نجمه بلالی دهکردی؛ مریم فاتحی زاده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمانهای هیجانمدار و رواندرمانیپویشیکوتاهمدت فشرده بر سازگاری زناشویی زنان با تجربه ترومای پیچیده دورانکودکی انجام شد. جامعه پژوهش را زنان متاهل دارای سابقه ترومای پیچیده دورانکودکی و روابط زوجی آشفته در شهرکرد در سال 1400 تشکیل میدادند. نمونهگیری پژوهش از طریق فراخوان و به صورت داوطلبانه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمانهای هیجانمدار و رواندرمانیپویشیکوتاهمدت فشرده بر سازگاری زناشویی زنان با تجربه ترومای پیچیده دورانکودکی انجام شد. جامعه پژوهش را زنان متاهل دارای سابقه ترومای پیچیده دورانکودکی و روابط زوجی آشفته در شهرکرد در سال 1400 تشکیل میدادند. نمونهگیری پژوهش از طریق فراخوان و به صورت داوطلبانه انجام شد. پس از بررسی ملاکهای ورود به نمونه، در نهایت شش نفر انتخاب و به شکل تصادفی در هر مداخله قرار گرفتند. پس از اجرا، رویکردها مورد مقایسه قرار گرفتند. دادههای پژوهش با روش مورد منفرد تحلیل شدند. نتایج تحلیل دیداری بین دو موقعیت مداخله و خط پایه شامل دادههای ناهمپوش، تغییرات میانه و میانگین، تغییرات سطح نسبی و مطلق، بیانگر اثربخشی هر دو درمان بر سازگاری زناشویی بود. تغییرات میانه و میانگین برای درمانهای هیجانمدار و رواندرمانیپویشیکوتاهمدت فشرده بیانگر اثربخشی هر دو رویکرد بر افزایش سازگاری زناشویی در اواسط و پایان جلسات درمانی بود. همچنین تغییرات سطح نسبی برای هر دو درمان نشاندهنده افزایش سازگاری زناشویی در مراحل اولیه درمان بود. نتایج در مورد تغییرات مطلق برای رواندرمانی پویشیکوتاهمدت فشرده و درمان هیجانمدار بیانگر آن بود که هر دو درمان توانستهاند منجر به تغییرات فوری در نمره سازگاری زناشویی شوند. درصد ناهمپوشی نیز برای هر دو درمان بیانگر اثربخشی بالای این دو درمان برای سازگاری زناشویی بود. با توجه به مقادیر به دست آمده از تغییرات میانه، میانگین، تغییرات سطح و شاخص درصد دادههای ناهمپوش، نتایج نشان دهنده آن است که درمان هیجانمدار نسبت به رواندرمانی پویشیکوتاهمدت فشرده در افزایش سازگاری زناشویی موثرتر عمل کرده است.
سیمین قاسمی؛ مریم فاتحی زاده؛ سید احمد احمدی؛ عذرا اعتمادی؛ اعظم نقوی
چکیده
ادراک افراد نسبت به همسرشان با توجه به میزان شیفتگی و رهایی از شیفتگی تغییر کرده و متناسب با چگونگی این تغییرات چهار حالت خوشبین، دوسوگرا، واقعگرا و بیارزشساز حاصل میشود. تحقیق حاضر با هدف مطالعه کیفی پویاییهای تعامل با همسر در حالتهای چهارگانه از دید زنان متأهل و با روش پدیدارشناسی انجام شد. 65 نفر با روش نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
ادراک افراد نسبت به همسرشان با توجه به میزان شیفتگی و رهایی از شیفتگی تغییر کرده و متناسب با چگونگی این تغییرات چهار حالت خوشبین، دوسوگرا، واقعگرا و بیارزشساز حاصل میشود. تحقیق حاضر با هدف مطالعه کیفی پویاییهای تعامل با همسر در حالتهای چهارگانه از دید زنان متأهل و با روش پدیدارشناسی انجام شد. 65 نفر با روش نمونهگیری هدفمند از بین کسانیکه بیشترین نمره را در هر یک از حالتهای چهارگانه در پرسشنامه محققساخته شیفتگی و رهایی از شیفتگی کسب کرده بودند، انتخاب و در قالب چهار گروه در تحقیق حاضر مشارکت داشتند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافتهها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافتهها بهطورکلی شامل 41 مضمون فرعی در گروههای چهارگانه بود که با توجه به شباهتها و تفاوتها و مقایسه محتوای مضامین چهار گروه موردمطالعه، در 3 مضمون اصلی پویاییهای شناختی، هیجانی و رفتاری، طبقهبندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد شناسایی هر یک از حالتهای چهارگانه و تشخیص آسیبهای هر حالت، با توجه به شناخت، هیجان و رفتار زوجین و ارائه راهکارهای پیشگیرانه و درمانی متناسب با هر آسیب میتواند کمک بزرگی باشد در جهت پایداری روابط زوجین، افزایش رضایتمندی زناشویی و ارتقاء سلامت جامعه.
