پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
اعظم کلائی؛ خدابخش احمدی؛ جواد خدادادی سنگده؛ ابراهیم نعیمی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر شناسایی فرایند و روشهای «مراقبت» در خانواده برای پیشگیری از بحرانهای آن بود که با رویکرد کیفی و روش دادهبنیاد انجام شد. جامعه پژوهش، خانوادههای ساکن شهر تهران در سال 1402 و شامل خانوادههای سالم و درگیر بحران بود که با روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت، 21 خانواده سالم و ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر شناسایی فرایند و روشهای «مراقبت» در خانواده برای پیشگیری از بحرانهای آن بود که با رویکرد کیفی و روش دادهبنیاد انجام شد. جامعه پژوهش، خانوادههای ساکن شهر تهران در سال 1402 و شامل خانوادههای سالم و درگیر بحران بود که با روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت، 21 خانواده سالم و 18خانواده درگیر حداقل یکی از بحرانها (اعتیاد، خشونت و خیانت) مورد مصاحبه نیمهساختاریافته قرارگرفتند. دادهها با استفاده از روش استراوس و کوربین تحلیل شدند که یافتههای مرحله کدگذاری، 84 کد باز، 9 کد محوری و 3 کد انتخابی بود. بر این اساس، فرایند مراقبت در خانواده، عبارت بود از محافظت، تأمین نیاز و هدایت و روشهای بهکارگیری مراقبت (که مورد استفادهی خانوادههای سالم و یا فقدان آن در خانوادهی درگیر بحران، محسوس و عامل ایجاد بحران بود) شامل پیشگیری از آسیب، رعایت حدود و مرزها، آمادگی برای شرایط دشوار، مودت و رحمت، رسیدگی به امور خانواده، همراهی و همکاری، حمایت معنوی و کمک به رشد خانواده بود. نتایج نشان داد «مراقبت»، مبتنی بر بافت فرهنگ اسلامی ایرانی، فرایندی است که شامل حرکت آگاهانهی مستمر اعضای خانواده جهت محافظت، تأمین نیاز و هدایت خانواده است و ثمره و پیامد آن، پیشگیری از آسیب، استقرار امنیت، آرامش و رضایت در خانواده است. بنابراین، مجموعه عوامل مرتبط با فرایند و روشهای مراقبت در خانواده، عوامل محوری هستند که ضروری است در مداخلات پیشگیرانه، تشخیص و مداخله در خانواده مورد توجه قرار گیرد.
جواد خدادادی سنگده؛ اعظم کلائی؛ مرتضی گوهری پور
چکیده
از مهمترین ملاکهای سلامت کانون خانواده و از پایههای رابطه زوجی رضایت از ازدواج است که مفهومی وابسته به بستر خانواده و بافت فرهنگی جامعه است. هدف این پژوهش، تدوین الگوی مفهومی رضایت از ازدواج در بستر خانواده سالم بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس روش داده بنیاد انجام شد. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق بود که تا رسیدن به اشباع نظری ...
بیشتر
از مهمترین ملاکهای سلامت کانون خانواده و از پایههای رابطه زوجی رضایت از ازدواج است که مفهومی وابسته به بستر خانواده و بافت فرهنگی جامعه است. هدف این پژوهش، تدوین الگوی مفهومی رضایت از ازدواج در بستر خانواده سالم بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس روش داده بنیاد انجام شد. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. نمونهگیری بهصورت هدفمند از 21 نفر از زوجین رضایتمند شهر تهران بود. تحلیل مصاحبهها به شناسایی 145 کد باز، 25 کد محوری و کد انتخابی «مراقبت از ثبات و تعالیبخشی رابطه زوجی» منتهی شد. بر اساس الگوی پارادایمی یافتهها آنچه بهعنوان عوامل مؤثر بر شکلگیری رضایت از ازدواج استخراج شد عبارت است از شرایط علّی و عوامل مداخلهگر تعاملی و فرهنگی-اجتماعی که در رضایت از ازدواج نقش داشتند. موانع موجود در فرایند رضایتمندی زوجین، عوامل تنشزای افقی و پیرامونی بود که راهبردهای مقابله با این موانع، شامل تعالی خویشتن، مدیریت بحران و فعالسازی سازوکارهای ثباتبخش و ارتقاءبخش رابطه زوجی مانند استعانت از باورها و رفتارهای دینی، صبوری و سازگاری بود. ازجمله پیامدهای رضایت از ازدواج، پیامدهای فردی (نظیر شادکامی)، زوجی (نظیر احساس امنیت از رابطه) و فرهنگی- اجتماعی (نظیر فرزندپروری موفق و مقبولیت اجتماعی) بود. میتوان نتیجه گرفت مراقبت از ثبات و تعالیبخشی رابطه زوجی، رضایت از ازدواج را به همراه داشت. رابطه زوجی همانند نهالی در معرض آسیب و موانع رشد است؛ برای حفظ و رشد این نهال مراقبتهایی لازم است تا بتوان شاهد ثمرههای آن شد.
