. این پژوهش با هدف شناسایی تجارب فرزندان نوجوان درمعرض تعارض زناشویی والدین انجام شد. روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع کیفی پدیدارشناسی بود . جامعه این پژوهش شامل فرزندان نوجوان درمعرض تعارض زناشویی والدین بود. نمونهگیری به صورت هدفمند انجام شد و تا مرز اشباع ...
بیشتر
تعارض زناشویی آسیبی است که خانوادههای مختلف ممکن است با آن درگیر باشند. این پژوهش با هدف شناسایی تجارب فرزندان نوجوان درمعرض تعارض زناشویی والدین انجام شد. روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع کیفی پدیدارشناسی بود . جامعه این پژوهش شامل فرزندان نوجوان درمعرض تعارض زناشویی والدین بود. نمونهگیری به صورت هدفمند انجام شد و تا مرز اشباع و نهایتا انتخاب 12 فرزند ادامه یافت و شرکتکنندگان مورد مصاحبههای نیمه ساختاریافته عمیق قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش کلایزی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها، منجر به شناسایی 3 مضمون اصلی، 12 مضمون فرعی و 42 مفهوم اولیه شد. مضمون اصلی نخست، مشکلات روانشناختی شامل مضمون های فرعی احساس شکست، احساس ترس، افسردگی، مشغولیت ذهنی، احساس نادیده گرفته شدن، رفتارهای منفی نوجوانان و عدم تامین امنیت روانی بود. مضمون اصلی دوم، مشکلات تحصیلی-شغلی بود که مشتمل بر تغییرات شغلی والدین و اهمالکاری میشد و در نهایت، مسائل ارتباطی با آشنایان و دوستان چهارمین مضمون اصلی، شامل پذیرش نوجوان، احساس شرم و سرخوردگی و پنهانکاری توسط نوجوان بود. در مجموع، نتایج نشان داد نوجوانان دارای خانوادههای متعارض، در معرض خطر و مشکلات روانشناختی و ارتباطی میباشد
جواد خدادادی سنگده
چکیده
دوره عقد ورود به مرحله جدیدی از زندگی است که تأثیر مهمی در زندگی فردی و اجتماعی هر شخصی دارد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی دلایل شکلگیری تعارضات زناشویی در دوره عقد انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت موردمطالعه پژوهش برابر است با مشارکتکنندگان پژوهش که زوجهای عقد کرده متعارض ...
بیشتر
دوره عقد ورود به مرحله جدیدی از زندگی است که تأثیر مهمی در زندگی فردی و اجتماعی هر شخصی دارد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی دلایل شکلگیری تعارضات زناشویی در دوره عقد انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت موردمطالعه پژوهش برابر است با مشارکتکنندگان پژوهش که زوجهای عقد کرده متعارض مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1399 که ملاکهای ورود به پژوهش داشتند را شامل شد. مشارکتکنندگان بر مبنای منطق نمونهگیری هدفمند و به روش در دسترس از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونهگیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 16 مشارکتکننده از طریق مصاحبه موردمطالعه قرار گرفتند. تحلیل مضمونی اطلاعات نشان داد که نٌقصان در ابعاد فردی، تعاملی، خانواده اصلی و انطباقپذیری فرهنگی چهار دلیل اصلی تعارض در عقد محسوب میشود. زوجهای متعارض در دوران عقد به دلیل این نقصان چندوجهی، بهجای حرکت در مسیر الگوی مکملیت زن و شوهری، الگوی آسیبزا تعقیب-گریز و یا کنترل منفی را بر رابطه حاکم میکنند و در نتیجه دامنه تعارض گسترده میشود. براین اساس در فرایند مشاوره با زوجهای متعارض دوره عقد تمرکز بر نقصان شناسایی شده اهمیت بیشتری دارد.
مهوش معاذی نژاد؛ مختار عارفی؛ حسن امیری
چکیده
روابط صمیمانه زناشویی، مهمترین پیشبینی کننده رضایت از زندگی است. هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی آموزش زوجها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تصویرسازی ارتباطی بر مدیریت تعارض زوجین بود. جامعهی آماری این پژوهش کل زوجهای مراجعهکننده به مرکز مشاوره آوای سروش شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که از میان آنها تعداد ...
