مشاوره
طیبه مدنی فر؛ پریسا سادات سید موسوی؛ مهین هاشمی پور؛ مهدی تبریزی؛ مجید کوهی اصفهانی
چکیده
ظرفیت ذهنیسازی یا توانایی فهم وضعیت ذهنی خود و دیگران، همچنین نشان دادن واکنش مناسب به آن، میتواند نقش بهسزایی در فرایند درمانی و سازگاری با تغییرات ناشی از بیماریهای مزمن در زندگی ایفا کند. هدف این پژوهش کیفی، شناسایی مشکلات ذهنیسازی کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به دیابت نوع یک و والدین آنها است. لذا با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
ظرفیت ذهنیسازی یا توانایی فهم وضعیت ذهنی خود و دیگران، همچنین نشان دادن واکنش مناسب به آن، میتواند نقش بهسزایی در فرایند درمانی و سازگاری با تغییرات ناشی از بیماریهای مزمن در زندگی ایفا کند. هدف این پژوهش کیفی، شناسایی مشکلات ذهنیسازی کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به دیابت نوع یک و والدین آنها است. لذا با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تا حد اشباع و با بهره-گیری از رویکرد پدیدارشناسی استعلایی یا روانشناختی و از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته، برگرفته از سئوالات مقیاس عملکرد تاملی کودکان و نوجوانان و فرم مصاحبه تحولی والدین، تجارب زیسته 18 کودک مبتلا به دیابت نوع یک و 22 نفر از والدین آنها تحلیل و طبقهبندی شد. حاصل نهایی این مطالعه پدیدارشناسانه، استخراج سه مضمون کلی شامل عوامل زمینهساز شکست ذهنیسازی، انواع مشکلات شایع ذهنیسازی و پیامدهای شکست ذهنیسازی است. نتایج این پژوهش و تامل بر مدل چرخه شکست ذهنیسازی، علاوه بر تسهیل روابط و تنظیم هیجانات کودکان و والدین درگیر این بیماری، میتواند به طراحی مقیاس سنجش مشکلات ذهنیسازی، تدوین مداخلات روانشناختی و توسعه خدمات پزشکی کمک قابل توجهی نماید.
مشاوره مدرسه
حجت اله وطن دوست؛ مژگان مردانی راد؛ محمدجعفر جوادی؛ افسانه قنبریپناه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیازهای مشاوره ای والدین دانش آموزان دوره اول متوسطه به منظور تدوین بسته آموزشی و راهنمای اجرایی انجام گرفت. این پژوهش از نوع بنیادی و از نظر روش، کیفی است. نمونه پژوهشی در مرحله اول شامل: مبانی نظری و مقالات پژوهشی مرتبط، و مرحله دوم شامل: والدین در دسترس به تعداد30 نفر تا حد اشباع است. ابزار گردآوری داده ها: ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیازهای مشاوره ای والدین دانش آموزان دوره اول متوسطه به منظور تدوین بسته آموزشی و راهنمای اجرایی انجام گرفت. این پژوهش از نوع بنیادی و از نظر روش، کیفی است. نمونه پژوهشی در مرحله اول شامل: مبانی نظری و مقالات پژوهشی مرتبط، و مرحله دوم شامل: والدین در دسترس به تعداد30 نفر تا حد اشباع است. ابزار گردآوری داده ها: دسته اول شامل: تمامی لغات و مضامین مرتبط برگرفته از پیشینه پژوهشی و دسته دوم شامل: متون و مضامین حاصل از مصاحبه نیمه ساختار است. روش تجزیه و تحلیل: از نوع استقرایی «تحلیل نظام مند داده بنیاد»، که داده های حاصل از مطالعه متون فوق در قالب کدهای باز، مقوله ای و نظری به روش تحلیل محتوا کدگذاری شده اند. نیازها و مضامین استخراج شده در اختیار 5 ارزیاب خبره قرار گرفت که پس از ارائه برخی پیشنهادات، مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها نشان داد: که مهم ترین نیازهای مشاوره ای والدین در چهار مؤلفه کلی به ترتیب شامل: نیازهای روانی – اجتماعی/ روانی – عاطفی/ شناختی – تحصیلی/ اخلاقی – معنوی قرار دارند و سه نمونه از مهم ترین نیازهای جزئی آنان به ترتیب شامل: افزایش مهارت خودآگاهی فرزندان، تنظیم و مدیریت هیجان، و ارتباط صحیح والد-فرزندی می باشند، که در قالب بسته آموزشی و راهنمای اجرایی تدوین شد. نتیجه گیری: این بسته به عنوان پیشنهادات اجرایی و آموزشی می تواند خدمات مشاوره برای والدین و همچنین پیشرفت دانش آموزان را فراهم نماید، تا به نیازهای شان بصورت مناسب پاسخ دهد.
سیده نرگس پورعباس؛ ابوالقاسم عیسی مراد رودبنه
چکیده
ارتباط و تعامل با دیگران از مؤلفههای مؤثر در زندگی اجتماعی و تضمین سلامت و بهداشت روان آدمی محسوب میشود و با تمرکز بر رویکردهای پیشگیرانه و درمانی به تقویت ارتباط و درنهایت سلامت انسانها کمک میکند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رواندرمانی جامع دینی و تقویت ارتباط بین فردی دانش آموزان دختر متوسطه دوم با والدین آنان انجام ...
