مرضیه مصطفایی؛ پریسا نیلفروشان
چکیده
تجربهی گذارهای متعدد به عنوان مشخصهی مسیرهای شغلی نوین، ضرورت نوآوری در زمینهی مداخلات را پررنگ میکند. از جمله مداخلات نوین، مداخلات طراحی زندگی با هدف تغییر روایتهای شغلی است. پژوهش حاضر با دو هدف انجام شد. هدف اول بررسی چگونگی تأثیر مداخلات روایتی شغلی مبتنی بر داستان شغلی من (MCS) و روایتهای ترسیمی (PN) بر تغییرات زندگینامهی ...
بیشتر
تجربهی گذارهای متعدد به عنوان مشخصهی مسیرهای شغلی نوین، ضرورت نوآوری در زمینهی مداخلات را پررنگ میکند. از جمله مداخلات نوین، مداخلات طراحی زندگی با هدف تغییر روایتهای شغلی است. پژوهش حاضر با دو هدف انجام شد. هدف اول بررسی چگونگی تأثیر مداخلات روایتی شغلی مبتنی بر داستان شغلی من (MCS) و روایتهای ترسیمی (PN) بر تغییرات زندگینامهی شغلی آینده نگر (FCA)، و هدف دوم مطالعهی چگونگی تاثیر این مداخلات بر عبور موفقیتآمیز گذار از طریق ایجاد تغییر در عاملیت و تأملپیشگی بود. روش مطالعه در این پژوهش، کیفی و از نوع مطالعهی موردی بود. این پژوهش تأثیر مداخلهی مبتنی بر داستان شغلی من و روایتهای ترسیمی که در قالب 4 جلسه اجرا شد را بر روی یک مورد مطالعه، به طور عمیق مورد بررسی قرار داد. شیوهی جمع آوری داده شامل مصاحبهی عمیق، مشاهده و ثبت اسناد بود. بررسی تغییرات زندگینامهی شغلی آینده نگر، با استفاده از فرم زندگینامهی شغلی آینده نگر(رفوس، 2009) به صورت مقایسهی پیش-پس مداخله صورت پذیرفت. مقایسهی پیش-پس مداخلهی مورد مطالعه در یافتهها دو تغییر موضوعی در فرم زندگینامهی آیندهنگر در موضوعات کلی به مضمون موضوعات مشخص تر و نیز بیاعتنایی به مضمون جهتگیری را گزارش کرد . نتایج این پژوهش نشان میدهد که استفاده از مداخلههای روایتی (MCS) و (PN)در قالب یک مداخلهی واحد، برای گسترش روایت-های آیندهنگرانهی مسیرشغلی مورد مطالعه مفید بوده و همچنین، با ایجاد تغییر در عاملیت و تأمل پیشگی به عبور موفق او در گذار دانشگاه کمک کرده است.
مرتضی اسپنانی؛ محمدرضا عابدی؛ پریسا نیلفروشان
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تحلیل چگونگی بهزیستی مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان بود. روش پژوهش، کیفی و ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده است. جامعه تحقیق دانش آموزان، والدین و معلمان دوره دوم متوسطه و متخصصان مشاوره و روانشناسی بودند. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند و تا حد اشباع بوده، بنابراین، نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان، 20 نفر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تحلیل چگونگی بهزیستی مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان بود. روش پژوهش، کیفی و ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده است. جامعه تحقیق دانش آموزان، والدین و معلمان دوره دوم متوسطه و متخصصان مشاوره و روانشناسی بودند. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند و تا حد اشباع بوده، بنابراین، نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان، 20 نفر از والدین، 20 نفر از معلمان و 15 از متخصصان مشاوره و روانشناسی بود که در یک مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. دادههای حاصل از مصاحبهها، با روش نظریه زمینهای، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. کُدهای باز شامل 100 مفهوم و کُدهای محوری شامل 20 مقوله عمده که مشتمل بر 5 مقوله اصلی است که عوامل مؤثر بر بهزیستی فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل را پوشش میدهند. مقولههای اصلی عبارت بودند از: عوامل فردی پایدار؛ عوامل فردی ناپایدار؛ عوامل خانوادگی؛ عوامل مربوط به مدرسه؛ عوامل مربوط به جامعه. میل به رشد و بالندگی مسیر شغلی، بهعنوان هسته محوری پژوهش حاضر، شناسایی گردید. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت مشاوره بهزیستی فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان مستلزم در نظر گرفتن مهمترین مؤلفههای بهزیستی فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل است و با بهبود شاخصهای بهزیستی، بهزیستی فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان هم ارتقا مییابد.