محمود روغنچی؛ رضوان السادات جزایری؛ عذری اعتمادی؛ مریم فاتحی زاده؛ خدامراد مومنی
چکیده
با توجه به افزایش طلاق و افزایش خانوادههای تک والد، نیاز به توجه هر چه بیشتر به خانوادههای مادر سرپرست که با دردسرهای چندگانهای روبهرو هستند ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین پژوهش کنونی با هدف کاوش تجربههای خانوادههای مادر سرپرست انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی است که در آن از روش تحلیل محتوی استفاده شده است. این شیوه با ...
بیشتر
با توجه به افزایش طلاق و افزایش خانوادههای تک والد، نیاز به توجه هر چه بیشتر به خانوادههای مادر سرپرست که با دردسرهای چندگانهای روبهرو هستند ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین پژوهش کنونی با هدف کاوش تجربههای خانوادههای مادر سرپرست انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی است که در آن از روش تحلیل محتوی استفاده شده است. این شیوه با مشارکت 38 خانواده مادر سرپرست با برگزاری جلسههای بحث گروه کانون، بررسی ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از پژوهشگران حوزه خانواده در طول یک دوره 12 ماهه در سال 1394 انجام شد. نمونهگیری به روش هدفمند و در سال 1394 انجام شد. دادهها گردآوری و ثبت شد و سپس کدگذاری انجام گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. تجزیهوتحلیل دادهها منجر به تولید 12 درونمایه شد که دربرگیرنده: «مشکلات و اختلالات روانشناختی مادر، مشکلات جسمی مادر، مشکلات و اختلالات روانشناختی فرزندان، مشکلات جسمی فرزندان، مشکلات تحصیلی فرزندان، مشکلات اشتغال، مشکلات بین فردی اعضای خانواده، مشکل با شوهر پیشین و خانوادۀ وی، مشکل مالی، مشکلات مسکن، مشکلات خانواده مبدأ و مشکلات ناشی از افراد پیرامونی و شبکه های حمایتی اجتماع» هستند. این پژوهش درک تازهای از تجربههای خانوادههای مادر سرپرست با توصیف مشکلات آنها فراهم ساخت. ریشه این مشکلات، افزون بر مشکلات فردی و بین فردی، به تغییرات ساختار اجتماعی ما نیز مربوط میشود؛ بنابراین نتایج نشان داد که این خانوادهها مشکلات مهمی در جنبههای گوناگون زندگیشان دارند که نیازمند توجه بیشتری از سوی مسئولین هستند.
مریم فاتحی زاده؛ مرضیه ملکی ها
چکیده
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثر بخشی زوج درمانی به شیوه « خود تنظیمی » بر سلامت روان زوجین شاهد و ایثارگر بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زوجین شاهد، جانباز و ایثارگر شهر اصفهان که مراجعه کننده به مراکز مشاوره و واحد مددکاری مناطق سه گانه بنیاد شهید اصفهان بوده است و نمونه مورد نظر 16 زوج بوده که با استفاده از روش نمونه گیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه اثر بخشی زوج درمانی به شیوه « خود تنظیمی » بر سلامت روان زوجین شاهد و ایثارگر بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زوجین شاهد، جانباز و ایثارگر شهر اصفهان که مراجعه کننده به مراکز مشاوره و واحد مددکاری مناطق سه گانه بنیاد شهید اصفهان بوده است و نمونه مورد نظر 16 زوج بوده که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ به عنوان پیش آزمون و پس آزمون بوده است. گروه آزمایش طی پنج جلسه آموزش خود تنظیمی زندگی زناشویی را دریافت نمودند. گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاکی از آن بود که مداخله زوج درمانی مبتنی بر آموزش خود تنظیمی این شیوه، کاهش معنادار علائم جسمانی، اضطرابی، اجتماعی و افسردگی را در پی داشته است (P< 0/05).
سمانه نجار پور؛ مریم فاتحی زاده
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شناخت درمانی معنوی بر سازگاری زناشویی زوجین پارانوئید در اصفهان بود، بدین منظور 18 زوج با حداقل یک عضو پارانوئید که در دو سال اخیر حداقل یکبار با یکی از تشخیصهای اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال هذیانی پارانوئید و اسکیزوفرنیای پارانوئید بستری شده اند، از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب و به شیوه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شناخت درمانی معنوی بر سازگاری زناشویی زوجین پارانوئید در اصفهان بود، بدین منظور 18 زوج با حداقل یک عضو پارانوئید که در دو سال اخیر حداقل یکبار با یکی از تشخیصهای اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال هذیانی پارانوئید و اسکیزوفرنیای پارانوئید بستری شده اند، از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل بصورت مساوی جایگزین گردیدند، طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سازگاری متقابل (DSA) اسپاینر (1976) بود پس از اجرای پیش آزمون برای هر دو گروه، گروه آزمایش طی 7 جلسه و به مدت 2 ماه – هر هفته یک جلسه یک ساعته – تحت مشاوره شناخت درمانی معنوی قرار گرفتند و پس از پایان این مدت، پس آزمون سازگاری متقابل برای هر دو گروه اجرا شد. یافته های تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دادکه شناخت درمانی معنوی سازگاری زناشویی زوجین را افزایش داده است (P=0/000) و نمرات پس آزمون بطور معنی داری نسبت به نمرات گروه کنترل افزایش یافته است.