سودابه میر صادقی؛ فرامرز سهرابی؛ حسین اسکندری؛ احمد برجعلی؛ نورعلی فرخی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری شیوههای فرزند پروری مادران مبتنی بر سبکهای دلبستگی و کیفیت روابط موضوعی آنان در میان مادران با فرزندان عادی و مبتلا به اختلالهای اضطراب جدایی و وسواس- اجبار بود. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی-پیشبینی است. جامعه آماری از سه گروه مادران، دارای کودک مبتلا به اختلالهای اضطراب جدایی، ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری شیوههای فرزند پروری مادران مبتنی بر سبکهای دلبستگی و کیفیت روابط موضوعی آنان در میان مادران با فرزندان عادی و مبتلا به اختلالهای اضطراب جدایی و وسواس- اجبار بود. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی-پیشبینی است. جامعه آماری از سه گروه مادران، دارای کودک مبتلا به اختلالهای اضطراب جدایی، مبتلا به اختلالOCD، و عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه یک شهر تهران تشکیل شده است. در پژوهش حاضر از روش نمونهگیری در دسترس و حجم نمونه 450 نفر (150 نفر برای هر گروه) بود. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های ابعاد و سبک های فرزندپروری (PSDQ)، روابط موضوعی بل، دلبستگی بزرگسالی (فینی و نولر، 1994) و مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID) بود. روش تجزیه و تحلیل دادهها برای پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و برای ازمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری (SEM ) به کار بسته شد. یافته ها نشان داد که که شاخص های CV-red که کیفیت ساختاری مدل را نشان می دهد، برای تمام متغیرهای وابسته مثبت شده است که نشان دهنده کیفیت مناسب مدل است. همچنین مقادیر AVE نیز نشان دهنده روایی تشخیصی خوب سازه های مدل است. شاخص GOF نیز 696/0 بدست آمده است که با توجه به ملاک وتزلو و همکاران (2009) نشان می دهد قدرت پیش بینی کلی مدل ساختاری زیاد است و مدل آزمون شده در پیش بینی متغیرهای مکنون درون زا موفق بوده است.
کیومرث فرح بخش
چکیده
یکی از مشکلات زندگی زناشویی تعارض و کشمکش بین زوجین است که همواره عوارض متعددی را در پی دارد. برای پیشگیری و درمان تعارض های زناشویی روش ها و رویکردهای متعددی بر مبنای نظریه های شناختی، رفتاری و بصیرت محور به وجود آمده است که مداخلات آنها عمدتا بر زوج ها متمرکز است و عوامل زمینه ای مانند خانواده های اصلی زوجین یعنی خانواده ای که زوجین ...
بیشتر
یکی از مشکلات زندگی زناشویی تعارض و کشمکش بین زوجین است که همواره عوارض متعددی را در پی دارد. برای پیشگیری و درمان تعارض های زناشویی روش ها و رویکردهای متعددی بر مبنای نظریه های شناختی، رفتاری و بصیرت محور به وجود آمده است که مداخلات آنها عمدتا بر زوج ها متمرکز است و عوامل زمینه ای مانند خانواده های اصلی زوجین یعنی خانواده ای که زوجین در آن رشد و نمو داشته اند را نادیده میگیرند. این در حای است که بنا به روش درمان چند سیستمی مشکلات و مسائل زندگی علاوه بر آنکه متأثر از عوامل درون فردی است ناشی از عوامل موقعیتی و زمینه ای نیز می باشد و در فرایند درمان باید آنها را مد نظر داشت. هدف از انجام این پژوهش بررسی مقایسه اثر بخشی زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی با زوج درمانی به تنهایی در کاهش تعارض های زناشویی بوده و پایداری درمان ناشی از آن بوده است. در این پژوهش فرض شده است: 1- تعداد جلسات زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی کمتر از زوج درمانی به تنهایی است. 2- پایداری زوج درمانی همراه با خانواده اصلی پس از سه ماه بیشتر از زوج درمانی به تنهایی است. برای بررسی این فرضیات دو گروه زوج که دارای درگیری زناشویی بوده و متمایل به شرکت در درمان بوده اند انتخاب شدند. یک گروه زوجین نیز که دارای تعارض زناشویی بوده اند و تمایل به شرکت در درمان نداشته اند اما در تکمیل آزمون ها تمایل خود را به همکاری اعلام نمودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. از آزمون سنجش زناشویی که توسط ثنایی و ترابی ترجمه شده و فرم ثبت تعداد در گیری ها به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده است. روشها و فنون مورد استفاده برای گروه های آزمایش براساس نظریه شناختی- عاطفی و رفتاری الیس و واقعیت درمانی گلاسر تدوین گردید، با این تفاوت که در زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی علاوه بر زوجین، والدین آنها نیز حضور پیدا می کردند. یک هفته پیش از شروع از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آمد و یک هفته پس از اتمام درمان پس آزمون اول و سه ماه بعد پس آزمون دوم اجرا گردید. نتایج حاصل پژوهش نشان داد تعداد جلسات درمانی در زوج درمانی همراه با خانواده اصلی به طور معنی داری کمتر از زوج درمانی به تنهایی است و اثربخشی زوج درمانی همراه با خانواده اصلی در پس آزمون اول و دوم بیشتر از زوج درمانی به تنهایی مشاهده گردید. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود هنگام زوج درمانی برای کاهش تعارض های زناشویی خانواده های اصلی نیز مد نظر قرار گیرند.
