دانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-60511120100321Investigating the effectiveness of a model of religious psychotherapy on Iranian prisoners of war (Azadegan)
suffering from chronic PTSDاثر بخشی روان درمانی مبتنی بر آموزه های دینی در کاهش نشانگان اختلال استرس پس ضربه ای( PTSD ) مزمن آزادگان ایران118586410.22054/qccpc.2010.5864FAابوالقاسمعیسی مراددانشجوی دکتری روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائیاحمدبرجعلیدانشیار روان شناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائی0000-0001-6823-7600Journal Article20161119The main aim of the present research was to develop a model of religious psychotherapy and examine its effectiveness on Iranian prisoners of war (Azadegan) who suffering from chronic PTSD. The research was a quasi-experimental one and its statistical population included all the Azadegan living in Tehran city. To select statistical sample using purposive sampling (available) 12 people were randomly selected and divided into two groups (experimental group and control group). The developed protocol, training courses using psychotherapy with an emphasis on religious teachings of Islam, the group tested for 10 two-hour sessions (two sessions per week). The data obtained from pre-test and posttest using tests Czech list of impact stress disorder (TSC-40 and PCL-17) and general health (GHQ) were analyzed statistically. The results revealed that religious education and psychotherapy reduce incidence of signs of stress disorder after a trauma (PTSD) as associate of the Iranian Azadegan. Also, religious education psychotherapy reducing signs and symptoms of shock stress disorder (PTSD) is effective in the Iranian Azadegan. These findings could be useful applications for treating patients with PTSD and other disorders which have similar disorders in the present study it has been.پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی روان درمانی دینی و تعیین اثر بخشی ان در اختلال استرس پس ضربه ای ( PTSD ) مزمن آزادگان ایرانی انجام شد.جامعه پژوهش عبارت بود از کلیه آزادگان ساکن شهر تهران که به اختلال استرس پس از ضربه ای( PTSD) مزمن مبتلا بوده اند. به منظور نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به دو گروه 12 نفری(یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل)تقسیم شدند. با استفاده از پروتکل آموزش روان درمانی دینی با تاکیید بر آموزه های اسلام به مدت 10 جلسه دو ساعته( هفته ای دو جلسه)،به گروه آزمایش آموزش داده شد.داده های حاصل از پیش آزمون و پس از آزمون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایج نشان داد که آموزش روان درمانی دینی در کاهش علایم و نشانه های اختلال استرس پس ضربه ای( PTSD )آزادگان ایرانی موثر است.این یافته ها می تواند کاربردهای برای درمان مبتلایان به اختلال مذکور و سایر اختلالات مشابه باشد که در مقاله حاضر به آن پرداخت خواهد شد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5864_aed05c789fa7f598628b7fb62f53eb7a.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-60511120100321Designing a psychological empowerment program based on Shafiabadi's multilevel career model and comparing its effectiveness with Thomas and Velthouse's cognitive model among high school counselors in Rasht cityتدوین برنامه توانمند سازی روانشناختی مبتنی بر مدل چند محوری شغلی شفیع آبادی و مقایسه اثر بخشی ان با مدل شناختی توماس و ولتهوس بین مشاوران دبیرستانهای شهر رشت1948586510.22054/qccpc.2010.5865FAعلیصیادیدانشجوی مشاوره دانشگاه علامه طباطبائیعبداللهشفیع آبادیاستاد گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی0000-0002-5420-3669Journal Article20161119In this study, the effectiveness of two training programs based on Shafiabadi's multilevel career model and Thomas and Velthouse's cognitive model on the amount of psychological empowerment were compared. The research method was quasi-experimental design (pre- test and post-test type with control group). The research population included all male and female counselors who worked in the two poles of education in Rasht city. 60 people who obtained the lowest grade in research inventory and were ready to participate in training program, selected as the sample randomly proportionally and placed in three groups containing 20 subjects in each group (two experimental groups and one control group). Psychological empowerment inventory was used for data collection which validated by researcher. Using factor analysis, it was found that the questionnaire is a saturation factor. Single-variable covariance and Bonferroni test was used to analyze the data. The results indicated that the effect of training programs based on two model was significant (P<0/001) but there was not any significant difference between the effectiveness of two training programs on psychological empowerment.