دانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605131220121221The Role of Resiliency, Spirituality, and Religiosity in Predicting Satisfaction with Life in the Elderlyنقش تاب آوری، معنویت و دینداری در پیش بینی رضایتمندی از زندگی در سالمندان120590610.22054/qccpc.2011.5906FAیوسفاعظمیدانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی دانشگاه علامه طباطبائیعبداللهمعتمدیاستادیار گروه روان شناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائییونسدوستیاندانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره توانبخشی، دانشگاه علامه طباطبائیمحمدجلالونددانشجوی کارشناس ارشد روا نشناسی بالینی، دانشگاه شیرازمحسنفرزانگاندانشجو ی کارشناسی ارشد روا نشناسی عمومی، دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161120This study investigates the role of resiliency, spirituality and religiosity in predicting life satisfaction among the elderly of Baharestan city and also the weight of each of the predictor variables. In this descriptive- correlational research, 280 aged people in Baharestan city are selected based on a multi-stage cluster sampling. For data collections, questionnaires including Connor-Davidson (CD-RIS) resiliency questionnaire, spirituality / religiosity questionnaire by the United States National Institutes of Health, Diener’s Satisfaction with Life Scale (SWLS), and demographic features questionnaire are used. For data analysis, Pearson correlation coefficient and regression equation coefficients are used. Results show that there is a relationship between resiliency, spirituality and religion and life satisfaction. The regression equation coefficients shows that variables including resiliency, spirituality and religiosity are significantly able to predict life satisfaction (p<0/001). The low variance inflation factor (VIF) indicates that the predictor variables are not in-line. The resiliency is one predictor variables of life satisfaction, but it can be a strong predictor variable with the help of spirituality and religion.هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش تابآوری، معنویت و دینداری در پیشبینی رضایتمندی از زندگی در سالمندان شهرستان بهارستان، همچنین تعیین وزن هر یک از متغیرهای پیشبینی کننده، انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. 280 نفر از سالمندان شهرستان بهارستان، که به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها پرسشنامه تابآوری کونور– دیویدسون، پرسشنامه معنویت/ دینداری مؤسسه ملی سلامت ایالات متحده، مقیاس رضایتمندی از زندگی دینر، و نیز پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی به کار برده شد. برای تحلیل دادهها ازضریب همبستگی پیرسون و همچنین از روش رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تابآوری، معنویت و دینداری با رضایتمندی از زندگی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین ضریب رگرسیون نشان داد که متغیرهای تابآوری، معنویت و دینداری به طور معناداری قادر به پیشبینی رضایتمندی از زندگی بودند ( 001/0>p) پایین بودن عامل تورمواریانس( VIF) هم نشان دهنده میزان هم خطی پایین بین متغیرهای پیش بین بود. نتیجه گیری: تابآوری از جمله متغیرهای پیشبین رضایتمندی از زندگی است اما این عامل با کمک متغیر معنویت و دینداری می تواند پیشبینی کننده قوی برای متغیر رضایت از زندگی باشد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5906_367576ddfbf339838fea03894ccf5c15.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605131220121221The Effect of Schema Therapy in Patients with Recurrent Depression Disorder: A Single-Case Studyبررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود اختلال افسردگی اساسی عود کننده2148590710.22054/qccpc.2011.5907FAمسیبیار محمدی واصلعضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینای همداناحمدبرجعلیهیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی0000-0001-6823-7600محمودگلزاریعضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائیعلیدلاوراستاد دانشگاه علامه طباطبائی0000-0001-5922-3119Journal Article20161120Schema theory is developed for patients with chronic psychological problems who have not achieved significant success in cognitive therapy. Although this approach has been applied mostly to personality disorders, it can also be a useful treatment for depression disorder. Therefore, the aim of this study is to show whether or not schema therapy is effective in the treatment of recurrent major depressive symptoms. This single-case experimental study is carried out with the method of multiple baseline on six patients who are all diagnosed with primarily a DSM-IV recurrent depression disorder. Patients are tested in four points in time; pre- treatment, in the 4th session, the 8th session, and the 12th session (post- treatment). Instruments used are Beck Depression Inventory (BDI), Short Form of Young Schema Questionnaire (YSQ) and Structured Clinical Interview for DSM-IV Axis I Disorder (SCID-I). The findings show that schema therapy plays a role in improving the symptoms of recurrent depression disorder and early maladaptive schema during the treatment. The results of the present study indicate that schema therapy could be effective in treating recurrent depression disorder. Thus, by identifying depressive schemas, they can be treated and reformed with interventions focused on the schema.