رحیم بدری گرگری؛ منیژه یاری
چکیده
بی تصمیمی شغلی یکی از مشکلات شایع در جوانان است. موقعی که یک شخص تصمیم قطعی برای انتخاب یک شغل نگرفته است، ما با بی تصمیمی شغلی مواجه هستیم. عوامل مختلف شخصیتی، رشدی، اجتماعی و انگیزشی بر بی تصمیمی شغلی موثر هستند.این پژوهش با هدف تعیین رابطه عوامل مختلف انگیزشی با بی تصمیمی شغلی دانشجویان انجام شد. برای این منظور 338 دانشجو به شیوه نمونه ...
بیشتر
بی تصمیمی شغلی یکی از مشکلات شایع در جوانان است. موقعی که یک شخص تصمیم قطعی برای انتخاب یک شغل نگرفته است، ما با بی تصمیمی شغلی مواجه هستیم. عوامل مختلف شخصیتی، رشدی، اجتماعی و انگیزشی بر بی تصمیمی شغلی موثر هستند.این پژوهش با هدف تعیین رابطه عوامل مختلف انگیزشی با بی تصمیمی شغلی دانشجویان انجام شد. برای این منظور 338 دانشجو به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان کلیه دانشجویان سال آخر دانشگاه تبریز انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه یونگ و مک گرومیک (2011) که شامل خرده مقیاس های بی انگیزشی شغلی، بی تصمیمی، تشخص طلبی، انتظار موفقیت، علاقه و لذت درونی شغل و تأثیر اجتماعی خانواده است، استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بی تصمیمی شغلی به صورت مستقیم از طریق بی انگیزشی شغلی(682/0 = )و به صورت غیر مستقیم از طریق تشخص طلبی (097/0= )، انتظار موفقیت شغلی (200/0- = ) و علاقه و لذت درونی شغل (165/0- = ) پیش بینی می شود. یافته های دیگر پژوهش نشان داد 46% درصد بی تصمیمی شغلی دانشجویان از طریق بی انگیزگی شغلی، تشخص طلبی، انتظار موفقیت شغلی و علاقه و لذت درونی شغلی تبیین می شود.
حمیده عبدالحسینی؛ پریسا نیلفروشان؛ محمدرضا عابدی؛ سیمین حسینیان
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسهی تاثیر روشهای مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و دارای طرح پیش، پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسهی تاثیر روشهای مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و دارای طرح پیش، پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافتهها: نتایج درون و بینآزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیانگر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پسآزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجهگیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازهگرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
فهیمه رضایی؛ مهدی امیری؛ الهام طاهری
چکیده
هدف عمده پژوهش حاضر بررسی «اثربخشی درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی در دختران سخت شنوا» بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و پیگیری بعد از یک ماه بود. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری در دسترس از کلیه دختران سخت شنوای کانون ناشنوایان ...
بیشتر
هدف عمده پژوهش حاضر بررسی «اثربخشی درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی در دختران سخت شنوا» بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و پیگیری بعد از یک ماه بود. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری در دسترس از کلیه دختران سخت شنوای کانون ناشنوایان شهر مشهد، در محدوده سنی ۲۹ـ ۱۸ سال به کمک پرسشنامه های اضطراب اجتماعی کانور (SPIN) و پیامدهای رویدادهای منفی اجتماعی (CNSEQ)۱۶ نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه ۸ نفر) جایگزین شدند. در این روش، گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه، تحت درمان شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. در پایان برای بررسی فرضیه های پژوهش، داده های جمع آوری شده از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از تحلیل کواریانس چند متغیره به کمک نرم افزارspss_ 22 مورد تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی، بر اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی (خود ارزیابی منفی و ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران) دختران سخت شنوا تأثیر معنیداری دارد(01/0>p). همچنین مداخله توانست اثربخشی خود را مرحله پیگیری بر روی اضطراب اجتماعی و خود ارزیابی منفی حفط کند اما بر ادراک ارزیابی توسط دیگران در بلند مدت کارایی آن موفق نبود.
عبدالله شفیع آبادی
چکیده
دانشگاه ها یکی از مراکز مهم تامین و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص کشور محسوب می شوند. وجود نیروی انسانی ماهر و شایسته نیز برای رشد و توسعه صنعتی هر کشوری ضروری است. بنابراین می توان گفت که دانشگاه ها نقش عمده ای در فرایند توسعه کشور ایفا می کنند البته به شرطی که علاوه بر آموزش مطالب تئوری بر کاربری کردن آموخته های دانشجویان هم تاکید ...
بیشتر
دانشگاه ها یکی از مراکز مهم تامین و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص کشور محسوب می شوند. وجود نیروی انسانی ماهر و شایسته نیز برای رشد و توسعه صنعتی هر کشوری ضروری است. بنابراین می توان گفت که دانشگاه ها نقش عمده ای در فرایند توسعه کشور ایفا می کنند البته به شرطی که علاوه بر آموزش مطالب تئوری بر کاربری کردن آموخته های دانشجویان هم تاکید کنند و یا به اصطلاح، دانشگاهی کارآفرینی باشند. در چنین دانشگاهی دانشجویان با ذهنیتی مثبت و بهره گیری از فرصت ها به جستجو و کشف ناشناخته ها و موارد جدید می پردازند و با ترکیب و تحلیل متغیرهای مختلف و اتکا به توانمندی های شخصی به یافته های تازه ای می رسند که خود و دیگران از آن بهره مند می شوند. لذا به منظور دستیابی به این هدف و برقراری ارتباط هر چه عمیق تر بین دانشگاه و صنعت توصیه می شود دانشگاه ها به اصلاح و بازنگری برنامه های درسی خود بپردازند مراکز راهنمایی و مشاوره شغلی را تاسیس نمایند و همچنین با شرایطی مشخص بخشی از سهمیه پذیرش سالانه خود را در هر مقطع تحصیلی به کارکنان موسسات صنعتی اختصاص دهند.
