دانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-6051145620231222Conceptual model of will based on Islamic sourcesمدل مفهومی اراده بر اساس منابع اسلامی1371566110.22054/qccpc.2023.70026.3012FAمجیدقندی زادهکارشناسی ارشد روانشناسی عمومی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)0000-0001-9175-2790محمدرضاجهانگیرزاده قمیاستادیار گروه روانشناسی مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)محمدرضااحمدیاستادیار موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)Journal Article20220910The present study sought to achieve the two goals of developing a conceptual model of will based on Islamic sources and examining its validity using the method of linguistic semantics, qualitative content analysis and descriptive contextualization methodsBy forming the semantic field of will, 36 basic concepts of will are identified in Islamic sources.The results of the "content validity check" at this stage led to the elimination of 20 concepts and the remaining 16 concepts.The results of the search for explanatory descriptive sentences related to the sixteen concepts amounted to 52146 data based on the principle of saturation. They were screened in two stages, the weakness of the book and the lack of conceptual connection.The result of the screening was the removal of 51081 data and the remaining 1074 data, which were analyzed by coding them in three stages: primary open coding, central open coding, and selective open coding.The result of this process was 265 open codes,19 core codes and 4 selective codes.This process showed that, according to Islamic sources, the will consists of 19 components in the form of 4 dimensions.These components are: intellect and air of the soul (as a super-organizer),belief patterns, desires and needs, mood, environment. Socio-cultural (antecedent dimension), environmental events, attention, personal reflections, arousal, evaluation, intention, active effort, action (process dimension), psychological-spiritual collapse, worldly-hereafter confusion, psychological-spiritual growth, action organization and resilience (consequence dimension).These components were evaluated by 9 humanities and psychology experts and were evaluated as favorable using"Content Validity Index (CVI).This modelwillhavetheability tobe convertedinto psychologicalmeasures andeducational-psychological protocols.پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به دو هدفِ تدوین مدل مفهومی اراده بر اساس منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن به روش معناشناسی زبانی، روش کیفی تحلیل محتوا و روش توصیفی زمینهیابی بود.با تشکیل حوزه معنایی اراده 36 مفهوم اولیه مشیر به اراده درمنابع اسلامی شناسایی شد.نتایج حاصل از «بررسی روایی محتوایی» در این مرحله، به حذف 20 مفهوم و باقیماندن 16 مفهوم دیگر منجر شد.نتایج حاصل از جستجوی جملات توصیفی تبیینی مرتبط با مفاهیم شانزدهگانه،بالغ بر 52146 داده بر اساس اصل اشباع بود که در دو مرحله ضعف کتاب و عدم ارتباط مفهومی، غربال شدند.حاصل غربالگری، حذف 51081 داده و باقیماندن 1074 داده بود که با کدگذاری آنها در سه مرحلة کدگذاری باز اولیه، کدگذاری باز محوری و کدگذاری باز انتخابی تحلیل شدند. حاصل این فرایند 265 کدباز، 19 کد محوری و 4 کد انتخابی بود. این فرایند نشان داد که اراده بر اساس منابع اسلامی از 19 مؤلفه در قالب 4 بُعد تشکیل شده است.این مؤلفه ها عبارتند از: عقل و هوای نفس (به عنوان فراسازماندهنده)، الگوهای باور، امیال و نیازها، خلقوخو، محیط اجتماعی – فرهنگی (بعد پیشایندی)، رویدادهای محیطی، توجه، تأملات شخصی، انگیختگی، ارزیابی، قصد، تلاش فعال، عمل (بعد فرایندی)، فروپاشی روانی - معنوی، سرگشتگی دنیوی - اخروی، رشد روانی - معنوی، سازماندهی عمل و تابآوری (بعد پیامدی). این مؤلفهها توسط 9 کارشناس علومانسانی و روانشناسی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی (CVI)» مطلوب ارزیابی شد (CVI=0.97).این مدل قابلیت تبدیل به سنجههای روانشناختی و پروتکلهای آموزشی - روانشناختی را خواهد داشت.https://qccpc.atu.ac.ir/article_15661_78cb9271fe598fd51b5b88ba66e4b857.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-6051145620231222A Comparison of Effectiveness of Spiritual Therapy and Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on Reducing Existential Anxiety in Women with Breast Cancerمقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان39661553510.22054/qccpc.2023.70009.3011FAزهرا زریمعیندانشجوی دکتری روان شناسی سلامت، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی ، کرج ، ایران0000-0003-4920-0401خدیجهابوالمعالی الحسینیاستاد گروه روانشناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، ایرانمحمد رضاصیرفیاستادیار گروه روانشناسی دانشگاه آزاد واحد کرجJournal Article20220909Breast cancer is the most common cancer in women and the second