هدف: نظریه طرحواره برای بیماران با مشکلات روا نشناختی مزمن که موفقیت قابل توجهی در درمان شناختی به دست نمی آوردند، رشد یافت. اگرچه این نظریه اغلب برای اختلالات شخصیت به کار م یرود، اما م یتواند برای اختلال افسردگی برنامه درمانی مناسبی باشد. بنابراین این پژوهش با این هدف آغاز شد که نشان دهد آیا طرحواره درمانی بر بهبود علائم افسردگی اساسی عودکننده مؤثر است یا خیر؟ روش: این پژوهش بر اساس طرح آزمایشی تک آزمودنی با روش خط پایه چندگانه بر روی 6 آزمودنی (20-30 سال) که دارای اختلال افسردگی اساسی بودند، انجام گرفت. داد ه ها به وسیله پرسشنامه های ( 1) افسردگی بک ( 2 طرحواره های یانگ ( 3) مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلالات محور I در DSM-IVدست آمد. با انجام مصاحبه بالینی و تشخیص اختلال افسردگی اساسی، طرحواره درمانی در12 جلسه 60-45 دقیقه ای (تقریباً هر هفته یک جلسه) اعمال شد. که پیش از مداخله، حین مداخله و پس از پایان مداخله آزمودن یها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل داده ها اثر بخشی نسبی طرحواره درمانی را در کاهش علائم اختلال افسردگی اساسی عودکننده و اصلاح و بهبود طرحواره های ناکارآمد اولیه افراد افسرده نشان داد. نتیجه گیری: بنابراین با شناسایی طرحواره های افسرده ساز م یتوان آنها را هدف درمان قرار داد و با مداخلات درمانی متمرکز بر طرحواره موجب تغییر و اصلاح آنها شد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5907_fdc390b76d15412fbbc91d5ee9a54657.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605131220121221Comparison of the Effect of Existential Group Counseling and Cognitive-Behavioral Therapy on Students' Anger Controlبررسی اثربخشی و مقایسه مشاورة گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی و شناختی – رفتاری بر کنترل خشم دانش آموزان4971590810.22054/qccpc.2011.5908FAمحراببشیر پوردانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبائیحسینسلیمیعضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161120The purpose of the present research was to examine the effect of existential group counseling and cognitive-behavioral therapy on anger management in students. In this pre-post test experimental study, the statistical population consisted of all (367) high school students in the Baruq city high school students. Two schools were selected as sample by cluster sampling. Conducting the Sigel Questionnaire (1986), 30 students were selected and assigned to three groups randomly. For one group, eight sessions of existential group counseling and for another, eight sessions of cognitive-behavioral therapy were carried out. The control group received no intervention and MANCOVA and Post hoc Scheffe Test were applied to analyze the data. The MANCOVA showed that there is significant difference between two experimental (existential and cognitive-behavior therapy) groups and the control group. Except external anger, there is significant difference between existential and cognitive- behavior group counseling and the control group in all components of angry situations. However, there is not any significant difference between two experimental groups. Therefore, both existential and cognitive- behavior group counseling decrease the level of anger in students.هدف: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر مشاورة گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی و شناختی - رفتاری بر میزان کنترل خشم دانش آموزان پسر دبیرستانی در باروق انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مدارس متوسطه شهر باروق ( 367 نفر) بودند. از میان مدارس پسرانه دوره دبیرستان از طریق نمونهگیری خوشه ای دو مدرسه انتخاب شد و با اجرای پرسشنامه خشم چندبعدی سیگل(1986)، 30دانش آموز را که کنترل خشم پایین تری داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین گردیدند. مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی به مدت هشت جلسه روی یک گروه اجرا شد و روی گروه دیگر هشت جلسه رویکرد شناختی- رفتاری اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و شفه، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل نشان داد که در متغیرهای خشم کلی و خشم انگیختگی، بین هر سه گروه وجودی، شناختی- رفتاری و کنترل با همدیگر تفاوت معناداری وجود دارد ( 01/0>p). غیر از مؤلفه خشم بیرونی، در مؤلفه های موقعیت خشم انگیز، نگرش خصمانه و خشم درونی بین گروه وجودی با گروه کنترل و گروه شناختی- رفتاری با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت، ولی بین گروه های وجودی و شناختی- رفتاری تفاوت معناداری حاصل نشد. ( 05/0< p) نتیجه گیری: مشاورة گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی و رویکرد شناختی - رفتاری میزان خشم در دانشآموزان را کاهش داده استhttps://qccpc.atu.ac.ir/article_5908_fb044ac7d8478234e318f960b659e8bc.