علی قاسم زاده؛ محمدرضا عابدی؛ پریسا نیلفروشان
چکیده
توجه به سازه استعداد در انتخاب مسیر زندگی، بویژه در دو حیطه تحصیلی و شغلی، همیشه مد نظر محققین بودهاست. در میان رشتههای مختلف زیر مجموعه علوم تربیتی و رفتاری، به نظر میرسد رشته مشاوره علیرغم جایگاه مهم و موثری که در حوزههای مختلف، بویژه تحصیلی و شغلی، دارد، و علیرغم غنای علمی و محتوایی که در حوزه نظریه پردازی و تولید علم از آن ...
بیشتر
توجه به سازه استعداد در انتخاب مسیر زندگی، بویژه در دو حیطه تحصیلی و شغلی، همیشه مد نظر محققین بودهاست. در میان رشتههای مختلف زیر مجموعه علوم تربیتی و رفتاری، به نظر میرسد رشته مشاوره علیرغم جایگاه مهم و موثری که در حوزههای مختلف، بویژه تحصیلی و شغلی، دارد، و علیرغم غنای علمی و محتوایی که در حوزه نظریه پردازی و تولید علم از آن برخوردار است، در منابع خود چندان به صورت مستقیم به موضوع استعداد نپرداخته است. این پژوهش که یک پژوهش کیفی محسوب میشود کوشیده است تا با استفاده از دو روش کیفی تحلیل مضمون و سنتزپژوهی، موضوع "شناسایی استعداد" را در نظریههای مشاوره و روان درمانی مورد رصد و بررسی قرار دهد. جهت این کار با مراجعه به متون تخصصی رشته مشاوره ، به کشف و ثبت نقطه نظرات آنها درچگونگی شناسایی استعداد پرداخته شد. اطلاعات به دست آمده به روش هفت مرحله ای «کلایزی» تحلیل و عملا امکان ترسیم شبکه مضامین فراهم شد. با ترسیم شبکه مضامین، 29 روش و تکنیک مشاورهای، که قابلیت استفاده در فرایند شناسایی استعدادها را داشت، مشخصگردید. نتایج این پژوهش، به عنوان یک پژوهش پایه و پیش نیاز میتواند برای برداشتن گام بعدی یعنی طراحی یک الگو و روش بومی جهت شناسایی استعداد در ایران موثر باشد. کلید واژه ها: شناسایی استعداد، استعدادبرتر، روشهای مشاورهای
رضوان صالحی؛ محمدرضا عابدی؛ پریسا نیلفروشان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی موفقیت تحصیلی برای دانشآموزان سال اول دبیرستان بوده است. روش پژوهش کیفی و ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه و مطالعة متون بوده است. جامعه پژوهش، والدین دانشآموزان موفق، معلمان و متخصصان مشاوره و روانشناسی و متون مرتبط با موضوع بوده است. نمونهگیری بهصورتبهصورت هدفمند بوده به این صورت که تا ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی موفقیت تحصیلی برای دانشآموزان سال اول دبیرستان بوده است. روش پژوهش کیفی و ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه و مطالعة متون بوده است. جامعه پژوهش، والدین دانشآموزان موفق، معلمان و متخصصان مشاوره و روانشناسی و متون مرتبط با موضوع بوده است. نمونهگیری بهصورتبهصورت هدفمند بوده به این صورت که تا جایی که دیگر به اطلاعات جدیدی دست پیدا نمیشد، نمونهگیری نیز پایان میپذیرفت؛ بنابراین نمونه شامل 40 نفر از والدین دانشآموزانِ موفق، 15 نفر از معلمان و 15 نفر از متخصصان رشتههای روانشناسی و مشاوره بوده که در یک مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. متون مرتبط نیز شامل کتب، پایاننامهها و مقالاتِ منتشرشده و قابلدسترس در سالهای 1990 تا 2014 بود. دادههای حاصل از مصاحبه با روش نظریه زمینهای و متون به روش تحلیلِ محتوای کیفی، تحلیل شدند و مقولههای اصلی موفقیت