در این پژوهش،اثر بخشی دو برنامه آموزشی مبتنی بر مدل چند محوری شغلی شفیع آبادی و شناختی توماس و ولتهوس بر میزان توانمند سازی روانشناختی مشاوران بررسی و مقایسه شد.روش پژوهش،نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس از آزمون با گروه گواه بود0 جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشاوران زن و مرد بود که در دو قطب آموزش و پرورش شهر رشت مشغول به خدمت بودند. 60 نفر از کسانی که در پرسشنامه توانمندی روانشناختی محقق ساخته، پایین نمره را کسب و برای شرکت جلسات آموزشی اعلام آمادگی کرده بودند،به عنوان گروه نمونه انتخاب و با رعایت تناسب در سه گروه 20 نفری( دو گروه آزمایش ویک گروه گواه) جایگزین شدند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته توانمندی روانشناختی استفاده شد. با روش تحلیل عاملی،مشخص شد که پرسشنامه از یک عامل اشباع است که این عامل تحت عنوان توانمندی روانشناختی نامگذاری شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد.نتایج نشان داد، برنامه آموزشی مبتنی بر دو مدل بر افزایش توانمندی روانشناختی شرکت کنندگان دوره آموزشی تاثیر مثبت و معنا داری دارد( 001/0 p <) ؛اما بین میزان تاثیر گذاری آموزشهای دو مدل بر توانمندی روانشناختی شرکت کنندگان،تفاوت معنا داری مشاهده نشد0https://qccpc.atu.ac.ir/article_5865_207ce0615d3c6f7f9ac06bd985a5dc94.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-60511120100321Comparing the effectiveness of Adrelrian's method counseling and cognitive reconstruction based on allegory in enhancing students' resiliencyمقایسه اثر بخشی مشاوره به شیوه آدلری و بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل،بر تاب آوری دانشجویان4974586610.22054/qccpc.2010.5866FAحسینسلیمی بجستانیدانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی0000-0002-7476-6901احمداعتمادیهیئت علمی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20161119Resiliency refers to the capacity of human beings survive and thrive in the face of adversity. It is a term that can be applied to people of any age. The main purpose of this research was to compare the effectiveness of Adrelrian's method counseling and cognitive reconstruction based on allegory in enhancing 18-24-year old students' resiliency. The statistical population consisted of all the male students of Tehran teacher training center in which 45 students were chosen as sample group and randomly divided into two experiment groups and also a control group. Then, Adlerian group counseling during 11 sessions and cognitive reconstruction group based on allegory during 12 sessions took part in group counseling meetings once a week, each session 2 hours. Cunner and Daividson resiliency scale CD-RIS were used to gather data and were applied as pre-test, post-test and conclusion. In order to analyze the data, Covariance analyzes and follow-up test were used. The findings confirmed that intervention Adlerian group counseling has made a meaningful promotion of resiliency but the cognitive based on reconstruction in allegory effectiveness didn’t get any meaningful effect. Furthermore, a comparison between the interventions of the two counseling groups in terms of increasing resiliency was not meaningless. Results of 2 group’s scores after 2 months showed that the intervention effect is endurable so we can recognize the intervention in Adlerian way has deeper effectiveness in people interpretation and it is because of the emphasis on recognition and personality dynamics.زمینه: تاب آوری ظرفیت عبور از شرایط سخت و ترمیم خویش تن است که در همه سنین کاربرد دارد. این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی دو الگوی مشاور گروهی((آدلری))و ((بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل)) در افزایش تاب آوری دانشجویان (18 تا 24 ساله)) انجام شده است. روش: جامعه پژوهشی حاضر را دانشجویان پسر مراکز تربیت معلم تهران تشکیل می دهند که از بین آنها 45 نفر نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به شکل تصادفی جایگزین شدند.سپس گروه مشاوره آدلری به مدت 11 جلسه هر گروه هفته ای یک جلسه دو ساعته در جلسات مشاوره گروهی شرکت کردند.ابزارهای جمع آوری داده ها مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RIS بود،که به صورت پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بکار رفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات گروهی مشاوره آدلری در تاب آوری افزایش معنا داری ایجاد نموده اما اثر مداخلات بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل در تاب آوری معنی دار نشد.مقایسه مشاوره آدلری با بازسازی شناختی مبتنی بر تمثیل در افزایش تاب آوری تفاوت معنا داری به دنبال نداشت. نتیجه گیری: نتایج پیگیری نمرات دو گروه پس از دو ماه حاکی از ماندگاری اثر مداخلات بود.می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که مداخلات به شیوه به شیوه آدلری به دلیل تآکید بر شناخت و پویش های شخصیتی افراد اثر گذاری عمیقتری در تعغییر افراد دارد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5866_6477a8e8b75afc57aedf5a00aa9104fe.