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605131220121221The Effectiveness of Cognitive-Behavioral Group Therapy in Mental Health and Prevention of Relapse in Drug- Dependent Peopleاثربخشی گروه درمانی شناختى- رفتارى در افزایش سلامت روانی و بازگشت به مصرف مواد مخدر در افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به دو مرکز درمان سوءمصرف مواد در سطح شهر تهران7391590910.22054/qccpc.2013.5909FAلیلاشکوهی امیرآبادیدانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستانعلیرضاصفویپزشک بیمارستان نیروی هئایی ارتشJournal Article20120920The purpose of this research is to investigate the effectiveness of cognitive-behavioral group therapy in mental health and prevention of relapse in drug-dependent people. In this quasi-experimental study, 112 individuals who have started Methadone treatment in the two Drug-Abuse Treatment Centers in Tehran are divided into an experimental (56 subjects) and a control (56 subjects) group. The experimental group undergoes 12 90-minute sessions of cognitive-behavioral group therapy and the control group does not receive any particular treatment. All participants complete the General Health Questionnaire (GHQ-28) and undergo urine tests for morphine at the beginning of the study, at the end of the cognitive-behavioral group therapy and two months after the completion of treatment. The data are analyzed using descriptive statistics, χ2, Post hoc test and multiple analysis of variance. The MANOVA data analysis shows a significant difference between the two groups regarding the mental health in the post-test stage (p<0. 001). χ2 test results indicate significant difference in the rate of relapse in the two groups (p<0.001). As a result, cognitive behavioral group therapy is effective in the improvement of general health and prevention of relapse in drug- dependent individuals.زمینه:پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی - رفتاری بر سلامت روانی و پیشگیری از عود مصرف مواد مخدر در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شده است. روش:روش پژهش در این تحقیق، شبه آزمایشی بود و جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیۀ بیماران (معتادان) مراجعه کننده به دو مرکز درمان سوءمصرف مواد در سطح شهر تهران، انتخاب نمونه به شکل نمونه گیری هدفمند بود و از می ان 400 فرد وابسته به مواد افیونی سرند شده، 112 نفر از افرادی که در دو مرکز درمان سوء مصرف مواد مخدر در تهران، درمان نگهدارنده با متادون را شروع کرده بودند ، در دو گروه آزمایش ( 56 نفر) و کنترل ( 56 نفر) بررسی شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان گروهیِ شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل، درمان خاصی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش، در آغا ز پژوهش ، پایان دوره گروه درمانی و دو ماه پس از پایان گروه درمانی، پرسشنامه سلامت عمومی را تکمیل کردند و از نظر مورفین موجود در ادرارشان مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، رو شهای آمار توصیفی، آزمون خی دو، آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی مقایسه های جفتی استفاده شد. یافته ها: داده های حاصل از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر بین دو گروه از لحاظ سلامت روانی ،تفاوت معناداری نشان داد، ( 001/0>p). همچنین نتایج آزمون خی دو، گویای معنی دار بودن تفاوت دو گروه از نظر میزان عود مصرف مواد مخدر بود ( 001/0>p). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان گروهی شناختی- رفتاری در بهبود سلامت روانی و پیشگیری از عود مصرف مواد مخدر مؤثر بود.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5909_3f956fb80fc0e6c0e839163f268694be.