حسین قمری گیوی؛ هاجر رضایی
چکیده
زمینه: افکار مزاحم و رخنه کننده از ویژگی های افراد مبتلا به وسواسی است، آنها با افکاری مانند کمال گرایی و عدم تحمل ابهام درگیرند، اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی ویتال و روش توقف فکر در بیماران مبتلا به وسواس فکری می باشد، روش پژوهش: این پژوهش یک طرح آزمایشی گسترش یافته با پیش آزمون – پس آزمون چند گروهی است، به این ...
بیشتر
زمینه: افکار مزاحم و رخنه کننده از ویژگی های افراد مبتلا به وسواسی است، آنها با افکاری مانند کمال گرایی و عدم تحمل ابهام درگیرند، اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی ویتال و روش توقف فکر در بیماران مبتلا به وسواس فکری می باشد، روش پژوهش: این پژوهش یک طرح آزمایشی گسترش یافته با پیش آزمون – پس آزمون چند گروهی است، به این منظور از میان افراد مراجعه کننده به مراکز بالینی، بیمارستان ها، مطب های خصوصی و مراکز مشاوره شهرستان بوکان، 45 بیمار مبتلا به وسواس فکری به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه ( درمان شناختی ویتال، درمان رفتاری توقف فکر و گروه کنترل) قرار گرفتند و دو گروه آزمایش، 8 جلسه مداخله درمانی دریافت کرده و شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخلات درمانی به سه پرسشنامه بیل براون، بلاتکلیفی و کمال گرایی پاسخ دادند، یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان دادکه هر دو روش درمانی در کاهش علایم وسواسی موثر بوده ولی روش شناختی ویتال موثرتر از روش توقف فکر می باشد، نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر اهمیت درمان های شناختی را در مقایسه با درمان های رفتاری در کاهش علایم بیماران وسواسی بیش از پیش آشکار می سازد