مشاوره مدرسه
علی عظیمی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
مقدمه: افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، شبکههای اجتماعی آنلاین را بهطور گسترده بهعنوان یک فضای راحت برای معاشرت درک میکنند که بر ترجیح و انتخاب آنان برای تعامل آنلاین بهجای حضوری تأثیر میگذارد.پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در اینستاگرام انجام شد.روش: روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی ...
بیشتر
مقدمه: افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، شبکههای اجتماعی آنلاین را بهطور گسترده بهعنوان یک فضای راحت برای معاشرت درک میکنند که بر ترجیح و انتخاب آنان برای تعامل آنلاین بهجای حضوری تأثیر میگذارد.پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در اینستاگرام انجام شد.روش: روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12 نفر از نوجوانان تا رسیدن به حد اشباع دادهها انجام شد. از میان شبکههای اجتماعی به علت فراوانی میزان استفاده از اینستاگرام و ایجاد دقت در پژوهش صرفاً پلتفرم اینستاگرام انتخاب شد. جامعه موردمطالعه در این پژوهش را پسران تهرانی 15 تا 18 ساله کاربر اپلیکیشن اینستاگرام که دارای اختلال اضطراب اجتماعی بودند تشکیل داد. نمونهگیری در پژوهش حاضر با روش نمونهگیری هدفمند بهوسیله مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) انجام گرفت. در تحلیل دادهها از روش هفت مرحلهای کولایزی استفاده شد.یافتهها: یافتههای مربوط به تجارب نوجوانان در 2 کد هستهای تجارب ترمیمکننده و تجارب آسیبزا قرار گرفتند تجارب ترمیمکننده در چهار کد اصلی «برقراری ارتباط و حفظ دوستیها، تنظیم احساسات، دریافت اطلاعات مربوط بهسلامت روان و کمک به هویتیابی اجتماعی» بود؛ و کد هستهای تجارب آسیبزا شامل «مقایسه و ارزیابی منفی، تضعیف شایستگیهای اجتماعی و تضعیف شخصیت» بود. نتیجهگیری: نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی تجارب مثبت و منفی گوناگونی در شبکههای اجتماعی دارند. متخصصان حوزه سلامت روان میتوانند از یافتههای پژوهش حاضر جهت ایجاد راهبردهایی متناسب با تجارب آنان در ضمن مداخلات خود استفاده کنند.
پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
فضل الله حسنوند؛ کامران شیوندی؛ فریبرز درتاج؛ علی دلاور؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
شادکامی یکی از عوامل مهم در گستره روانشناسی مثبت گرا است که درک دقیق تعریف آن نیازمند بررسی دقیق در بافت فرهنگی هر جامعه است. از این رو، این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم شادکامی در ایران تحت عنوان خرّمزیستی یا شادکامی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی انجام گرفت. این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت، کیفی مبتنی بر روش داده-بنیاد ...
بیشتر
شادکامی یکی از عوامل مهم در گستره روانشناسی مثبت گرا است که درک دقیق تعریف آن نیازمند بررسی دقیق در بافت فرهنگی هر جامعه است. از این رو، این پژوهش با هدف بازتعریف مقهوم شادکامی در ایران تحت عنوان خرّمزیستی یا شادکامی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی انجام گرفت. این تحقیق از نظر هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت، کیفی مبتنی بر روش داده-بنیاد بود. جامعه آماری شامل متن شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق بود. تجزیه و تحلیل مبتنی بر فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و مولفهسازی در نرمافزار MAXQUDA نسخه 2018 انجام شد. اعتبار مدل بر اساس دیدگاه متخصصان و پایایی کدگذاری بر اساس شاخص کاپا برابر با 