بتول حامدی؛ عبدالله شفیع آبادی؛ شکوه نوابی نژاد؛ علی دلاور
دوره 5، شماره 18 ، تیر 1393، ، صفحه 137-158
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوج های دانشجو بود.این پژوهش نیمه آزمایشی است وجامعه آماری آن، دانشجویان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه های شهر تهران بودند. نمونه مورد پژوهش شامل 14 زوج(28 نفر) بود که به روش تصادفی ساده انتخاب و در دوگروه آزمایش ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوج های دانشجو بود.این پژوهش نیمه آزمایشی است وجامعه آماری آن، دانشجویان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه های شهر تهران بودند. نمونه مورد پژوهش شامل 14 زوج(28 نفر) بود که به روش تصادفی ساده انتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. زوج های گروه آزمایش در 8 جلسه درمان زبان مشارکتی شرکت نمودند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه نیازهای صمیمیت باگاروزی و پرسشنامه جمعیت شناختی بود.داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، درمان نظام های زبان مشارکتی برافزایش میزان صمیمیت و همه ابعاد آن( عاطفی،روانشناختی،عقلانی،جنسی،جسمانی،معنوی،زیبا شناختی،اجتماعی-تفریحی) مؤثر است و این اثربخشی در سطح 0.001>p معنادار می باشد.می توان نتیجه گرفت که در درمان زبان مشارکتی،درمانگر با ایجاد فرایند و فضایی برای روابط مشارکتی و گفتمانی موجب افزایش صمیمیت زناشویی و ابعاد آن در زوج ها می گردد.
فاطمه شورچی گلنکدری؛ فریده حسین ثابت
چکیده
مقدمه: ناتوانی در کنترل و مهار پرخاشگری و فقدان تاب آوری از موضوعاتی است که نوجوانان با آن درگیرند. برای پاسخ به این نیاز آموزش هوش هیجانی به روش درونگردی جذب و انطباق به آنها ارائه گردید. روش: در این پژوهش از طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. 30 نفر از دانش آموزان دختر نوجوان به صورت تصادفی و خوشهای چندمرحلهای ...
بیشتر
مقدمه: ناتوانی در کنترل و مهار پرخاشگری و فقدان تاب آوری از موضوعاتی است که نوجوانان با آن درگیرند. برای پاسخ به این نیاز آموزش هوش هیجانی به روش درونگردی جذب و انطباق به آنها ارائه گردید. روش: در این پژوهش از طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. 30 نفر از دانش آموزان دختر نوجوان به صورت تصادفی و خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش تحت آموزش هوش هیجانی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. قبل و بعد از آموزش و 10 هفته بعد از اتمام آموزش پرسشنامه پرخاشگری «باس و پری » و مقیاس تاب آوری «کونر و دیویدسون » اجرا شد. نتایج: دادهها به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان پرخاشگری کلی و نیز تمام مؤلفههای آن در گروه آزمایشی کاهش یافته است که تا زمان پیگیری نیز ادامه داشت. میزان تابآوری نیز افزایش داشت. به نظر میرسد آموزش هوش هیجانی به روش درونگردی جذب و انطباق برای کاهش پرخاشگری و افزایش تاب آوری در نوجوانان مفید است از این رو میتوان این آموزش را در مدارس و دیگر مراکز آموزشی جهت ارتقای سطح تاب آوری و نیز کاهش پرخاشگری به کار برد. نمونههای بزرگتر و متنوعتر به فهم بهتر سودمندی این شیوه مداخله کمک خواهد کرد.
ناصر یوسفی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی دو روی آورد شناخت درمانی مذهب محور و معنادرمانگری در کاهش نشانگان پرخاشگری، افسردگی و اضطراب دانشجویان صورت گرفت. روش: جامعه تحقیق شامل کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه کردستان بود که از این جامعه 90 دانشجو به شیوه تصادفی انتخاب شدند، با استفاده از فهرست تجدید نظر شده نشانه های ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی دو روی آورد شناخت درمانی مذهب محور و معنادرمانگری در کاهش نشانگان پرخاشگری، افسردگی و اضطراب دانشجویان صورت گرفت. روش: جامعه تحقیق شامل کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه کردستان بود که از این جامعه 90 دانشجو به شیوه تصادفی انتخاب شدند، با استفاده از فهرست تجدید نظر شده نشانه های مرضی SCL-90-R دروگاتیس، 1975 و مصاحبه تشخیصی تکمیلی بر مبنای DSM IV-R میزان پرخاشگری، افسردگی و اضطراب آزمودنی ها تعیین شدند و به تصادف در سه گروه 30 نفری (گروه شناخت درمانی مذهب محور، معنادرمانگری و گواه) قرار گرفتند، با استفاده از مقیاس SCL-90-R میزان پرخاشگری، افسردگی و اضطراب آزمودنی ها، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد، یافته: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که روی آورد شناخت درمانی مذهب محور و معنادرمانگری در کاهش نشانگان پرخاشگری، اضطراب و افسردگی موثرند و اثر آنها در مرحله پیگیری ماندگار است، همچنین نتایج پژوهش نشان داد، بین دو روی آورد شناخت درمانی مذهب محور و معنادرمانگری در کاهش اضطراب و پرخاشگری تفاوت معناداری وجود ندارد، اما روی آورد شناخت درمانی مذهب محور در کاهش افسردگی موثرتر از معنا درمانگری بود
محمدحسن شاملی؛ عبدالله معتمدی؛ احمد برجعلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اعتیاد به بازی های اینترنتی نوجوانان از طریق متغیرهای خودکنترلی و هیجان خواهی به انجام رسید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون به همراه دوره پیگیری 45 روزه صورت گرفت. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه2 شهر تهران در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اعتیاد به بازی های اینترنتی نوجوانان از طریق متغیرهای خودکنترلی و هیجان خواهی به انجام رسید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون به همراه دوره پیگیری 45 روزه صورت گرفت. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه2 شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری در دسترس، یک مدرسه انتخاب و از بین آن ها 64 نفری که براساس پرسشنامه اعتیاد به بازی های اینترنتی (تغییریافته پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ) به بازی های اینترنتی وابسته بودند مشخص شده و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند. در گروه آزمایش، افراد براساس نمرات به دست آمده از پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن و خودکنترلی تانجی، در چهار گروه هشت نفری جای گرفتند. به این افراد هشت جلسه برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های هیجان خواهی زاکرمن، خودکنترلی تانجی و تغییریافته پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ، استفاده شد. داده ها از طریق روش های آماری کوواریانس یک طرفه و واریانس مختلط از نوع یک بین – یک درون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به طور کلی نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اعتیاد به بازی های اینترنتی موثر است.
