محیا یاریگرروش
چکیده
طلاق آسیب های فراوانی را با خود به همراه دارد. جدایی زوجین و فروپاشی ازدواج همراه با احساس ناکامی، پریشانی، غم و غصه، ابهام و سردرگمی در زندگی، تغییر سبک زندگی و به احتمال زیاد ابتلا به اختلالات روانشناختی می باشد. زنان نقش محوری و پررنگی در جامعه ایفا می کنند. زمانی که زنی از همسر خود جدا می شود آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی معطوف ...
بیشتر
طلاق آسیب های فراوانی را با خود به همراه دارد. جدایی زوجین و فروپاشی ازدواج همراه با احساس ناکامی، پریشانی، غم و غصه، ابهام و سردرگمی در زندگی، تغییر سبک زندگی و به احتمال زیاد ابتلا به اختلالات روانشناختی می باشد. زنان نقش محوری و پررنگی در جامعه ایفا می کنند. زمانی که زنی از همسر خود جدا می شود آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی معطوف او و فرزندانشان می باشد. در پژوهش حاضر نگرش زنان مطلقه نسبت به فرآیند جدایی، زندگی خود و فرزندانشان و آینده ایشان به طور کیفی و به شیوه پدیدار شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه شامل 15 نفر از زنانی بود که فرزند داشته و از همسر خود جدا شده بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و از روش تحلیل تماتیک( مضمون) برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از پژوهش استفاده شد. پس از کدگذاری و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه با شرکت کنندگان چهار مضمون اصلی،12 مضمون فرعی به همراه 97 مفهوم از تحلیل اطلاعات به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات قبل و حین ازدواج مهم ترین عوامل زمینه ساز جدایی بوده و مشکلات مالی و مسأله دیدار با پدر از دیگر مشکلات پس از جدایی مادر از همسر می باشد. از جمله اطلاعات دیگر به دست آمده از پژوهش حاضر این است که استفاده از توصیه های مشاوران برای کاهش آسیب های پس از طلاق برای مادر و فرزند نیز مفید می باشد.
سیدصدرالدین شریعتی
چکیده
نگاهی به تاریخ اندیشه اجتماعی حکایت از وجود سه سبک اصلی زندگی دارد. نخست، سبکی رهبانیت یاتارک که دنیایی که معتقد است دنیا محمل تخریب هویت و شخصیت انسان است و جایی است که انسان را به بند میکشد و مانع رشد و سعادت و تعالی انسان میشود، بنابراین برای مبارزه با دنیا باید از ازدواج، قبول مسئولیت و هر گونه تعهد اجتماعی بگریزیم و در چله نشینی ...
بیشتر
نگاهی به تاریخ اندیشه اجتماعی حکایت از وجود سه سبک اصلی زندگی دارد. نخست، سبکی رهبانیت یاتارک که دنیایی که معتقد است دنیا محمل تخریب هویت و شخصیت انسان است و جایی است که انسان را به بند میکشد و مانع رشد و سعادت و تعالی انسان میشود، بنابراین برای مبارزه با دنیا باید از ازدواج، قبول مسئولیت و هر گونه تعهد اجتماعی بگریزیم و در چله نشینی تلاش کنیم تا جان و روح ما به تعالی دست یابد. دوم، سبک فلسفی کامجویانه از دنیا، که هیچ گونه اعتقادی به آخرت ندارد و صرفاً کامجویی از دنیا مدنظر او است. در این دیدگاه تمامی حیات و زندگی در بهرهوری از این دنیا خلاصه شده و پس از مرگ، انسان به فنا میرسد. سوم، دیدگاه اسلامی که دو وجه دنیا و آخرت را توأما مدنظر دارد. بر این اساس به همان نسبت که نیازهای دنیوی بشر مورد توجه است، با آخرت انسان نیز اهمیت دارد. انسان در این دیدگاه مسئولیت پذیر و در چهار جهت به خدا، به خود، به مردم، و به ساختار طبیعت پاسخگو است. این مقاله بر آن است تا نگاهی مقدماتی به حقوق و تکالیف انسان مطابق آموزههای دینی افکنده و ضمن نقد ظریف دو سبک قبلی زندگی، بر مفیدیت سبک زندگی اسلامی تأکید گذارد.