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-60511120100321Study the effects of creativity-based lesson study on the teachers' professional skills and creative manner of students and teachersبررسی تآثیر درس پژوهی خلاقیت محور بر توسعه توانمندی های حرفه ای معلمان و یادگیری رفتار خلاق معلمان و دانش آموزان7592586710.22054/qccpc.2010.5867FAبهمنحوریزاداستادیار گروه روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسرJournal Article20161119In a quasi-experimental study, the effect of lesson study with emphasis on creativity was investigated on creativity of 78 teachers and 1900 primary school pupils. Getting involved teachers and pupils in explorative activities and projects in real life, in order to develop their creativity, valuing creativity and providing a rich and supportive environment, have been among enrichment program. The staff was trained for 68 hours, within the year with lesson study and using the methods of developed creativity, enriched the curriculums of school. Based on the creativity test scores of pupils and teachers, the experimental group compared with the control group, showed a significant increase, and between the teachers' creativity scores and the average score of their pupils a positive and significant linear correlation exists. In addition, the lesson study caused the growth of teachers’ professional skillsدر مطالعه شبه تجربی، به بررسی تآثیر درس پژوهی با تآکید بر خلاقیت بر روی خلاقیت 78 معلم و 1900 دانش آموز 38 مدرسه ابتدایی مناطق نوزده گانه شهر تهران پرداخته شد، در گیر ساختن معلمان و دانش آموزان در فعالیت های اکتشافی و انجام پروژه در زندگی واقعی با هدف پرورش خلاقیت معلمان و دانش آموزان، ارج نهادن به خلاقیت و فراهم ساختن محیطی غنی و حمایت کننده، از جمله برنامه های غنی سازی بوده است.کارکنان 68 ساعت آموزش دیدند، در طول سال با درس پژوهی و بکارگیری روش های پرورش خلاقیت، به غنی سازی برنامه درسی مدرسه پرداختند. با استفاده از آزمون خلاقیت در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، امتیازات معلمان و دانش آموزان، گروه تجربی در مقایسه با گروه گواه، افزایش قابل توجهی نشان دادو بین نمرات خلاقیت معلمان و معدل نمرات خلاقیت دانش آموزان کلاس آنها همبستگی خطی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین با استفاده از مشاهده و پرسشنامه و اجرای ان بر روی 188 نفر از کارشناسان، مدیران و معلمان مدارس نشان داده شد، درس پژوهی موجب رشد مهارت های حرفه ای معلمان گردیده است.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5867_6af2bbe64de39736cde51628b18c4d20.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-60511120100321Study the relation between practicing religious beliefs and intimate relationship with spouse among
Tehranian female studentsبررسی رابطه عمل به باورهای دینی و میزان صمیمیت زنان دانشجوی تهرانی با همسرانشان93110586810.22054/qccpc.2010.5868FAربابهامیریدانشجوی مشاوره دانشگاه الزهراکیانوشهاشمیاناستاد گروه روان شناسی دانشگاه الزهراJournal Article20161119This descriptive study has investigated the relation between the practicing religious beliefs and intimate relationship with spouse among the Tehranian female students. Therefore, the hypotheses, based on the this factor-practicing religious beliefs-and the intimacy, agreement, honesty, love and commitment with spouse, shaped and investigated. For sampling, first from the higher education centers in Tehran, Azad and State universities, 200 female students with random sampling were chosen to fill out the questionnaires. The instruments which were used in this study were: (1) MABAD questionnaire to measures practicing religious beliefs, and (2) Marital intimacy questionnaire or MIQ. Collected data were analyzed by descriptive statistics procedure and Pearson correlation. The final results confirmed all the hypotheses. In other word, the positive correlation was found between the practicing religious beliefs and intimacy, agreement, honesty, love and commitment. On the other hand, the 5 more practicing religious beliefs, the more intimate relationship (5 indices) with spouses.این مطالعه پژوهشی است توصیفی که به بررسی رابطه عمل به باورهای دینی و میزان صمیمیت زنان دانشجوی تهرانی با همسرانشان پرداخته است. از این رو فرضیه های مبنی بر ارتباط بین عمل به باورهای دینی و میزان صمیمیت، توافق، صداقت، شکل گرفته و مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور نمونه گیری، ابتدا از بین مراکز آموزش عالی شهر تهران، به طریق تصادفی، دانشگاههای دولتی و آزاد انتخاب شده و سپس با مراجعه به مراکز مربوطه، با روش نمونه گیری در دسترس، 200 زن دانشجوی مشغول به تحصیل دعوت به همکاری شدند. برای سنجش میزان عمل به باورهای دینی، از مقیاس معبد و برای اندازه گیری میزان صمیمیت نیز پرسشنامه MIQ (صمیمیت زوجین) ، استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز، آزمون همبستگی پیرسون و شاخص های آمار توصیفی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده، همبستگی مثبت معناداری را بین میزان عمل به باورهای دینی و میزان صمیمیت، توافق، صادق بودن، علاقه و محبت وپای بندی به تعهدات نشان داد.