مریم السادات فخری؛ جواد صالحی؛ سیدعلی کیمیایی؛ حسین کارشکی
چکیده
مقدمه: همه نظریه های اصلی روابط متعهدانه مشخص می کنند که در دسترس بودن گزینه های جذاب باید یک عامل منفی باشد که تعهد و بقای رابطه را تضعیف می کند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای انگیزش انطباقی و کنش وری شناختی در افراد با و بدون وسوسه رابطه با جایگزین جذاب بود. روش: جامعه پژوهش شامل زنان ومردان متاهل شهرمشهد بود که به صورت ...
بیشتر
مقدمه: همه نظریه های اصلی روابط متعهدانه مشخص می کنند که در دسترس بودن گزینه های جذاب باید یک عامل منفی باشد که تعهد و بقای رابطه را تضعیف می کند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای انگیزش انطباقی و کنش وری شناختی در افراد با و بدون وسوسه رابطه با جایگزین جذاب بود. روش: جامعه پژوهش شامل زنان ومردان متاهل شهرمشهد بود که به صورت دردسترس 200 نفر به پرسشنامه وسوسه و احتمال بی وفایی پژوهش پاسخ دادند که از بین داده های 200 نفر 40 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند (10 نفر زن و 10 نفر مرد با وسوسه بالا و 10 نفر زن و 10 نفر مرد با وسوسه پایین) انتخاب شدند و به سایر پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. یافته ها: بین شرکتکنندگان دو گروه (گروه وسوسه زیاد به بی وفایی و گروه وسوسه کم به بی وفایی) تفاوت معناداری در میانگین نمرات انگیزش انطباقی (05/3,t=05/0p<) و نیز در میانگین نمرات تمامی مؤلفههای تواناییهای شناختی به غیر از مؤلفهی شناخت اجتماعی، وجود داشت (46/8, F=05/0p<). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که شرکت کنندگان گروه وسوسه زیاد در مقایسه با گروه وسوسه کم از میزان وسوسه بیشتر، انگیزش انطباقی کمتر و مشکلات شناختی بیشتری در مقایسه با گروه وسوسه کم، برخوردار بودند که به نظر می رسد می تواند احتمال اقدام به بی وفایی را در این افراد، افزایش دهد.
محمود برجعلی؛ سجاد ناصری نیا
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در بهبود سلامت روان، شفقت خود و وسوسه در معتادان شهر خرمآباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون_ پسآزمون_ پیگیری با گروه کنترل میباشد. نمونه مورد نظر شامل 32 مرد از معتادان بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در بهبود سلامت روان، شفقت خود و وسوسه در معتادان شهر خرمآباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون_ پسآزمون_ پیگیری با گروه کنترل میباشد. نمونه مورد نظر شامل 32 مرد از معتادان بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گراس را به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند درحالیکه گروه کنترل تا پایان طرح هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، مقیاس شفقت خود (SCS) و پرسشنامه سنجش وسوسه و برای تحلیل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان موجب ارتقاء سلامت روان و شفقت خود و کاهش وسوسه در افراد گروه آزمایش شد؛ و در نهایت آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.