سارا پارسافر؛ کورش نامداری؛ سید اسماعیل هاشمی؛ حسینعلی مهرابی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی تعهد مذهبی، سبک بخشش، نبخشیدن و نشخوار ذهنی با سلامت روان در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخت.روش: طرح این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان بودند که 200 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی تعهد مذهبی، سبک بخشش، نبخشیدن و نشخوار ذهنی با سلامت روان در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخت.روش: طرح این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان بودند که 200 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تعهد مذهبی، سلامت روان، سبکهای بخشش، انگیزه های بین فردی مرتبط با رنجش و خطا و نشخوار ذهنی درباره رنجش و خطای بین فردی بود. داده های به دست آمده به کمک همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد در حالی که با بیشتر شدن نشخوار ذهنی و کمتر شدن انگیزه انتقام(به عنوان یکی از مولفه های نبخشیدن)، سلامت روان کمتر میشود، با بیشتر شدن نیات مطلوب اجتماعی و وجود هیجانهای مثبت(به عنوان مولفه های بخشش) و همچنین با بالاتر رفتن سن، سلامت روان افزایش مییابد(P
علی اکبر پونده نژادان؛ یوسفعلی عطاری؛ دردانه حسین
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین مدل رابطه ی بین خوردن ذهنآگاهانه با کیفیت زندگی با میانجیگری تصویر بدنی و رفتارهای خوردن در زنان دارای اضافه وزن و چاقی در شهر اهواز انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعهی پژوهش شامل کلیهی زنان متأهل دارای اضافه وزن و چاقی شهر اهواز در سال 1396 است. نمونهی پژوهش حاضر بهوسیلهی ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین مدل رابطه ی بین خوردن ذهنآگاهانه با کیفیت زندگی با میانجیگری تصویر بدنی و رفتارهای خوردن در زنان دارای اضافه وزن و چاقی در شهر اهواز انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعهی پژوهش شامل کلیهی زنان متأهل دارای اضافه وزن و چاقی شهر اهواز در سال 1396 است. نمونهی پژوهش حاضر بهوسیلهی دعوت از طریق آگهی از میان 625 زن داوطلب شهرستان اهواز، 400 نفر با کسب رضایت و با توجه به ملاکهای ورود و خروج به روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند، برگزیده شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامهی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی - فرم کوتاه (1996)، پرسشنامهی خوردن ذهنآگاهانه فرامسون، کریستال، شنک، لیتمن، زلیاد و بنیتز (2009)، پرسشنامهی نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون، اکسوم و پری (2005) و پرسشنامهی رفتار خوردن داچ ون استرین، فریجترز، برگرز و دفارس (1986) بهره برده شد. جهت تحلیل دادهها از روشهای آماری همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از برنامههای آماری 25-SPSS و 24-AMOS استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد بین خوردن ذهنآگاهانه با کیفیت زندگی، رابطهی مثبت و معنادار و بین تصویر بدنی و رفتارهای خوردن با کیفیت زندگی، رابطهی منفی و معناداری وجود داشت (01/0 > p). همچنین، نتایج شاخصهای برازندگی مدل، از برازش مدل پیشنهادی با یک شاخص اصلاح حمایت کردند. پژوهش حاضر نشان داد که عوامل شناختی (مانند خوردن ذهنآگاهانه و تصویر بدنی) و عوامل رفتاری (مانند رفتارهای خوردن) موجب بهبود کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن و چاقی نیز میشود.
