امیر قربانپور لفمجانی
چکیده
هدف تحقیق حاضر نقد مبانی انسانشناختی نظریهی مراجع محوری کارل رانسوم راجرز بوده است. راجرز نسبت به انسان نگاه خوش بینانه و مثبتی داشت. از نظر راجرز انسان اصولا موجوی منطقی، اجتماعی، پیش رونده و واقع بین است که مهمترین انگیزهاش نیل به خودشکوفایی است. در این مسیر مبنا و ملاک عمل کردن خود نظمی ارگانیزمی است. نیازی نیست که نگران ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر نقد مبانی انسانشناختی نظریهی مراجع محوری کارل رانسوم راجرز بوده است. راجرز نسبت به انسان نگاه خوش بینانه و مثبتی داشت. از نظر راجرز انسان اصولا موجوی منطقی، اجتماعی، پیش رونده و واقع بین است که مهمترین انگیزهاش نیل به خودشکوفایی است. در این مسیر مبنا و ملاک عمل کردن خود نظمی ارگانیزمی است. نیازی نیست که نگران کششهای ضداجتماعی انسان باشیم زیرا ذاتی انسان نیستند و عرضی هستند. هم چنین انسان قادر به کسب معرفت قطعی نسبت به واقعیت بیرونی نیست و هرکسی برداشت خود را از واقعیت دارد. این در حالی است که از نظر اسلام انسان ماهیتاً ارزشمند است و کرامت ذاتی دارد و می تواند به کرامت اکتسابی برسد. در کنار جنبههای مثبت، انسان جنبههای دانی و سفلی نیز دارد که باید آن را در سایه عقل مبتنی بر دین و فطرت متعادل کند. همچنین نیل به معرفت و کسب آن نیز امری میسر و شدنی است و دستورات دین درباره کسب علم و تفکر و تفقه مبین همین امر است. همچنین خودشکوفایی در نظریه راجرز متوجه جنبه های سرشتی بیولوژیک انسان است در حالیکه از نظر اسلام حرکت در مسیر بندگی و هدف خلقت با انگیزه ای الهی موجب خودشکوفایی انسان و قرب الی الله خواهد شد.
سیدصدرالدین شریعتی
چکیده
نگاهی به تاریخ اندیشه اجتماعی حکایت از وجود سه سبک اصلی زندگی دارد. نخست، سبکی رهبانیت یاتارک که دنیایی که معتقد است دنیا محمل تخریب هویت و شخصیت انسان است و جایی است که انسان را به بند میکشد و مانع رشد و سعادت و تعالی انسان میشود، بنابراین برای مبارزه با دنیا باید از ازدواج، قبول مسئولیت و هر گونه تعهد اجتماعی بگریزیم و در چله نشینی ...
بیشتر
نگاهی به تاریخ اندیشه اجتماعی حکایت از وجود سه سبک اصلی زندگی دارد. نخست، سبکی رهبانیت یاتارک که دنیایی که معتقد است دنیا محمل تخریب هویت و شخصیت انسان است و جایی است که انسان را به بند میکشد و مانع رشد و سعادت و تعالی انسان میشود، بنابراین برای مبارزه با دنیا باید از ازدواج، قبول مسئولیت و هر گونه تعهد اجتماعی بگریزیم و در چله نشینی تلاش کنیم تا جان و روح ما به تعالی دست یابد. دوم، سبک فلسفی کامجویانه از دنیا، که هیچ گونه اعتقادی به آخرت ندارد و صرفاً کامجویی از دنیا مدنظر او است. در این دیدگاه تمامی حیات و زندگی در بهرهوری از این دنیا خلاصه شده و پس از مرگ، انسان به فنا میرسد. سوم، دیدگاه اسلامی که دو وجه دنیا و آخرت را توأما مدنظر دارد. بر این اساس به همان نسبت که نیازهای دنیوی بشر مورد توجه است، با آخرت انسان نیز اهمیت دارد. انسان در این دیدگاه مسئولیت پذیر و در چهار جهت به خدا، به خود، به مردم، و به ساختار طبیعت پاسخگو است. این مقاله بر آن است تا نگاهی مقدماتی به حقوق و تکالیف انسان مطابق آموزههای دینی افکنده و ضمن نقد ظریف دو سبک قبلی زندگی، بر مفیدیت سبک زندگی اسلامی تأکید گذارد.