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605131220121221The Comparison of Effectiveness of Three Treatments: Diet, diet with exercise and diet with cognitive behavior therapy on weight loss and improved life satisfaction of male employees with obesity and overweight in national Iranian drilling companyمقایسه اثربخشی سه شیوه رژیم درمانی، رژیم درمانی به همراه ورزش و رژیم درمانی به همراه رفتاردرمانی شناختی بر روی کاهش وزن و بهبود رضایت از زندگی کارکنان مرد چاق و دارای اضافه وزن شرکت ملی حفاری ایران93123591010.22054/qccpc.2013.5910FAمهدیزارع احمد آبادیاستادیار مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی (سازمان سمت)علی اکبرپونده نژاداندانش آموخته کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20120920The aim of this investigation is to compare the effectiveness of three treatments including diet, diet with exercise and diet with cognitive behavioral therapy on weight loss and improved life satisfaction in male employees with obesity and overweight in National Iranian Drilling Company. The statistical population consists of the National Iranian Drilling Company employees who are overweight or obese. Of the 235 volunteers, 60 are selected to participate in the study and randomly divided into three groups, each consisting of 20 people. This study is a quasi-experimental with pre-test, post-test and follow-up design. Weight and life satisfaction of subjects are examined by electronic weight scale and Diener’s Satisfaction with Life Scale three times. In order to analyze the data, covariance analysis and Repeated-measures test are administered using SPSS-19. The results show that using diet with exercise and diet with cognitive behavioral therapy methods leads to a significant weight loss while diet therapy alone does not decrease the weight significantly. Diet with cognitive behavioral therapy is more effective in weight loss than diet with exercise. Other results show that the treatment by diet with cognitive behavioral therapy is effective in increasing the life satisfaction. It can therefore be concluded that not only does diet with cognitive behavioral therapy cause weight loss like diet with exercise, it also enhances the life satisfaction in individuals.هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی سه شیوه رژیم درمانی، رژیم درمانی به همراه ورزش و رژیم درمانی به همراه رفتار درمانی شناختی بر کاهش وزن و بهبود رضایت از زندگی کارکنان مرد چاق و داری اضافه وزن شرکت ملی حفاری ایران بود. جامعه آماری شامل آن دسته از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود که دارای اضافه وزن و یا مبتلا به چاقی بودند. از میان 235 فرد داوطلب برای شرکت در پژوهش حاضر 60 نفر انتخاب شد و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفره رژیم درمانی به همراه رفتار درمانی شناختی، رژیم درمانی به همراه ورزش و گروه رژیم درمانی جایگزین شدند. روش تحقیق پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح مقایسه پیشآزمون و پسآزمون و آزمون پیگیری بود. برای سنجش شاخص های مربوط به وزن شرکت کنندگان از تروازوی الکترونیکی و همچنین برای ارزیابی رضایت زندگی از پرسشنامه رضایت از زندگی داینر استفاده شد که سه بار بر روی شرکت کنندگان در مرحله پس آزمون، پیشآزمون و همچنین آزمون پیگیری اجرا شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس و آزمون اندازه گیری های مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شد.نتایج نشان داد که استفاده از روش رژیم درمانی به همراه ورزش و روش رژیم درمانی به همراه رفتار درمانی شناختی باعث کاهش وزن شرکت کنندگان تحقیق شد، درحالیکه رژیم درمانی به تنهایی بر کاهش وزن شرکت کنندگان موثر نبود. روش رژیم درمانی به همراه رفتار درمانی شناختی بیشتر از روش رژیم درمانی به همراه ورزش در تداوم کاهش وزن شرکت کنندگان موثر بود. سایر نتایج نشان داد که تنها روش رژیم درمانی به همراه رفتار درمانی شناختی بر افزایش رضایت از زندگی افرادموثر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که رژیم درمانی به همراه رفتار درمانی شناختی نه تنها مانند روش رژیم درمانی به همراه ورزش میتواند موجب کاهش وزن افراد شود، بلکه علاوه بر کاهش وزن افراد موجب بهبود رضایت از زندگی افراد نیز می شود.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5910_b7921eb078f45dc7c321412b429d2219.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605131220121221The Effect of Training the Skills of Coping with Stress and Coping Strategies on Mental Health of Female Studentsتأثیر آموزش مهار تهای مقابله با استرس و راهبردهای مقابل های بر سلامت روان دانشجویان دختر125143591110.22054/qccpc.2013.5911FAنازیبنائیکارشناسی ارشد روانشناسی عمومی (نویسنده مسئول)محمدعسگریعضو هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه ملایر0000000335226897Journal Article20160920The goal of this study is to compare the effect of training the skills of coping with stress and coping strategies on mental health of female students. In this experimental research with pretest-posttest design, the statistical population consists of female students of Hamadan Islamic Azad University. 