ابراهیم نعیمی؛ اعظم کلائی
چکیده
هدف: این پژوهش به منظور بررسی کیفی عوامل رضایت شغلی سالمندان با توجه به روایت شغلی (تجربهی زیسته) آنها در فرهنگ ایرانی- اسلامی و بر اساس الگوی چندمحوری شفیعآبادی انجام گرفته است. روش: به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته، برای کسب اطلاعات عینی بود. به این ترتیب که با سالمندان پیرامون روایت شغلی آنها و چگونگی رضایتمندی و یا عدم رضایتمندی ...
بیشتر
هدف: این پژوهش به منظور بررسی کیفی عوامل رضایت شغلی سالمندان با توجه به روایت شغلی (تجربهی زیسته) آنها در فرهنگ ایرانی- اسلامی و بر اساس الگوی چندمحوری شفیعآبادی انجام گرفته است. روش: به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته، برای کسب اطلاعات عینی بود. به این ترتیب که با سالمندان پیرامون روایت شغلی آنها و چگونگی رضایتمندی و یا عدم رضایتمندی شغلی آنها مصاحبه به عمل آمد. سؤالات مصاحبه به روش رویکرد روایتدرمانی طرح و نتایج حاصل از آن با استفاده از الگوی چندمحوری شفیعآبادی تحلیل شد. یافتهها: آنچه در بررسی عوامل و نحوهی رضایتمندی و یا نارضایتی شغلی سالمندان در داستان شغلی افراد مطرح شد، با توجه به الگوی چندمحوری شفیعآبادی و در نظر داشتن 5 محور اصلی الگو یعنی هدفمندی، پویایی، خویشتنپنداری، نیازها و تصمیم گیری در قالب جدولهایی ارائه و دستهبندی شد. علاوه بر اطلاعاتی که با الگوی چندمحوری شفیع آبادی مطابقت داشت، در فرآیند مصاحبه به موارد ارزشمند دیگری در ارتباط با رضایت شغلی رسیدیم که در فرهنگ ایرانی و اسلامی وجود دارد. نتیجهگیری: یکی از دورانهای مهم زندگی بشر دوران سالمندی است. چنانچه جوانان هنگام انتخاب شغل به معیارهای مهم و تجربیات مفید و گرانقدر شغلی سالمندان که حاصل عمر آنهاست، توجه نمایند در زمان جوانی و کهنسالی مانع از نارضایتی شغلی آنها میشود. در نتیجه این پژوهش که برآمده از گفتگو با سالمندان جامعهای اسلامی و ایرانی است، بیشتر اطلاعات مصاحبهشوندگان در قالب محورهای الگو قابل تحلیل بوده و شاخصهای رضایت شغلی در نتیجه الگوی چندمحوری شفیع آبادی تایید شده است و این حاکی از جامع و موفق بودن این نظریه میباشد. نکات ارزشمندی که در این مصاحبهها یافت شد و مورد تاکید در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما میباشد، از قبیل نقش اعتقادات و اخلاقیات شامل اعتقاد به برکت در رزق و روزی، شکرگذاری، توکل برخداوند، وجدان کاری، خیرخواهی و دلسوزی در کار و استفاده از تجربیات شغلی افراد دیگر و همچنین حمایت خانواده در رضایت شغلی است. اگرچه موارد ذکر شده نیز مطابق با الگوی چند محوری شفیع آبادی می باشد و در 5 محور اساسی میگنجد، اما در جامعه ایرانی و اسلامی برخی شاخصهها جایگاه ویژهای برای افراد دارد. در ضمن این تحقیق به بیان دیگری از این الگوی موفق، در فرهنگ ایرانی-اسلامی دست یافتیم.