فرشته پورمحسنی کلوری؛ ژیلا شیرزاد
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه خود افشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم بود. پژوهش حاضر یک طرح علی مقایسهای است و جامعه آماری آن شامل تمامی زنان متاهل ساکن در شهر اردبیل بودند که به مراکز مشاوره شهر اردبیل مراجعه و تشخیص اختلال فوبی اجتماعی دریافت نموده بودند. از میان این زنان، 40 زن مبتلا به فوبی اجتماعی ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه خود افشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم بود. پژوهش حاضر یک طرح علی مقایسهای است و جامعه آماری آن شامل تمامی زنان متاهل ساکن در شهر اردبیل بودند که به مراکز مشاوره شهر اردبیل مراجعه و تشخیص اختلال فوبی اجتماعی دریافت نموده بودند. از میان این زنان، 40 زن مبتلا به فوبی اجتماعی به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند؛ گروه بهنجار نیز 40 نفر بودند که از میان زنان متاهل ساکن اردبیل به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و در متغیرهای جایگاه اجتماعی-اقتصادی، سطح تحصیلات و مدت تاهل با گروه زنان مبتلا به فوبی اجتماعی همتا شدند. سپس هر دو گروه به مقیاس فوبی اجتماعی کانور و همکاران، مقیاس خود افشاسازی، مقیاس صمیمیت و مقیاس پردازش هیجانی پاسخ دادند. دادههابا استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که خود افشاسازی و صمیمیت در زنان متأهل مبتلابه فوبی اجتماعی در مقایسه با زنان سالم بطور معناداری کمتر است و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی در مقایسه با گروه سالم بیشتر است. این پژوهش میتواند درزمینه پیشگیری، درمان و ارائه خدمات مشاورهای به زنان مبتلا به فوبی اجتماعی سودمند باشد.
بهمن منصوری
چکیده
سالمندی دوران حساس زندگی انسان است و توجه به نیازها و مسائل این مرحله یک ضرورت اجتماعی است.هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب مرگ سالمندان بر اساس کیفیت ارتباط با خدا بود.جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سالمندان مشگین شهر در سال 1397 بود که تعداد 200 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به دو پرسشنامه اضطراب مرگ و پرسشنامه ...
بیشتر
سالمندی دوران حساس زندگی انسان است و توجه به نیازها و مسائل این مرحله یک ضرورت اجتماعی است.هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب مرگ سالمندان بر اساس کیفیت ارتباط با خدا بود.جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سالمندان مشگین شهر در سال 1397 بود که تعداد 200 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به دو پرسشنامه اضطراب مرگ و پرسشنامه کیفیت ارتباط با خدا پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون چند گانه در سطح آلفای 01/0 استفاده شد.یافته ها نشان دادند که از میان مولفه های کیفیت ارتباط با خدا ،مولفه امید و محبت به خدا (از ابعاد مطلوب ارتباط با خدا) اضطراب مرگ را به صورت منفی؛و مولفه های یاس ، تجری و عداوت (ابعاد نامطلوب ارتباط با خدا) و مولفه بیم از ابعاد مطلوب ارتباط با خدا، اضطراب مرگ را به صورت مثبت پیش بینی می کنند. در مجموع 76/0 از اضطراب مرگ توسط 6 مولفه کیفیت ارتباط با خدا پیش بینی می شود که از بین این 6 مولفه، مولفه امید در بعد ایمان و مولفه یاس در بعد کفر به ترتیب با میزان بتای (401/0-= ) و(315/0= ) قوی ترین متغیر برای پیش بینی اضطراب مرگ می باشند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد کیفیت ارتباط با خداوند می تواند اضطراب مرگ سالمندان را کاهش دهد از این روکیفیت ارتباط با خدا و ارتباط مطلوب با خداوند می تواند یکی از راهکارهای مقابله ای با اضطراب مرگ باشد.
عزت اله قدم پور؛ لیلا منصوری؛ زهرا خلیلی گشنیگانی؛ فروزان امرایی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوددلگرمسازی شوناکر بر احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرمآباد در سال تحصیلی 96-1395 بود. بهمنظور اجرای پژوهش غربالگری انجام ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوددلگرمسازی شوناکر بر احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرمآباد در سال تحصیلی 96-1395 بود. بهمنظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت که بر اساس نمرات به دست آمده 30 نفر از دانشآموزانی که نمره آنان در مقیاس احساس تنهایی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین و در عین حال نمره آنان در مقیاس بهزیستی روانشناختی یک انحراف معیار پایینتر از میانگین بود بهصورت تصادفی بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. سپس نمونه منتخب بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 10 جسله 90 دقیقهای به مدت 2 ماه تحت آموزش خوددلگرمسازی قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاسهای احساس تنهایی راسل و همکاران (1980) و بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج نشان داد، آموزش خوددلگرمسازی موجب کاهش احساس تنهایی و افزایش بهزیستی روانشناختی درگروه آزمایش شده است. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت آموزش خوددلگرمسازی بهعنوان یک مهارت میتواند باعث کاهش احساس تنهایی و بهبود بهزیستی روانشناختی دانشآموزان گردد. لذا، چنین برنامهای بهمنظور کاهش احساس تنهایی و ارتقاء بهزیستی روانشناختی دانشآموزان جهت ایجاد و حفظ سلامت روانی بیشتر در آنان به مسئولین آموزشوپرورش توصیه میگردد.
ابراهیم نامنی؛ علی اکبر خدادای
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش غنیسازی روابط خانوادگی میلر بر بهزیستی روانشناختی و خشونت زناشویی از نگاه زنان آزار دیده انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمام زوجین قربانی خشونت زناشویی است که در بازه زمانی بهار 96 به مراکز مشاوره ناحیه 2 شهر مشهد مراجعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش غنیسازی روابط خانوادگی میلر بر بهزیستی روانشناختی و خشونت زناشویی از نگاه زنان آزار دیده انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمام زوجین قربانی خشونت زناشویی است که در بازه زمانی بهار 96 به مراکز مشاوره ناحیه 2 شهر مشهد مراجعه کردند که از میان آنها 30 زوج قربانی خشونت زناشویی بهصورت در دسترس و هدفمند انتخاب شد و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) قرار داده شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه درمان هفتگی 90 دقیقهای تحت درمان قرار گرفت و گروه گواه طی این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکرد. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس خشونت زناشویی استراس و همکاران (1996) و بهزیستی روانشناختی ریف (1980) استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تجزیهوتحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد، آموزش غنیسازی روابط خانوادگی میلر بر بهزیستی روانشناختی و خشونت زناشویی از نگاه زنان آزار دیده تأثیر دارد؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p). بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که هرچه روابط بین زوجین غنیتر شد از نظر زنان آزار دیده، بهزیستی روانشناختی آنان بهبود یافت و در اثر این بهبود، خشونت زناشویی همسران آنها کاسته شد.