300 students are selected by random sampling. Then, after administrating the mental health questionnaire, 60 persons with highest scores are selected and randomly assigned into three groups, each consisting of 20 students (two experimental groups and one control group). The assessment tool is the mental health questionnaire S.C.L (90)-R and the data are analyzed by multivariate analysis of covariance. The findings indicate that training the skills of coping with stress and coping strategies could significantly improve the mental health of students. The comparison between the effects of training the skills of coping with stress and coping strategies reveals that coping strategies have more effect than training the skills of coping with stress on mental health of female studentsاین پژوهش با هدف مقایسۀ تأثیر برنامۀ آموزش مهار تهای مقابله با استرس و راهبردهای مقابل های بر سلامت روان دانشجویان دختر دانشگاه آزاد همدان دختر انجام شد. برای این منظور، از بین این دانشجویان 300 نفر به شیوة نمون هگیری تصادفی ساده انتخاب و پس از اجرای آزمون سلامت روان بر روی آنها، 60 نفر که دارای بالاترین نمره بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. در این پژوهش از طرح پیش آزمون – پس آزمون سه گروهی استفاده شد. ابزار سنجش پرسشنامۀ سلامت روان S.C.L(90)-R بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که، آموزش مهار تهای مقابله با استرس و راهبردهای مقابل های موجب افزایش سلامت روان و خرده مقیاس های سلامت روان دانشجویان می شود( 01/0>p). همچنین در مقایسۀ تأثیر آموزش مهار تهای مقابله با استرس با آموزش راهبردهای مقابل های مشخص شد که آموزش راهبردهای مقابل های تأثیر بیشتری نسبت به آموزش مهار تهای مقابله با استرس بر سلامت روان و خرده مقیا سهای آن دارد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5911_54af779b927ec7b240732e37743f73cd.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605131220121221Meta-analysis of the Comparison between the Effect of Psychological Intervention and Medical Treatment on Reduction of Migraine and Tension Headachesفراتحلیل مقایسه اثربخشی مداخلات روانشناختی و دارو درمانی بر کاهش سردردهای میگرنی و تنشی (ایران 1390-1379)145179591210.22054/qccpc.2013.5912FAایوبکمالیدانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه اصفهان (نویسنده مسئول)حمیدرضاعریضیدانشیار گروه روانشناسی دانشگاه اصفهاناحمدعابدیاستادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهانJournal Article20120920In recent years, experts have been seeking to evaluate and compare the validity and efficiency of psychological interventions and medical treatment in migraine and tension headaches. In this regard, meta-analysis determines the effect of the type of treatment by unifying the results gained from different studies. The present research aims at examining the effectiveness of the said two types of treatments on reducing the symptoms of migraine and tension headaches using meta-analysis research pattern. For this purpose, 21 studies out of 45 studies acceptable in terms of methodology are selected and meta-analysis was conducted on them. The research instrument is the meta-analysis checklist. The findings show that the effect size of psychological intervention on decreasing the symptoms of migraine and tension headaches is 0.64 (p≤0.01). The effect size of medical treatment turns out to be 0.33 (p≤0.01). It can therefore be concluded that the effect size of psychological intervention is large and that of the medical treatment is medium according to Cohen’s effect size table.زمینه و هدف: در سال های اخیر، متخصصان در زمینه سردردهای میگرنی و تنشی به دنبال سنجش و مقایسه اعتبار و کارایی مداخلات روانشناختی و درمان دارویی بوده اند. در این خصوص فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر روش درمان را مشخص می نماید. پژوهش حاضر نیز بر آن است تا با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل، میزان اثرگذاری مداخلات روانشناختی و دارو درمانی را بر کاهش نشان ههای اختلال سردردهای میگرنی و تنشی مورد بررسی قرار دهد. روش: بدین منظور از بین 45 پژوهش، 21 پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. یافته های پژوهش نشان داد که: میزان اندازه اثر مداخلات روانشناختی بر کاهش نشانه های سردردهای میگرنی و تنشی 64/0بود ( 01/0>p). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که میزان اندازه اثر مداخلات دارویی بر کاهش نشانه های سردرد های میگرنی و تنشی 33/0بود 01/0>p) نتیجه گیری پژوهش نشان داد که میزان اندازه اثر درمان های روانشناختی بود کاهش علایم اختلال میگرن مطابق جدول تفسیر اندازه کوهن در حد بالا و میزان اندازه اثر مداخلات دارو درمانی بر کاهش علایم اختلال میگرن مطابق جدول تفسیر اندازه کوهن درحد متوسط است.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5912_5f9951b5a80f6b5f5d261b6300d0ed8a.pdf