89/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که خرّم زیستی یا شادکامی خردمندانه در شاهنامه فردوسی مشتمل بر 12 خردهمولفه بود که خرّم زیستی مبتنی بر اصول اخلاقی، توان پذیرش دشواریهای غیرقابل تغییر، یادگیری هدفمند، برخورداری از اندیشههای منطقی و رهایی از اندیشه های آشفته ساز، تمرکز بر زمان حال، فضای ارتباطی مثبت، تنظیم هیجان و کنترل تکانشگری، ارتباط معنوی با پروردگار، رویارویی شجاعانه و تابآورانه با دشواریها و رنجهای زندگی، امید به آینده و خوشبینی در شرایط دشوار، فعالیت جسمی و دوری از سستی و تامین نیازهای مادی اوّلیه زندگی به ترتیب دارای بیشترین کدهای آزاد استخراج شده بودند. در نتیجه، به سبب جامعیت تعریف خرّم زیستی، توصیه می شود با ساخت پرسشنامههای استاندارد و مداخلات آموزشی متمرکز بر این مفهوم، ضمن وضعیتسنجی سطح خرمزیستی در جامعه، اقدامات لازم متمرکز بر راهبردهای برگرفته از فرهنگ ایرانی انجام شود
ندا افشاریان؛ فریبرز درتاج؛ اسماعیل سعدی پور؛ علی دلاور؛ سید صدر الدین شریعتی
چکیده
بحث درباره عشقورزی در ایران عموماً در چارچوب تحلیلی مبتنی بر پژوهشها و نظریهپردازیهایی که در غرب صورت گرفته تمرکز یافته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی شناسایی ادراک عشقورزی دانشجویان مجرد و بر مبنای نظریه زمینهای و با به کارگیری روش مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. 32 دانشجو (18 دختر و 14 پسر)، به روش نمونهگیری ...
بیشتر
بحث درباره عشقورزی در ایران عموماً در چارچوب تحلیلی مبتنی بر پژوهشها و نظریهپردازیهایی که در غرب صورت گرفته تمرکز یافته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی شناسایی ادراک عشقورزی دانشجویان مجرد و بر مبنای نظریه زمینهای و با به کارگیری روش مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شد. 32 دانشجو (18 دختر و 14 پسر)، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و دادهها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیادهسازی متن مصاحبهها و ورود اطلاعات به نرم افزار تحلیل دادههای کیفی MAXQDA10، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 103 مفهوم و 16 مقوله محوری شد. همچنین، نتایج کدگذاری گزینشی نشان داد که مقوله هسته ادراک عشقورزی دانشجویان است که تحت تأثیر شرایط علّی (باورداشتهای اعتقادی و مذهبی؛ جوّ خانواده و نظارت والدینی؛ چالشها و تجارب اخلاقی) و در کنار شرایط مداخلهگر (تحولات هویتی فردی، اجتماعی و فرهنگی؛ هویتسازی رسانههای نوین ارتباطی) و شرایط زمینهای (جنسیت؛ سن؛ پایگاه اجتماعی اقتصادی؛ تحصیلات دانشگاهی) بر برساخت عشقورزی با جنس مخالف در دانشجویان مجرد در قالب راهبردهای اخلاقپیروی منطقی؛ خودپیروی عاطفی و خودپیروی ضداخلاقی تأثیر میگذارد که حاصل آن شکلگیری ازدواجهای متناسب، پایدار و یا تصادفی و نامتناسب است. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که عشقورزی در بین دانشجویان مجرد، طیفی از مکانیسمهای خودپیروی تا اخلاقپیروی را در پیداشته که میتواند کنش دانشجویان را به سمت و سویی منفی یا مثبت جهتدهی کند. لذا شناخت این مکانیسمها میتواند در سیاستگذاری دستاندرکاران تربیتی کشور مؤثر باشد.
محمد علی اسلامی؛ فریبرز درتاج؛ اسماعیل سعدی پور؛ علی دلاور
چکیده
در چند سال اخیر از اشتیاق تحصیلی بهعنوان شاخص کیفیت دانشگاهی نام برده شده است لذا به عنوان یکی از اهداف آموزش عالی مد نظر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف مدل یابی علی اشتیاق تحصیلی بر مبنای منابع شخصی و منابع اجتماعی می باشد. جامعه آماری عبارت از کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه امیر کبیر تهران بود. گروه نمونه شامل 375 نفر (263 پسر، ...