بیشتر
روابط صمیمانه زناشویی، مهمترین پیشبینی کننده رضایت از زندگی است. هدف از پژوهش حاضر، هم سنجی اثربخشی آموزش زوجها بر اساس رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تصویرسازی ارتباطی بر مدیریت تعارض زوجین بود. جامعهی آماری این پژوهش کل زوجهای مراجعهکننده به مرکز مشاوره آوای سروش شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که از میان آنها تعداد 45 زوج که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند بهعنوان نمونه و با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. بنابراین، 45 زوج (زن و شوهر ) انتخاب و بهصورت گمارش تصادفی، در سه گروه (15زوجی) ایماگوتراپی، اکت و شاهد جایگزین شدند. در 8 جلسه 120 دقیقهای یکی از گروههای آزمایش در معرض آموزش بر اساس رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر در معرض آموزش بر اساس تصویرسازی ارتباطی قرار گرفتند. مدیریت تعارض توسط پرسشنامه تعارض زناشویی(MCQ) سنجیده شد. دادههای حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) توسط نرمافزارSPSS نسخه 23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد در سطح معنیداری 5 درصد آموزش زوجها بر اساس رویکرد اکت و ایماگوتراپی بر مدیریت تعارض زوجین مؤثر است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که آموزش زوجها بر اساس رویکرد اکت در ابعاد روابط خانوادگی و خویشاوندان مؤثرتر و آموزش زوجها بر اساس رویکرد ایماگوتراپی در بعد هیجانی مؤثرتر است و در دیگر ابعاد مدیریت تعارض بین این دو روش تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
ناصر یوسفی؛ آرمان عزیزی
چکیده
هدف این پژوهش پیشبینی تعارض زناشویی از طریق تمایز یافتگی و تیپهای شخصیتی است زیرا شناخت عوامل افزایشدهندهی تعارض زناشویی نقش مهمی در کاهش طلاق دارد. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیهی والدین دانش آموزان شهرستان سنندج در سال 1396 است. نمونه موردمطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از ...
بیشتر
هدف این پژوهش پیشبینی تعارض زناشویی از طریق تمایز یافتگی و تیپهای شخصیتی است زیرا شناخت عوامل افزایشدهندهی تعارض زناشویی نقش مهمی در کاهش طلاق دارد. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیهی والدین دانش آموزان شهرستان سنندج در سال 1396 است. نمونه موردمطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از والدین بود که به روش خوشهای دومرحلهای انتخاب شدند و هرکدام پرسشنامههای تمایز یافتگی، تیپ شخصیتی و تعارض زناشویی را تکمیل نمودند. دادههای حاصل از پرسشنامهها با دو نرمافزار Spss و Amos مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتهها بیانگر رابطه همبستگی منفی و معنیدار بین تعارض زناشویی با تیپهای شخصیتی (بهجز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی است. بهعبارتدیگر تیپهای شخصیتی (بهجز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی بالا سبب کاهش تعارض زناشویی میشود و برعکس. همچنین همبستگی بین تیپ شخصیتی و تمایز یافتگی مثبت و معنیدار است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که تیپ شخصیتی افراد و سطح تمایز یافتگی آنها میتوانند فاکتورهای خوبی برای سنجش و پیشبینی تعارض زناشویی باشد.
کیومرث فرح بخش
چکیده
رفتار انسان در یک خانواده تابع عوامل مختلفی است. رویکردهای چند نسلی درباره رشد فردی و خانوادگی فرض می کنند که پویایی داخل اصلی ارثیه ای را برای فرد فراهم می کند که هم مسیر رشد فردی و هم رشد خانوادگی را برای او تعین می کند. این رویکردهای چند نسلی معتقدند الگوهای ارتباطی و تعاملی از طریق رشد عاطفی و اجتماعی کودکان بین نسل ها انتقال پیدا ...