cause of death from cancer. This disease is associated with psychological distress, anxiety, emotional distress, and depression. Therefore, the importance of psychological interventions is revealed to reduce the stressful consequences of breast cancer. The purpose of this study was to compare the effectiveness of spirituality therapy with acceptance and commitment therapy in reducing existential anxiety in women with breast cancer. The research method was quasi-experimental with the pre-test and post-test design and a one-month follow-up with two experimental groups and one control group. The population included women who were referred to the specialized women's cancer center of Khatam al-Anbia Hospital, among them 45 women who had a score of 1.5 standard deviation above the mean on the existential anxiety scale were identified and randomly assigned to three groups and completed Good and Good existential anxiety scale. The first experimental group underwent eight sessions of spiritual therapy and the second experimental group underwent eight sessions of acceptance and commitment therapy. The data were analyzed using MANCOVA and ANOVA with repeated measures. The results showed that the effect of the two methods of spirituality therapy and acceptance and commitment therapy on reducing existential anxiety in women with breast cancer was significant, and there was no significant difference between the effectiveness of the two methods on existential anxiety. It is suggested that health psychologists use spiritual therapy and acceptance and commitment therapy to reduce existential anxiety in breast cancer patients.سرطان پستان شایعترین بیماری سرطانی و دومین علت مرگ و میر سرطانی در بین زنان است و با پریشانیهای روانشناختی، اضطراب، اختلالات عاطفی و افسردگی همراه است. لذا مداخلات روانشناختی برای کاهش پیامدهای استرسزای ناشی از تشخیص و درمانهای پزشکی سرطان پستان ضرورت مییابد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنویت درمانی با درمان پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیش-آزمون-پسآزمون و پیگیری یک ماهه با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه دربرگیرنده زنان مراجعهکننده به مرکز فوقتخصصی سرطان زنان بیمارستان خاتم الانبیا بود که از میان آنان 45 زن مراجعه کننده که نمره آنان در مقیاس اضطراب هستی 5/1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، شناسایی و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری دادهها از مقیاس اضطراب هستی گود و گود استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه معنویتدرمانی و گروه آزمایشی دوم تحت 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس با اندازهگیریمکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان اثر معنادار دارد، و بین اثربخشی دو روش مذکور بر اضطراب هستی تفاوت معناداری وجود ندارد. توصیه میشود برای کاهش اضطراب هستی در بیماران مبتلا به سرطان پستان از معنویتدرمانی و درمان پذیرش و تعهد استفاده شود.دانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-6051145620231222Lived experiences of young addicts about the role of social support in preventing addiction relapseتجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری از عود اعتیاد671011569710.22054/qccpc.2023.72447.3074FAعلیبیانیدانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران0000-0003-3135-6440رحمت اللهامیر احمدیاستاد یارگروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهرعلی رضااسماعیلیاستادیارگروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحدآزادشهرJournal Article20230206Addiction relapse is a complex, multifaceted and dynamic phenomenon that is influenced by biological, psychological and social factors. The purpose of this research was to analyze the lived experiences of young addicts about the role of social support in preventing addiction relapse. Husserl's descriptive phenomenological method was used in order to discover the lived experiences of young people and the role of social support in their return to addiction. The target population consisted of all young people, who were between 18 and 35 years old. They had referred to addiction treatment centers in Golestan province to get rid of addiction again. Participants were selected using purposive sampling. Sampling continued until data saturation; this goal was realized in sample 15.The data collection tool was a semi-structured interview; which lasted between 50 to 70 minutes. The data were analyzed using the 7-step Colaizzi method. In order to achieve validity and reliability of the interviews, the criteria proposed by Lincoln and Gouba. From the analysis of young people's lived experiences of the role of social support in addiction relapse, 5 main themes and 38 sub-themes were obtained. The main themes were: bad friends, insufficient family support, weak family control, family coercion and marital discord. Social support is very important in preventing addiction; And it demands special attention, especially from families.