کاترین فکری؛ نرجس شه منش
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، تمامی معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی95 -1394 بودند. که تعداد آنها بالغ بر420 نفر می باشد . نمونه ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، تمامی معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی95 -1394 بودند. که تعداد آنها بالغ بر420 نفر می باشد . نمونه گیری به شیوه خوشه ای انجام گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مدارس متوسطه بخش شمالی ناحیه 4 شهر شیراز 5 مدرسه، از بخش جنوبی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه و از بخش مرکزی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه به تصادف انتخاب شد و معلمان این مدارس به پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1997) پاسخ دادند. سپس از بین گروهی از معلمان که نمره بیشتر از میانگین گرفتند. درهریک از بخش ها 15 نفر انتخاب شد و به تصادف یکی از گروه های 15 نفره در گروه آزمایش 1 دیگری در گروه آزمایش 2 و سومی در گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 1 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس الگوی چند محوری و گروه آزمایش 2 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس نظریه واقعیت درمانی دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت پس آزمون اجرا و یکماه بعد پیگیری انجام شد . نتایج مطالعه نشان داد که بین اثر بخشی و پایداری الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن تفاوت معنادار وجود ندارد.
زهرا غلامی حیدر آبادی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی انگیزش و فرسودگی شغلی مشاوران شهر تهران براساس فرهنگ سازمانی انجام گرفت، این پژوهش از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل کلیه مشاوران زن و مرد (تعداد 1042 نفر) سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود که با روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی 300 نفر از بین آنان انتخاب شد، داده ها به کمک پرسشنامه های فرهنگ سازمانی، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی انگیزش و فرسودگی شغلی مشاوران شهر تهران براساس فرهنگ سازمانی انجام گرفت، این پژوهش از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل کلیه مشاوران زن و مرد (تعداد 1042 نفر) سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود که با روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی 300 نفر از بین آنان انتخاب شد، داده ها به کمک پرسشنامه های فرهنگ سازمانی، انگیزش شغلی و فرسودگی شغلی گردآوری و با بهره گیری از آزمون t مستق و رگرسیون چند متغیره تحلیل شد، یافته های پژوهش نشان داد بین فرهنگ سازمانی در ابعاد کارآفرینی و مشارکتی با انگیزش شغلی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد و بین فرهنگ سازمانی در ابعاد کارآفرینی و مشارکتی با فرسودگی شغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد، همچنین یافته ها نشان داد بین فرهنگ سازمانی و انگیزش شغلی مشاوران در دو جنس زن و مرد تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که مشاورین زن از میزان فرهنگ سازمانی و انگیزش شغلی بیشتری برخوردار بودند اما بین فرسودگی شغلی مشاوران زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده نگردید، هر چه میزان فرهنگ سازمانی در ابعاد کارآفرینی و مشارکتی افزایش می یابد میزان انگیزش شغلی بیشتر شده و فرسودگی شغلی کاهش می یابد.