بیشتر
در چند سال اخیر از اشتیاق تحصیلی بهعنوان شاخص کیفیت دانشگاهی نام برده شده است لذا به عنوان یکی از اهداف آموزش عالی مد نظر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف مدل یابی علی اشتیاق تحصیلی بر مبنای منابع شخصی و منابع اجتماعی می باشد. جامعه آماری عبارت از کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه امیر کبیر تهران بود. گروه نمونه شامل 375 نفر (263 پسر، و 113 دختر) بود که به صورت تصادفی از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی، خرده مقیاس های خوش بینی، عزت نفس، عملکرد تحصیلی حمایت شده، روابط حمایتی با همسالان و حمایت- سلامت خانواده از مقیاس تاب آوری در برابر آسیب را مدسن و مقیاس خودکارآمدی درسی برسو و همکاران استفاده شد. ویژگیهای روانسنجی این ابزارها در مطالعه فعلی بررسی شد و نسبت به مطلوبیت آنها اطمینان حاصل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که عملکرد تحصیلی حمایت شده، خودکارآمدی و عزت نفس مستقیما بر اشتیاق تحصیلی اثر دارند. همچنین منابع اجتماعی(عملکرد تحصیلی حمایت شده، روابط حمایتی با همسالان و حمایت خانواده) به شکل غیرمستقیم و از طریق منابع شخصی(خودکارآمدی، خوش بینی و عزت نفس) با اشتیاق تحصیلی ارتباط داشتند. در مجموع، متغیرهای پژوهش حاضر، حدود 33 درصد از واریانس اشتیاق تحصیلی را پیشبینی می کنند. مدل نهایی که دربرگیرنده سه متغیر پیشبین منابع اجتماعی و سه متغیر میانجی منابع شخصی و متغیر ملاک(اشتیاق تحصیلی) بود و بررسی شاخصهای تعیین اعتبار مدل، حکایت از مناسبت و کفایت مدل نهایی داشت.
مرضیه مدنی فر؛ کیومرث فرحبخش؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
هدف: در جهان رو به توسعه کنونی یافتن روشهای مؤثر در افزایش بهرهوری شغلی از مهمترین مسائل حیطه اشتغال است، و از آنجا که فراحدی شغلی به عنوان یکی از عوامل مهم در افزایش بهرهوری شغلی شناخته شده است، در این مقاله از یک سو به بومیسازی مفهوم جدید فراحدی شغلی پرداخته شده و از سوی دیگر رابطه نگرش فراحدی شغلی با ویژگیهای شخصیتی کارمندان ...
بیشتر
هدف: در جهان رو به توسعه کنونی یافتن روشهای مؤثر در افزایش بهرهوری شغلی از مهمترین مسائل حیطه اشتغال است، و از آنجا که فراحدی شغلی به عنوان یکی از عوامل مهم در افزایش بهرهوری شغلی شناخته شده است، در این مقاله از یک سو به بومیسازی مفهوم جدید فراحدی شغلی پرداخته شده و از سوی دیگر رابطه نگرش فراحدی شغلی با ویژگیهای شخصیتی کارمندان مورد بررسی قرار گرفت. روش: در این تحقیق که به روش همبستگی انجام گرفت جامعه آماری شامل کارمندان دانشگاه علّامه طباطبایی در سال 1391-1392 بود. نمونه مورد نظر شامل226 نفر کارمند بود. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه نگرش فراحّدی شغلی بریسکو و همکارانش و نیز پرسشنامه شخصیت پنج عاملی نئو NEO-FFI بود. یافتهها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل معادلات ساختاری حاکی از همبستگی مثبت و معنادار بین برونگرایی و طرز تفکر فراحد و همبستگی منفی و معنادار بین عصبیت و وجدانی بودن با اولویت تغییرپذیری بود، نتیجهگیری: بدین صورت که کارمندانی که برونگرایی بیشتری دارند احتمالاً طرز تفکر فراحد بالاتری خواهند داشت و کارمندانی که عصبیت کمتری دارند، اولویت تغییرپذیری بیشتری داشته و نیز کارمندان با میزان کمتر وجدانی بودن، احتمالاً از اولویت تغییرپذیری بالاتری برخوردارند.
زهرا نیلی احمد آبادی؛ خدیجه آرین؛ اسماعیل سعدی پور