عبدالکاظم نیسی؛ طیبه رحیمی پردنجانی
چکیده
پژوهش حاضر ویژگی های جمعیت شناختی، شخصیتی و موقعیتی را به عنوان پیش بین های تحمل نوبت کاری در کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بررسی کرده است. نمونه پژوهش در مرحله اصلی شامل 300 نوبتکار و در مرحله اعتبار یابی شامل 100 نوبتکار بودند که برای انتخاب نمونه از روش تصادفی طبقه ای استفاده شد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از پرسشنامه زمینه یابی ...
بیشتر
پژوهش حاضر ویژگی های جمعیت شناختی، شخصیتی و موقعیتی را به عنوان پیش بین های تحمل نوبت کاری در کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بررسی کرده است. نمونه پژوهش در مرحله اصلی شامل 300 نوبتکار و در مرحله اعتبار یابی شامل 100 نوبتکار بودند که برای انتخاب نمونه از روش تصادفی طبقه ای استفاده شد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از پرسشنامه زمینه یابی نوبتکاران، آزمودنی ها به دو گروه نوبتکاران کم تحمل و نوبتکاران با تحمل تقسیم شدند و سپس هر گروه آزمودنی، با استفاده از پرسشنامه شخصیتی نئو و پرسشنامه محقق ساخته جمعیت شناختی مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تمییز و در بخش اعتباریابی از همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج به دست آمده از کاربرد معادله ممیز، فرضیه پژوهش را تایید کرد. از بین متغیرهای مورد مطالعه، سن، سابقه کاری، بامدادگرایی، ثبات الگوی خواب، روان رنجور خویی، حجم کاری، تحصیلات و تعداد فرزندان بعنوان متغیرهای پیش بین تحمل نوبت کاری شناخته شدند. نتایج به دست آمده و مدل حاصل از این پژوهش به اجمال در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
رقیه موسوی؛ سعید اکبری زرد خانه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی رابطه دینداری و سلامت روان دانشجویان دختر و پسر صورت گرفت. نمونه مورد بررسی شامل 150 نفر دانشجوی دختر و 150 نفر دانشجوی پسر بود که با روش نمونه گیری تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب گردید. در این پژوهش از مقیاس نگرش مذهبی خدایاری فرد و همکاران و پرسشنامه سلامت عمومی برای جمع آوری اطلاعات استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی رابطه دینداری و سلامت روان دانشجویان دختر و پسر صورت گرفت. نمونه مورد بررسی شامل 150 نفر دانشجوی دختر و 150 نفر دانشجوی پسر بود که با روش نمونه گیری تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب گردید. در این پژوهش از مقیاس نگرش مذهبی خدایاری فرد و همکاران و پرسشنامه سلامت عمومی برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. برای تحلیل داده ها همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیری به کار رفت. یافته ها نشان داد که در گروه دانشجویان دختر، کلیه مولفه های دینداری با کلیه مولفه های سلامت روان رابطه معکوس دارند ولی تنها رابطه علایق و عواطف دینی با جسمانی سازی و اضطراب معنادار شده است. در گروه پسران، اضطراب، افسردگی و سلامت روانی عمومی با کلیه زیر مقیاس های دینداری رابطه معکوس معنادار دارد. نیمرخ کلی دینداری و سلامت روان دختران و پسران دانشجوی ایرانی مشابهند.
فهیمه عبداللهآبادی؛ مجید غفاری؛ حبیب الله نادری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل در رابطه بین حمایت اجتماعی مرتبط با نقش و مؤلفههای فرسودگی تحصیلی بود. طرح این پژوهش، همبستگی بود. تعداد 337 نفر از زنان دانشجوی متأهل، مادر و شاغل که در دانشگاههای شهرهای نیشابور و مشهد مشغول به تحصیل بودند، در سال تحصیلی 97-1396 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل در رابطه بین حمایت اجتماعی مرتبط با نقش و مؤلفههای فرسودگی تحصیلی بود. طرح این پژوهش، همبستگی بود. تعداد 337 نفر از زنان دانشجوی متأهل، مادر و شاغل که در دانشگاههای شهرهای نیشابور و مشهد مشغول به تحصیل بودند، در سال تحصیلی 97-1396 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از سیاههی فرسودگی تحصیلی اولدنبرگ (ریسا، زانثوپولوب و تیسائوسیسک، 2015)، مقیاس حمایت اجتماعی مرتبط با نقش (زو و سانگ، 2013) و مقیاس تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل (زو و سانگ، 2013). با استفاده از روش برآورد حداکثر درستنمایی و فرایند خودگردانسازی، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که الگوی مفهومی پیشنهادی پژوهش برازش مطلوبی با دادهها دارد. مؤلفههای حمایت اجتماعی مرتبط با نقش تأثیر مستقیم، منفی و معنیدار بر عدممشغولیت داشتند. حمایت از سوی دانشگاه تأثیر مستقیم، منفی و معنیدار بر خستگی داشت. نتایج نشان داد که تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل در رابطه بین حمایت از سوی خانواده و مؤلفههای فرسودگی تحصیلی، نقش واسطهای دارد (05/0 < p). از بین مؤلفههای حمایت اجتماعی مرتبط با نقش، حمایت از سوی خانواده از طریق کاهش سطح تعارضات نقش کار-خانواده-تحصیل، منجر به کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان زن متأهل-مادر-شاغل میشود.