عود اعتیاد پدیده ای پیچیده، چند وجهی و پویا است که تحت تاثیر عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی قرار می گیرد. هدف این پژوهش واکاوی تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری عود اعتیاد بود. به منظور کشف تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در بازگشت مجدد آنان به اعتیاد از روش پدیدار شناسی توصیفی هوسرل بهره گرفته شد. جامعه هدف را کلیه جوانانی تشکیل داد، که در فاصله سنی بین 18 تا 35 سالگی قرار داشتند؛ و جهت ترک اعتیاد مجدد به مراکز ترک اعتیاد استان گلستان مراجعه کردند. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت؛ که این هدف در نمونه 15 تحقق یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود؛ که بین 50 تا 70 دقیقه طول کشید. داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. به منظور دستیابی به روایی و پایایی مصاحبه ها از معیارهای پیشنهادی لینکلن و گوبا استفاده شد. از تحلیل تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در عود اعتیاد 5 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی بدست آمد. مضمون های اصلی عبارت بودند از: دوستان ناباب، حمایت و پشتوانه ناکافی خانوادگی، کنترل ضعیف خانواده، اجبار خانواده و ناسازگاری زناشویی. حمایت اجتماعی در پیشگیری از اعتیاد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ و توجه ویژه ای را به خصوص از سوی خانواده ها طلب می کند.https://qccpc.atu.ac.ir/article_15697_6417174d232c58df1ef47a892fc6e3e5.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-6051145620231222The Analysis of Marital behavior and intention of young people in Tehran from the perspective of marital paradigmتحلیل رفتار و قصد ازدواج جوانان از منظر پارادایم زناشویی1031391566210.22054/qccpc.2023.69756.3000FAاحمدغیاثونددانشیار دانشگاه علامه طباطبائیباب اللهبخشی پور جویباریاستادیار دانشگاه پیام نور ساریJournal Article20220826در جامعه ایران ازدواج و تشکیل خانواده تحت تاثیر عوامل مختلف، تغییرات ساختاری و کارکردی بسیاری به خود دیده است. در پژوهش حاضر برای تبیین گرایش جوانان نسبت به ازدواج، از چارچوب نظری پارادایم زناشویی استفاده شده است. این پارادایم توسط دو سامانۀ بزرگ از باورها، یکی «باور به متأهل شدن» و «باور به متأهل ماندن» در قالب 6 متغیر زمانبندی، فرایند، برجستگی، ماندگاری، زمینه و مرکزیت زناشویی، بر رفتار و قصد زناشویی تاثیر می گذارد. این مطالعه به روش «پیمایش» انجام گرفته و جمعیت آماری آن را «کلیه دختران و پسران جوان ساکن شهر تهران در سال 1401» تشکیل داده اند. شیوه نمونهگیری از نوع «نمونهگیری چند مرحلهای» بوده و حجم نمونه برابر با 355 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها، «پرسشنامه» بوده و اعتبار مفاهیم از طریق اعتبار صوری و سازه و نیز پایایی با کمک آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج نشان می دهند که حدود نیمی از جوانان مورد مطالعه در شهر تهران رفتار زناشویی مقیدانه ای دارند که به لحاظ هنجاری بیانگر آن است که هیچ رابطه ای با جنس مخالف ندارند. در بررسی رابطه بین دو سامانه «باور به متاهل شدن» و «باور به متاهل ماندن» مشاهده گردید که رفتار زناشویی مقیدانه جوانان بیش از هر چیزی متاثر از متغیرهای سامانه «باور به متاهل ماندن» است تا «باور به متاهل شدن؛ به عبارتی جوانانی که در سطوح مختلف رابطه مقیدانه ای با جنس مخالف دارند؛ در حفظ، تعهد و نقش های زناشویی آینده نیز بهتر و مقیدتر عمل می کنند.در جامعه ایران ازدواج و تشکیل خانواده تحت تاثیر عوامل مختلف، تغییرات ساختاری و کارکردی بسیاری به خود دیده است. در پژوهش حاضر برای تبیین گرایش جوانان نسبت به ازدواج، از چارچوب نظری پارادایم زناشویی استفاده شده است. این پارادایم توسط دو سامانۀ بزرگ از باورها، یکی «باور به متأهل شدن» و «باور به متأهل ماندن» در قالب 6 متغیر زمانبندی، فرایند، برجستگی، ماندگاری، زمینه و مرکزیت زناشویی، بر رفتار و قصد زناشویی تاثیر می گذارد. این مطالعه به روش «پیمایش» انجام گرفته و جمعیت آماری آن را «کلیه دختران و پسران جوان ساکن شهر تهران در سال 1401» تشکیل داده اند. شیوه نمونهگیری از نوع «نمونهگیری چند مرحلهای» بوده و حجم نمونه برابر با 355 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها، «پرسشنامه» بوده و اعتبار مفاهیم از طریق اعتبار صوری و سازه و نیز پایایی با کمک آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج نشان می دهند که حدود نیمی از جوانان مورد مطالعه در شهر تهران رفتار زناشویی مقیدانه ای دارند که به لحاظ هنجاری بیانگر آن است که هیچ رابطه ای با جنس مخالف ندارند. در بررسی رابطه بین دو سامانه «باور به متاهل شدن» و «باور به متاهل ماندن» مشاهده گردید که رفتار زناشویی مقیدانه جوانان بیش از هر چیزی متاثر از متغیرهای سامانه «باور به متاهل ماندن» است تا «باور به متاهل شدن؛ به عبارتی جوانانی که در سطوح مختلف رابطه مقیدانه ای با جنس مخالف دارند؛ در حفظ، تعهد و نقش های زناشویی آینده نیز بهتر و مقیدتر عمل می کنند.https://qccpc.atu.ac.ir/article_15662_e6f179d073e75733911d3c9a2d27bdff.