بیشتر
رفتار انسان در یک خانواده تابع عوامل مختلفی است. رویکردهای چند نسلی درباره رشد فردی و خانوادگی فرض می کنند که پویایی داخل اصلی ارثیه ای را برای فرد فراهم می کند که هم مسیر رشد فردی و هم رشد خانوادگی را برای او تعین می کند. این رویکردهای چند نسلی معتقدند الگوهای ارتباطی و تعاملی از طریق رشد عاطفی و اجتماعی کودکان بین نسل ها انتقال پیدا می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی برداشت زوج ها از میزان صمیمیت و استقلال در خانواده ای است که در آن بزرگ شده اند و رابطه آن با میزان صمیمیت و استقلال ادراک شده در خانواده که فعلا همسر خود تشکیل داده اند و همبستگی این دو با میزان تعارض زناشویی است. در این پژوهش 200 زوج (400 زن و مرد) به عنوان آزمودنی مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمون ادراک از خانواده اصلی و فرم تغییر یافته آن توسط محقق به همراه آزمون اندازه گیری تعارض زناشویی به آنها داده شد. نتایج پژوهش حاکی است بین ادراک از خانواده اصلی با ادراک از خانواده فعلی همبستگی ( r = 0/61) معنی دار(P< 0/01) وجود دارد و بین شدت ضریب همبستگی زنان و مردان تفاوت معنی داری مشاهده شد. بین ادراک زنان و مردان از خانواده اصلی و فعلی خود به ترتیب 69/0 و 51/0 همبستگی مشاهده گردید که معنی دار (P< 0/01) می باشد. بین میزان ادراک زوجین از خانواده اصلی و میزان تعارض زناشویی در زندگی فعلی آنها همبستگی منفی مشاهده گردید که این همبستگی معنی دار (P< 0/01) است.
کیومرث فرح بخش
چکیده
یکی از مشکلات زندگی زناشویی تعارض و کشمکش بین زوجین است که همواره عوارض متعددی را در پی دارد. برای پیشگیری و درمان تعارض های زناشویی روش ها و رویکردهای متعددی بر مبنای نظریه های شناختی، رفتاری و بصیرت محور به وجود آمده است که مداخلات آنها عمدتا بر زوج ها متمرکز است و عوامل زمینه ای مانند خانواده های اصلی زوجین یعنی خانواده ای که زوجین ...
بیشتر
یکی از مشکلات زندگی زناشویی تعارض و کشمکش بین زوجین است که همواره عوارض متعددی را در پی دارد. برای پیشگیری و درمان تعارض های زناشویی روش ها و رویکردهای متعددی بر مبنای نظریه های شناختی، رفتاری و بصیرت محور به وجود آمده است که مداخلات آنها عمدتا بر زوج ها متمرکز است و عوامل زمینه ای مانند خانواده های اصلی زوجین یعنی خانواده ای که زوجین در آن رشد و نمو داشته اند را نادیده میگیرند. این در حای است که بنا به روش درمان چند سیستمی مشکلات و مسائل زندگی علاوه بر آنکه متأثر از عوامل درون فردی است ناشی از عوامل موقعیتی و زمینه ای نیز می باشد و در فرایند درمان باید آنها را مد نظر داشت. هدف از انجام این پژوهش بررسی مقایسه اثر بخشی زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی با زوج درمانی به تنهایی در کاهش تعارض های زناشویی بوده و پایداری درمان ناشی از آن بوده است. در این پژوهش فرض شده است: 1- تعداد جلسات زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی کمتر از زوج درمانی به تنهایی است. 2- پایداری زوج درمانی همراه با خانواده اصلی پس از سه ماه بیشتر از زوج درمانی به تنهایی است. برای بررسی این فرضیات دو گروه زوج که دارای درگیری زناشویی بوده و متمایل به شرکت در درمان بوده اند انتخاب شدند. یک گروه زوجین نیز که دارای تعارض زناشویی بوده اند و تمایل به شرکت در درمان نداشته اند اما در تکمیل آزمون ها تمایل خود را به همکاری اعلام نمودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. از آزمون سنجش زناشویی که توسط ثنایی و ترابی ترجمه شده و فرم ثبت تعداد در گیری ها به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده است. روشها و فنون مورد استفاده برای گروه های آزمایش براساس نظریه شناختی- عاطفی و رفتاری الیس و واقعیت درمانی گلاسر تدوین گردید، با این تفاوت که در زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی علاوه بر زوجین، والدین آنها نیز حضور پیدا می کردند. یک هفته پیش از شروع از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آمد و یک هفته پس از اتمام درمان پس آزمون اول و سه ماه بعد پس آزمون دوم اجرا گردید. نتایج حاصل پژوهش نشان داد تعداد جلسات درمانی در زوج درمانی همراه با خانواده اصلی به طور معنی داری کمتر از زوج درمانی به تنهایی است و اثربخشی زوج درمانی همراه با خانواده اصلی در پس آزمون اول و دوم بیشتر از زوج درمانی به تنهایی مشاهده گردید. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود هنگام زوج درمانی برای کاهش تعارض های زناشویی خانواده های اصلی نیز مد نظر قرار گیرند.