بیشتر
ارتباط و تعامل با دیگران از مؤلفههای مؤثر در زندگی اجتماعی و تضمین سلامت و بهداشت روان آدمی محسوب میشود و با تمرکز بر رویکردهای پیشگیرانه و درمانی به تقویت ارتباط و درنهایت سلامت انسانها کمک میکند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رواندرمانی جامع دینی و تقویت ارتباط بین فردی دانش آموزان دختر متوسطه دوم با والدین آنان انجام شد. هدف نهایی رواندرمانی جامع دینی، حل مشکل و پیشگیری از آسیبها و اختلالات و معرفی انسان سالم میباشد که در این پژوهش با تمرکز بر این مدل به پیشگیری از آسیبهای مربوط به ارتباط معیوب و تقویت ارتباط و تعامل در خانواده و والد- فرزند و بالعکس میباشد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه سه آموزشوپرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به این صورت که با استفاده از پرسشنامه غربالگری، تعداد 100 نفر را که بیشترین مشکل را در ارتباط بین فردی داشتند، انتخاب شدند. سپس بهصورت تصادفی در دو گروه 12 نفری (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه بر اساس پروتکل مبتنی بر رواندرمانی جامع دینی تحت آموزش قرار گرفتند. از پرسشنامههای الف- SCL90 (دروکاتیس و همکاران، 1973)، ب- الگوی ارتباطی خانواده (RFCP، ریچی و فیتر پاتریک، 1990) ج- GHQ (سلامت روان) برای جمعآوریهای دادههای پژوهش استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس نشان داد، اثر گروه آزمایش بر پسآزمون نمرات ارتباط بین فردی معنیدار است. نتایج این تحقیق نشانگر مؤثر بودن آموزش رواندرمانی جامع دینی در تقویت ارتباط بین فردی والدین و دانش آموزان بود. لذا رواندرمانی جامع دینی برای نوجوانان از سوی بسیاری از درمانگران مورداستفاده قرار گیرد. این پژوهش لزوم توجه و مؤثر بودن آموزش رواندرمانی جامع دینی را خاطرنشان میسازد.
فاطمه افقری؛ فاطمه بهرامی؛ مریم السادات فاتحی زاده
دوره 5، شماره 18 ، تیر 1393، ، صفحه 25-50
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی آسیب های موجود در تعامل بین والدین با فرزندان متأهل خود انجام شد. پژوهش حاضر قابل تفکیک به دو بخش میباشد. روش پژوهش در بخش اول، تحلیل کیفی می باشد که در این بخش ابتدا متون نظری و پژوهشی مرتبط با عنوان تحقیق مورد بررسی کیفی قرار گرفت، سپس با استفاده از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته بر روی یک نمونۀ 36 نفری (شامل زوجین ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی آسیب های موجود در تعامل بین والدین با فرزندان متأهل خود انجام شد. پژوهش حاضر قابل تفکیک به دو بخش میباشد. روش پژوهش در بخش اول، تحلیل کیفی می باشد که در این بخش ابتدا متون نظری و پژوهشی مرتبط با عنوان تحقیق مورد بررسی کیفی قرار گرفت، سپس با استفاده از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته بر روی یک نمونۀ 36 نفری (شامل زوجین و والدین) که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مهم ترین آسیبهای تعاملی والدین با فرزندان متأهل استخراج گردید. سپس اطلاعات حاصل از تحلیل مصاحبهها و همچنین کتب و مقالات مرتبط ادغام گردیده و از آن در جهت تهیۀ پرسشنامۀ آسیبشناسی تعاملی استفاده شد. در بخش دوم که به روش توصیفی مقطعی انجام گردید، پرسشنامۀ مذکور بر روی نمونه ای شامل 135 نفر از میان والدین (85 زن و 50 مرد)که به روش خوشهای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، اجرا گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با روش محاسبه فراوانی، انحراف استاندارد، میانگین، و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که از منظر کیفی، آسیب های تعاملی والدین با فرزندان متأهل خود عبارتند از وابستگی، انتظارات نابجا، بیاعتنایی، دخالت و رفتارهای منفی. در بخش کمی پژوهش نتایج نشان داد که آسیب های وابستگی عاطفی، بی اعتنایی والدین، انتظارات نابجای والدین و دخالت، با اختصاص بیشترین میانگینها به ترتیب اولویتهای اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج این پژوهش حاکی از آن است که آسیب های تعاملی وابستگی مالی و انتظارات نابجای فرزند به طور معناداری (05/0p<) در مورد فرزندان پسر بیش از فرزندان دختر است. نتایج این پژوهش در گسترش متون نظری در حوزۀ آسیب شناسی و مشاورۀ ازدواج و خانواده کاربرد دارد.
سیروس حاتمی فرد؛ سعید موسی کافی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله و مهارت ابراز وجود والدین بر میزان سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان انجام شد. این پژوهش در بین دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهر صومعه سرا با نمونه آماری 24 نفر به روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم انجام شد، روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله و مهارت ابراز وجود والدین بر میزان سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان انجام شد. این پژوهش در بین دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهر صومعه سرا با نمونه آماری 24 نفر به روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم انجام شد، روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی ویژه دانش آموزان دبیرستانی (AISS) (سینها و سنیگ 19993) بود. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه ی آموزش مهارت ابراز وجود والدین بر افزایش سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان اثر داشته است، مهارت حل مسئله بر سازگاری اجتماعی فرزندان اثر داشت ولی بر پیشرفت تحصیلی آنان اثر معناداری نداشته است، این یافته ها میتواند برای رشد و ارتقای سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.