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-6051145620231222Phenomenology of self-injurious behaviors in female students of first secondary education in Qom city (1401)پدیدارشناسی رفتارهای خودآسیبرسان در دانشآموزان دختر متوسطه اول1411681569310.22054/qccpc.2023.73194.3100FAمحمدرضاتمسکیکارشناسی ارشد مشاوره دانشگاه فرهنگیانoooo-0003-2461-5707Journal Article20230403Disorganized and invalidating psychological and environmental conditions are the main factors in using non-suicidal self-harm to convey social messages. The aim of this research was the phenomenological study of this phenomenon in female students of the first secondary school of education in Qom city (1402-1401). Its "research method" is "Seven-step Colizzian descriptive phenomenology"; which has been evaluated with the criteria of believability, transferability, reliability and verifiability. The final result of this phenomenological study from semi-structured interviews with 13 participants; In total, there are 6 main themes, 26 sub-themes and 135 concepts. Its agents were mainly messages "indicating chaos" to achieve "negative social reinforcement" (relief from tension and extroverted behavior) or to achieve "positive social reinforcement" (reassurance and attention-seeking). The sexual orientation of the participants is mainly reported as either homosexual or heterosexual. Among the new concepts specific to this research, we can mention "conflict of home, school and media values", "not having freedom of choice", "problem of expressing opinion" and "meaninglessness".شرایط روانی و محیطی نابسامان و بیاعتبارساز عامل اصلی در استفاده از خودآزاری غیر خودکشی برای انتقال پیامهای اجتماعی است. هدف این تحقیق، مطالعهی پدیدارشناختی این پدیده در دانشآموزان دختر متوسطه اول آموزش وپرورش شهرستان قم (1402-1401) بوده است. «روش تحقیق» آن «پدیدارشناسی توصیفی هفت مرحلهای کلایزی» است؛ که با معیارهای باورپذیری، انتقالپذیری، قابلیت اعتماد و تاییدپذیری ارزیابی شده است. حاصل نهایی این مطالعهی پدیدارشناسانه از مصاحبهی نیمهساختارمند با 13 مشارکتکننده؛ در مجموع 6 مضمون اصلی، 26 مضمون فرعی و 135 مفهوم میباشد. عوامل آن عمدتا پیامهایی «حاکی از آشفتگی» برای رسیدن به «تقویت منفی اجتماعی» (رهایی از تنش و رفتار برونریزی) یا برای رسیدن به «تقویت مثبت اجتماعی» (اطمینانجویی و توجهطلبی) بوده است. گرایش جنسی مشارکتکنندگان عمدتا یا همجنسگرا و یا دگرجنسگرا گزارش شده است. از مفاهیم جدید مختص این پژوهش، میتوان از «تعارض ارزشهای خانه، مدرسه و رسانه»، «نداشتن آزادی انتخاب»، «مشکل ابراز عقیده» و «بیمعنایی» یاد کرد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_15693_518e3c875fd4a12fe19032083ab9f2ff.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-6051145620231222Comparison of the effectiveness of parenting education based on acceptance and commitment and parenting based on positive psychology on the mother-child relationship in mothers of children with attention deficit / hyperactivity disorderمقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبتگرا بر رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی1692031570110.22054/qccpc.2023.68263.2956FAدکترناصرامینیاستادیار گروه روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحدبوشهر0000-0001-5300-6236محبوبهبنانیمربی گروه روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحدبوشهر0000-0001-7587-6072محمودبرجعلیاستادیارگروه گروه روان شناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی تهران0000-0003-3148-096Xمولودکیخسروانیاستادیار گروه روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر0000-0002-0388-4265Journal Article20220601The purpose of this research was to compare the effectiveness of parenting education based on acceptance and commitment and parenting based on positive psychology on the mother-child relationship. The research design was semi-experimental with a pre-test-post-test design with two experimental groups and one control group. The statistical population was the mothers of children with attention deficit/hyperactivity disorder aged 8 to 12 years old in the 6th, 5th, and 2nd districts of Tehran city, in 2014-2016, and their number was 300. Using the available and targeted sampling method, 45 volunteer mothers were included in the study as the final sample size and were completely randomly divided into two experimental groups and a control group The tools of the current research are the mother-child relationship scale of Pianta (2011), the educational content of parenting based on acceptance and commitment by Kevin and Morrell (2009), the