محمد خیراللهی؛ اصغر جعفری؛ محمد قمری؛ وحیده باباخانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل پیشبینی انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات چرخه زندگی در زوجین متقاضی طلاق بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس معادلات ساختاری و جامعهآماری زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در 6 ماه اول سال 1397 در استان آذربایجانشرقی بودند. با روش نمونهگیری هدفمند، 200 زوجین (400 نفر) ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل پیشبینی انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات چرخه زندگی در زوجین متقاضی طلاق بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس معادلات ساختاری و جامعهآماری زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در 6 ماه اول سال 1397 در استان آذربایجانشرقی بودند. با روش نمونهگیری هدفمند، 200 زوجین (400 نفر) که دارای ملاکهای ورود به پژوهش بودند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه انعطافپذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش برازش قابل قبولی با دادههای پژوهش دارد. نتایج تحلیلروند حاکی از آن بود که تغییرات انعطافپذیری شناختی در مراحل گوناگون چرخهزندگی زوجین متقاضی طلاق معنادار است. بیشترین میزان انعطافپذیری شناختی در مراحل عقد و بدون فرزند میباشد. همچنین انعطافپذیری شناختی زوجین با ورود اولین فرزند کاهش مییابد و کمترین انعطافپذیری شناختی زوجین در دوره نوجوانی فرزند است و در مرحله آشیانه خالی دوباره افزایش مییابد. (P<0.01). نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد میکند که انعطافپذیری شناختی همسران از مراحل چرخه زندگی خانوادگی تبعیت میکند. لذا پیشنهاد میشود زوج ها به آموزش مهارتهای اجتماعی لازم به نوجوان توجه کنند و با بعد از دوره نوجوانی فرزند، روابط خود را با اطرافیان دوباره بازسازی کنند.
احمدرضا کیانی؛ داوود فتحی؛ پژمان هنرمند؛ سیما عبدی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطۀ سبکهای دلبستگی، حمایت اجتماعی و سبکهای مقابلهای با تابآوری روانشناختی در افراد دارای تجربۀ سوگ بود. جامعۀ پژوهش حاضر را افراد دارای تجربۀ سوگ شهر اردبیل تشکیل میدادند که از این جامعه، 250 فرد دارای تجربۀ سوگ به روش نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطۀ سبکهای دلبستگی، حمایت اجتماعی و سبکهای مقابلهای با تابآوری روانشناختی در افراد دارای تجربۀ سوگ بود. جامعۀ پژوهش حاضر را افراد دارای تجربۀ سوگ شهر اردبیل تشکیل میدادند که از این جامعه، 250 فرد دارای تجربۀ سوگ به روش نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار این پژوهش را پرسشنامۀ سرمایههای روانشناختی لوتانز (2006)، مقیاس سبکهای دلبستگی هازان و شیور (1987)، پرسشنامهی حمایت اجتماعی زیمن و همکاران (1998) و پرسشنامهی سبکهای مقابلهای آدیسون و همکاران (2007) تشکیل دادند. دادهها بهوسیلۀ نرمافزار آماری SPSS22 و ایموس با روش آماری همبستگی و تحلیل مسیر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که اثر مستقیم سبکهای دلبستگی بر تابآوری روانشناختی در افراد دارای تجربه سوگ معنیدار نیست. اثر مثبت و مستقیم حمایت خانواده بر تابآوری افراد دارای تجربۀ سوگ مورد تأیید قرار گرفت، اما اثر حمایت دوستان و دیگران بر تابآوری مورد تأیید قرار نگرفت. همچنین اثر مثبت و مستقیم سبک مقابلۀ متمرکز بر مشکل با تابآوری افراد سوگوار مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، یافتهها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی دوسوگرا و حمایت اجتماعی از طریق سبکهای مقابلهای بر تابآوری افراد دارای تجربۀ سوگ اثر غیرمستقیم دارند. بهطورکلی نتایج نشان میدهد که مدل پژوهش مبنی بر رابطه سبکهای دلبستگی، حمایت اجتماعی و سبکهای مقابلهای بر تابآوری روانشناختی در افراد دارای تجربه سوگ از برازش مطلوب برخوردار است.
اسمعیل شامانی؛ مهدی واحدی؛ داریوش نوروزی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با هویت فرهنگی جوانان منطقه 12 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش جوانان 29-15 ساله منطقه 12 شهر تهران در سال 1395 میباشند. در این پژوهش از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده و تعداد 267 نفر از جوانان دختر و پسر مورد بررسی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با هویت فرهنگی جوانان منطقه 12 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش جوانان 29-15 ساله منطقه 12 شهر تهران در سال 1395 میباشند. در این پژوهش از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده و تعداد 267 نفر از جوانان دختر و پسر مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته که بخش هویت فرهنگی آن از پرسشنامه هویت فرهنگی (عدلی پور و همکاران، 1393) با 49 سؤال بسته پاسخ و بخش شبکههای اجتماعی مجازی در سه بخش با 3 سؤال بسته پاسخ و مطابق با طیف پنجدرجهای لیکرت استفادهشده است که روایی آن مورد بررسی و به تایید صاحبنظران رسیده و مقدار پایایی آن بعد از محاسبه به روش آلفای کرونباخ بالاتر از 76/0میباشد . برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل رگرسیون و همچنین آزمون همبستگی تاو کندال استفادهشده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین میزان استفاده جوانان منطقه 12 شهر تهران از شبکههای اجتماعی مجازی و هویت فرهنگی آنها رابطه معناداری وجود دارد بدین شکل که در چهار مولفه مدت زمان حضور ، میزان استفاده ، میزان فعال بودن کاربر، و میزان واقعی تلقی نمودن محتوا در فضای شبکه های اجتماعی مجازی با وضعیت هویت فرهنگی جوانان رابطه معنا دار در جهت معکوس وجود دارد. یعنی هر چه این چهار مولفه افزایش پیدا می کند هویت فرهنگی بیشتر در مخاطره قرار می گیرد.
