مشاوره خانواده
علی بیانی؛ رحمت الله امیر احمدی؛ علی رضا اسماعیلی
چکیده
عود اعتیاد پدیده ای پیچیده، چند وجهی و پویا است که تحت تاثیر عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی قرار می گیرد. هدف این پژوهش واکاوی تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری عود اعتیاد بود. به منظور کشف تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در بازگشت مجدد آنان به اعتیاد از روش پدیدار شناسی توصیفی هوسرل بهره گرفته شد. جامعه ...
بیشتر
عود اعتیاد پدیده ای پیچیده، چند وجهی و پویا است که تحت تاثیر عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی قرار می گیرد. هدف این پژوهش واکاوی تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری عود اعتیاد بود. به منظور کشف تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در بازگشت مجدد آنان به اعتیاد از روش پدیدار شناسی توصیفی هوسرل بهره گرفته شد. جامعه هدف را کلیه جوانانی تشکیل داد، که در فاصله سنی بین 18 تا 35 سالگی قرار داشتند؛ و جهت ترک اعتیاد مجدد به مراکز ترک اعتیاد استان گلستان مراجعه کردند. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت؛ که این هدف در نمونه 15 تحقق یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود؛ که بین 50 تا 70 دقیقه طول کشید. داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. به منظور دستیابی به روایی و پایایی مصاحبه ها از معیارهای پیشنهادی لینکلن و گوبا استفاده شد. از تحلیل تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در عود اعتیاد 5 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی بدست آمد. مضمون های اصلی عبارت بودند از: دوستان ناباب، حمایت و پشتوانه ناکافی خانوادگی، کنترل ضعیف خانواده، اجبار خانواده و ناسازگاری زناشویی. حمایت اجتماعی در پیشگیری از اعتیاد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ و توجه ویژه ای را به خصوص از سوی خانواده ها طلب می کند.
مانی رفیعی اردستانی؛ حسین اسکندری؛ احمد برجعلی؛ نورعلی فرخی
چکیده
فقدان، اگرچه تجربهای مشترک میان انسانهاست، تعریف و گسترهی آن به این واسطه که افراد مختلف برداشتهای گوناگونی از آن دارند کماکان چالشی پیش روی پژوهشگران و درمانگرانی است که با این پدیده روبرو میشوند. در این مطالعه، که به شیوهای کیفی و پدیدارشناختی، با نمونهگیری هدفمند و به کمک گروههای کانونی و مصاحبهی ژرفنگر انجام ...
بیشتر
فقدان، اگرچه تجربهای مشترک میان انسانهاست، تعریف و گسترهی آن به این واسطه که افراد مختلف برداشتهای گوناگونی از آن دارند کماکان چالشی پیش روی پژوهشگران و درمانگرانی است که با این پدیده روبرو میشوند. در این مطالعه، که به شیوهای کیفی و پدیدارشناختی، با نمونهگیری هدفمند و به کمک گروههای کانونی و مصاحبهی ژرفنگر انجام گرفت، در مجموع تجربیات 13 نفر به صورت گروهی و 8 نفر به صورت انفرادی در خصوص تعریفشان از چیستی فقدان و فقدانهایی که در طول زندگیشان تجربه کردهاند اخذ و آوانویسی و بر اساس روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری تحلیل شد. نتایج به دستآمده نشان داد که تعریف جوانان از فقدان را میتوان در سه گونهی کلی تعریف فقدان برمبنای از دست دادن، برمبنای پیامدهای هیجانی و همچنین بر مبنای نداشتن شیء مطلوب دستهبندی نمود. همچنین گسترهای از تجارب فقدانهای فردی و ارتباطی شامل فوت افراد نزدیک، فقدانهای خانوادگی، عاشقانه یا دوستانه، اقتصادی- اجتماعی، جسمانی و نهایتاً فقدانهای مرتبط با مفاهیم ذهنی شناسایی شد. در نهایت مقایسهای با تحقیقات گذشته نشان داد که فقدانها دامنهی وسیعتری از آنچه که تا کنون شناسایی شده بود را در بر گرفته و تا حد زیادی وابسته به زیستجهان و فرهنگ افراد مورد بررسی هستند. در نتیجه ضروری به نظر می رسد که تحقیقات آتی واکنش به فقدان های مختف فردی و اجتماعی را از حیث شباهتشان به واکنش های متداول در سوگ مورد بررسی قرار دهند.
اسمعیل شامانی؛ مهدی واحدی؛ داریوش نوروزی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با هویت فرهنگی جوانان منطقه 12 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش جوانان 29-15 ساله منطقه 12 شهر تهران در سال 1395 میباشند. در این پژوهش از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده و تعداد 267 نفر از جوانان دختر و پسر مورد بررسی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با هویت فرهنگی جوانان منطقه 12 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش جوانان 29-15 ساله منطقه 12 شهر تهران در سال 1395 میباشند. در این پژوهش از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده و تعداد 267 نفر از جوانان دختر و پسر مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته که بخش هویت فرهنگی آن از پرسشنامه هویت فرهنگی (عدلی پور و همکاران، 1393) با 49 سؤال بسته پاسخ و بخش شبکههای اجتماعی مجازی در سه بخش با 3 سؤال بسته پاسخ و مطابق با طیف پنجدرجهای لیکرت استفادهشده است که روایی آن مورد بررسی و به تایید صاحبنظران رسیده و مقدار پایایی آن بعد از محاسبه به روش آلفای کرونباخ بالاتر از 76/0میباشد . برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل رگرسیون و همچنین آزمون همبستگی تاو کندال استفادهشده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین میزان استفاده جوانان منطقه 12 شهر تهران از شبکههای اجتماعی مجازی و هویت فرهنگی آنها رابطه معناداری وجود دارد بدین شکل که در چهار مولفه مدت زمان حضور ، میزان استفاده ، میزان فعال بودن کاربر، و میزان واقعی تلقی نمودن محتوا در فضای شبکه های اجتماعی مجازی با وضعیت هویت فرهنگی جوانان رابطه معنا دار در جهت معکوس وجود دارد. یعنی هر چه این چهار مولفه افزایش پیدا می کند هویت فرهنگی بیشتر در مخاطره قرار می گیرد.