content of Seligman's positive psychology educational course. (2005). In order to analyze the data, descriptive indices (mean and standard deviation) and inferential statistics (univariate analysis of covariance) were used in SPSS software version 22. The findings indicated that, between the educational group of parenting based on On acceptance and commitment, there was a significant difference in the mean score of the mother-child relationship between the parenting training group based on positive psychology and the control group .parenting education based on positive psychology had a greater effect on mother-child relationship in mothers of children with attention deficit/hyperactivity disorder than parenting education based on paternalism and commitmentهدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روانشناسی مثبتگرا بر رابطه مادر-کودک بود. جامعه اماری پژوهش ،کلیه مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی 8 تا 12 ساله پسر مناطق ۶،۵،۲ شهر تهران در سال 1399-1400که ۳۰۰ نفر را تشکیل می دادند بود.روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. روش نمونه گیری پژوهش در دسترس و هدفمند بود .تعداد 45 مادر داوطلببعنوان حجم نهایی نمونه وارد مطالعه شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند.ابزار پژوهش حاضر مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011)، محتوی دوره آموزشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد کوین و مورل(2009) و محتوی آموزش مبتنی بر روانشناسی مثبتگرا سلیگمن <br />(2005)بودند. برای تحلیل دادهها، از شاخصهای توصیفی (میانگین وانحراف معیار )و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) در نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده گردید. نتایج نشان داد، بین گروه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد ، گروه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و گروه گواه ، در میانگین نمره ی رابطه مادر-کودک تفاوت معناداری وجود داشت(05/0 p<). همچنین آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا نسبت به آموزش فرزندپروری مبتنی بر پدیرش و تعهد ،اثربخشی بیشتری بر رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توحه/ بیش فعالی داشت(p0/000<)یافته های پژوهش حاکی از این بود که دو رویکرد اموزشی بر رابطه مادر _ کودک تاثیر داشتند .https://qccpc.atu.ac.ir/article_15701_445f1f0d604c55131b00d904cc2873ba.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-6051145620231222اثربخشی آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش بر ارتباطات میان فردی و انگیزش درونی معلمان مدارس استثناییاثربخشی آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش بر ارتباطات میان فردی و انگیزش درونی معلمان مدارس استثنایی2052291570310.22054/qccpc.2023.72149.3070FAصالحصالحیدانشجوی کار شناسی ارشد روان شناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی قمرضاناظریاستادمدعو روان شناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی قمJournal Article20230118هدف از پژوهش بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ارتباطات میان فردی و انگیزش درونی معلمان مدارس استثنایی بود.روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه معلمان مشغول به تدریس در مدارس استثنایی شهر مشهد در سال 1400 تشکیل می دهد. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شد که در نتیجه 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش در 8 جلسه،90 دقیقهای در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ارتباطات میان فردی (پیرس) و انگیزش درونی (مک آلی) میباشد. جهت تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده گردید.یافتههای پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ارتباطات میان فردی و انگیزش درونی تاثیر داشتهاست.P <0/0001. نتیجهگیری:درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند انگیزش درونی را افزایش دهد و موجب بهبود ارتباطات میان فردی گردد.هدف از پژوهش بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ارتباطات میان فردی و انگیزش درونی معلمان مدارس استثنایی بود.روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه معلمان مشغول به تدریس در مدارس استثنایی شهر مشهد در سال 1400 تشکیل می دهد. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شد که در نتیجه 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش در 8 جلسه،90 دقیقهای در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ارتباطات میان فردی (پیرس) و انگیزش درونی (مک آلی) میباشد. جهت تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده گردید.یافتههای پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ارتباطات میان فردی و انگیزش درونی تاثیر داشتهاست.P <0/0001. نتیجهگیری:درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند انگیزش درونی را افزایش دهد و موجب بهبود ارتباطات میان فردی گردد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_15703_2f3bde8f35a442ae24b4e630a421da80.pdf