کیوان کاکابرایی؛ علیرضا مرادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آموزش حل مسئله خانوادهمحور به والدین و تعیین اثربخشی آن بر ادراک کودک - والد انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانشآموز با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) تقسیم شدند، ابتدا والدین ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف آموزش حل مسئله خانوادهمحور به والدین و تعیین اثربخشی آن بر ادراک کودک - والد انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانشآموز با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) تقسیم شدند، ابتدا والدین گروه آزمایشی 10 جلسه در کارگاه تربیت کودک / نوجوان اندیشمند شرکت کردند سپس گروه آزمایشی به مدت سه ماه تحت برنامه حل مسئله خانوادهمحور مورد آموزش قرار گرفتند، برای جمعآوری اطلاعات از نسخه ادراک کودک از والدین (گرولنیک، ریان و دسی، 1997) فرم کودکان استفاده شد. یافتهها طبق گزارش کودکان در سه مرحله پیشآزمون- پسآزمون (فاصله سه ماهه) و پیگیری (فاصله یک ماهه) نشان داد، در گروه آزمایشی، بین نمرات پیشآزمون- پسآزمون در زیرمقیاسهای ادراک کودک - والد تفاوت معناداری وجود داشت اما بین نمرات پسآزمون - پیگیری در زیرمقیاسهای ادراک کودک - والد تفاوت معنادار نبود. بر این اساس میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش حل مسئله خانوادهمحور به والدین بر ادراک کودک - والد اثربخش بود و ادراک کودک - والد را بهبود بخشیده است.
کاترین فکری؛ نرجس شه منش
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، تمامی معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی95 -1394 بودند. که تعداد آنها بالغ بر420 نفر می باشد . نمونه ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، تمامی معلمان مدارس متوسطه دخترانه ناحیه 4 شهر شیراز در سال تحصیلی95 -1394 بودند. که تعداد آنها بالغ بر420 نفر می باشد . نمونه گیری به شیوه خوشه ای انجام گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مدارس متوسطه بخش شمالی ناحیه 4 شهر شیراز 5 مدرسه، از بخش جنوبی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه و از بخش مرکزی ناحیه 4 شهرشیراز 5 مدرسه به تصادف انتخاب شد و معلمان این مدارس به پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1997) پاسخ دادند. سپس از بین گروهی از معلمان که نمره بیشتر از میانگین گرفتند. درهریک از بخش ها 15 نفر انتخاب شد و به تصادف یکی از گروه های 15 نفره در گروه آزمایش 1 دیگری در گروه آزمایش 2 و سومی در گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 1 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس الگوی چند محوری و گروه آزمایش 2 هشت جلسه 1/5 ساعته آموزش بر اساس نظریه واقعیت درمانی دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت پس آزمون اجرا و یکماه بعد پیگیری انجام شد . نتایج مطالعه نشان داد که بین اثر بخشی و پایداری الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه واقعیت درمانی گلاسر بر فرسودگی شغلی معلمان و ابعاد آن تفاوت معنادار وجود ندارد.
سلمان زارعی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه بین تعارض کار- خانواده و حمایت سازمانی ادراک شده با نیت ترک خدمت در کارکنان نظامی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مرد متاهل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(ناجا) در شهر تهران بود که در سال 96 به خدمت فعالیت داشتند. از این جامعه تعداد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطه بین تعارض کار- خانواده و حمایت سازمانی ادراک شده با نیت ترک خدمت در کارکنان نظامی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مرد متاهل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(ناجا) در شهر تهران بود که در سال 96 به خدمت فعالیت داشتند. از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه تعارض کار – خانواده( نت میر و همکاران، 1996)، مقیاس نیت ترک شغل(اوریلی، چاتمن و کالدول،1991)، پرسش نامه دلبستگی شغلی(کانونگو،1982) و پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده(ایزنبرگر و همکاران، 1997) گردآوری شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر مستقیم تعارض کار- خانواده بر نیت ترک خدمت(22/0=β، 01/0P ) و اثر مستقیم تعارض خانواده-کار بر نیت ترک خدمت(15/0=β، 01/0P) مثبت معنادار؛ اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده بر نیت ترک خدمت (34/0-=β، 01/0P ) و اثر مستقیم دلبستگی شغلی بر نیت ترک خدمت ( 16/0- =β، 01/0P) منفی معنادار است. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطۀ تعارض کار – خانواده و نیت ترک خدمت (008/0 =β، 05/0P>) معنادار نیست، اما نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطۀ تعارض خانواده- کار و نیت ترک خدمت (03/0- =β، 05/0P) معنادار است. در نهایت نتایج نشان داد که نقش واسطه ای دلبستگی شغلی در رابطۀ حمایت سازمانی ادراکشده و نیت ترک خدمت(07/0- =β، 01/0P) معنادار است.