تحصیلی استخراج شد. بدین ترتیب عوامل موفقیت تحصیلی در چهار مقوله اصلی کدگذاری شده که هرکدام دارای مقولههای فرعی دیگری میشد. مقولههای اصلی بهدستآمده عبارتاند از: 1- عوامل فردی پایدار شامل مقولههای فرعی هوش، شخصیت و رغبت؛ 2- عوامل فردی ناپایدار شامل خودپنداره تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی، اهمالکاری تحصیلی، مهارتهای تحصیلی، انگیزه پیشرفت، انطباقپذیری مسیر شغلی و هوش هیجانی؛ 3-عوامل خانوادگی شامل شیوه فرزندپروری، مشارکت والدین، دلبستگی و وضعیت اجتماعی اقتصادی؛ 4- عوامل مربوط به جو تحصیلی شامل ادراک از جو مدرسه و جامعه. بهطورکلی موفقیت تحصیلی از عوامل متعددی چون فرد، خانواده، مدرسه و جامعه متأثر است.
حمیده عبدالحسینی؛ پریسا نیلفروشان؛ محمدرضا عابدی؛ سیمین حسینیان
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسهی تاثیر روشهای مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و دارای طرح پیش، پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسهی تاثیر روشهای مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و دارای طرح پیش، پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافتهها: نتایج درون و بینآزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیانگر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پسآزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجهگیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
سیمین حسینیان؛ نوشین پردلان؛ محمد رضا عابدی؛ پریسا نیلفروشان؛ حمید حیدری
دوره 5، شماره 18 ، تیر 1393، ، صفحه 69-85
چکیده
زمینه: سبک های دلبستگی الگوهای پایداری از روابط هستندکه از کودکی رفتار افراد را در سراسر زندگی تحت تاثیر قرار می دهند و به عنوان یکی از عوامل مهم هستند که نقش تعیین کننده ای در رشد فرد وایجاد شغل دارند. هدف:. هدف این مقاله پیشبینی خودکارمدی کاریابی و تصمیم گیری شغلی بر اساس سبک های دلبستگی می باشد.روش پژوهش: روش مورد استفاده ...
بیشتر
زمینه: سبک های دلبستگی الگوهای پایداری از روابط هستندکه از کودکی رفتار افراد را در سراسر زندگی تحت تاثیر قرار می دهند و به عنوان یکی از عوامل مهم هستند که نقش تعیین کننده ای در رشد فرد وایجاد شغل دارند. هدف:. هدف این مقاله پیشبینی خودکارمدی کاریابی و تصمیم گیری شغلی بر اساس سبک های دلبستگی می باشد.روش پژوهش: روش مورد استفاده در این پژوهش،توصیفی ازنوع همبستگی بود، جامعه این پژوهش عبارت است ازتمام دانشجویان دانشگاه اصفهان که در سال 93-92 مشغول به تحصیلی می باشند که ازمیان جامعه آماری نمونه ای به حجم180 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987)،خود کارآمدی کاریابی صالحی (1384) و خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی بتز(1996)گرداوری شدند و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادن که سبک های دلبستگی دوسوگرا و ایمن 49 درصد متغیر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی و 37 درصد متغیر خود کارامدی باور های کاریابی را پیش بینی می کنند.نتایج: از نتایج این پژوهش می توان استنباط کرد که سبک های دلبستگی نقش مهمی در پیشبینی خودکارامدی کاریابی و تصمیم گیری شغلی دارند .