محمد عسگری؛ عسگر چوبداری؛ حسین اسکندری
چکیده
همهگیر بودن بیماری کووید 19 در کل کشورهای جهان، سلامت روانشناختی و جسمی افراد جوامع را به خطر انداخته است و به دلیل ماهیت سریع انتشار بودن این بیماری تأثیرات بسیاری بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی مردم داشته است. هدف از این پژوهش تحلیل تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و ارائه راهکارهای ...
بیشتر
همهگیر بودن بیماری کووید 19 در کل کشورهای جهان، سلامت روانشناختی و جسمی افراد جوامع را به خطر انداخته است و به دلیل ماهیت سریع انتشار بودن این بیماری تأثیرات بسیاری بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی مردم داشته است. هدف از این پژوهش تحلیل تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و ارائه راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیبهای روانی ناشی از آن بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روششناسی در زمره پژوهشهای کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جهت نمونهگیری تعداد 16 نفر از افرادی که در دوران همهگیری به بیماری کووید 19 مبتلا شده بودند با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی انتخاب شدند. اطلاعات حاصل از پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمعآوری و جهت تحلیل این اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافتههای حاصل از مصاحبهها در سه مضمون اصلی افکار، احساسات و هیجانهای منفی ناشی از بیماری (بعد روابط فردی)، تغییر رفتار اعضای خانواده (بعد روابط خانوادگی) و تغییر رفتار دیگران (بعد روابط اجتماعی) استخراج و طبقهبندی شد. در جهت پیشگیری از پیامدهای بیماری کووید 19، مضمون اصلی انسجام و استحکام ساختار خانواده به دست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری کرونا روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد را بهشدت تحت تأثیر خود قرار میدهد و جهت پیشگیری و کنترل آسیبهای ناشی از آن باید انسجام و استحکام ساختار خانواده از طریق آموزشهای مرتبط و مداخلات روانشناختی مؤثر در دستور کار قرار گیرد.
مانی رفیعی اردستانی؛ حسین اسکندری؛ احمد برجعلی؛ نورعلی فرخی
چکیده
فقدان، اگرچه تجربهای مشترک میان انسانهاست، تعریف و گسترهی آن به این واسطه که افراد مختلف برداشتهای گوناگونی از آن دارند کماکان چالشی پیش روی پژوهشگران و درمانگرانی است که با این پدیده روبرو میشوند. در این مطالعه، که به شیوهای کیفی و پدیدارشناختی، با نمونهگیری هدفمند و به کمک گروههای کانونی و مصاحبهی ژرفنگر انجام ...
بیشتر
فقدان، اگرچه تجربهای مشترک میان انسانهاست، تعریف و گسترهی آن به این واسطه که افراد مختلف برداشتهای گوناگونی از آن دارند کماکان چالشی پیش روی پژوهشگران و درمانگرانی است که با این پدیده روبرو میشوند. در این مطالعه، که به شیوهای کیفی و پدیدارشناختی، با نمونهگیری هدفمند و به کمک گروههای کانونی و مصاحبهی ژرفنگر انجام گرفت، در مجموع تجربیات 13 نفر به صورت گروهی و 8 نفر به صورت انفرادی در خصوص تعریفشان از چیستی فقدان و فقدانهایی که در طول زندگیشان تجربه کردهاند اخذ و آوانویسی و بر اساس روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری تحلیل شد. نتایج به دستآمده نشان داد که تعریف جوانان از فقدان را میتوان در سه گونهی کلی تعریف فقدان برمبنای از دست دادن، برمبنای پیامدهای هیجانی و همچنین بر مبنای نداشتن شیء مطلوب دستهبندی نمود. همچنین گسترهای از تجارب فقدانهای فردی و ارتباطی شامل فوت افراد نزدیک، فقدانهای خانوادگی، عاشقانه یا دوستانه، اقتصادی- اجتماعی، جسمانی و نهایتاً فقدانهای مرتبط با مفاهیم ذهنی شناسایی شد. در نهایت مقایسهای با تحقیقات گذشته نشان داد که فقدانها دامنهی وسیعتری از آنچه که تا کنون شناسایی شده بود را در بر گرفته و تا حد زیادی وابسته به زیستجهان و فرهنگ افراد مورد بررسی هستند. در نتیجه ضروری به نظر می رسد که تحقیقات آتی واکنش به فقدان های مختف فردی و اجتماعی را از حیث شباهتشان به واکنش های متداول در سوگ مورد بررسی قرار دهند.