به این معنی که هر چه میزان عمل به باورهای دینی در زنان دانشجو بالاتر بوده، آنها صمیمیت بیشتری را( با توجه به شاخص های موجود) با همسران خود تجربه کرده اند.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5868_83157d687b185c5d7f4e97d5d31ad16d.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-60511120100321Religiosity, Coping Styles and Personality Dimensions as Predictors of General Health of Studentsمذهب گرایی، سبک های مقابله با استرس و ابعاد شخصیت به عنوان متغیر های پیش بینی کننده سلامت عمومی در دانشجویان111132586910.22054/qccpc.2010.5869FAیاسررضاپور میرصالحدانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه علامه طباطبائیشهنازریحانی کیویمدرس دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161119The Purpose of the present study was to investigate the interrelationship between religiosity, coping style and personality dimension and the role of these variables to predict general health of students. The study sample included 209 female students of economic college of Allameh Tabataba'i university witch selected with cluster sampling model. Data were collected by means of ways of coping questionnaire (WOCQ), Islamic Religiosity Scale (IRS), revised NEO five factor inventory (NEO FFI-R) and General Health Questionnaire (GHQ) and then analyzed with statistical ways of correlation and regression. Regression analysis indicated that neuroticism, religious disorganization, religiosity and emotional-focus coping able to predict the significant percentage of variance of general health of students. Between religiosity and personality dimensions, only extraversion is significantly able to predict the rate of both emotion focus and problem-focus coping styles usage in students. Statistical analyses showed that consciousness is also able to predict the rate of and problem-focus coping styles usage in students. Regarding to these results, we can conclude that instructions to students to find meaning of their life and to strengthen religious beliefs can have great effect on their effective coping with stress and promotion of their 6 mental health. Also, regarding the effectiveness of instructions is necessary to let the mothers know how much bearing their personalities have on the way they cope with stressبا توجه به اهمیت سطح سلامت دانشجویان و نحوه مقابله آنها با نحوه فشارهای زندگی دانشجویی در بهبود عملکرد تحصیلی شان، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مذهب گرایی، سبک های مقابله با استرس و ابعاد شخصیت با یکدیگر و نقش آنها در پیش بینی سلامت عمومی دانشجویان انجام شد. نمونه پژوهش شامل 209 نفر از دانشجویان دختر کارشناسی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بود که به صورت نمونه گری تصادفی خوشه ای با انتخاب تصادفی یک دانشکده از میاندانشکده های مختلف دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه های سبک های مقابله( WOCQ) جهت گیری مذهبی، پنج عامل شخصیت( NEOPI-R) و سلامت عمومی ( GHQ) گرد آوری و با استفاده از روش های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج تحلیل رگراسیون نشان داد که روان رنجور خویی، سازمان نایافتگی مذهبی، مذهب گرایی و سبک مقابله هیجان محور هر یک قادر به پیش بینی در صد معنی داری از سلامت عمومی دانشجویان هستند. از میان متغیرهای مذهب گرایی و ابعاد شخصیت تنها برون گرایی قادر به پیش بینی معنی دار استفاده از هر دو سبک های مقابله مسآله محور و هیجان محور در دانشجویان بود. تحلیل آماری نشان داد که وجدانی بودن نیز قادر به پیش بینی درصد معنی داری از واریانس استفاده از سبک مقابله مسآله محور برای مواجهه با موقعیت های استرس زا در دانشجویان است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کمک به دانشجویان برای یافتن معنا در زندگی و محکم تر کردن اعتقادات مذهبی خود می تواند تآثیر بسزایی در مقابله مناسب آنها با موقعیت های پرتنش زندگی خود و افزایش سطح سلامت آنها داشته باشد. همپنین آگاه کردن دانشجویان از اینکه ویژگی های شخصیتی آنها چگونه ممکن است بر نحوه مقابله آنها با موقعیت های استرس آمیز اثر داشته باشد نیز در بهبود وضعیت سلامت آنها حائز اهمیت است.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5869_cfaacd2b2b0911b42c3b88029cae2b33.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-60511120100321Comparing the effectiveness of only couple therapy and couple therapy with family of original on reduce marital conflictمقایسه اثر بخشی زوج درمانی به تنهایی و زوج درمانی به همراه خانواده های اصلی در کاهش تعارض های زناشویی133152587010.22054/qccpc.2010.5870FAکیومرثفرح بخشدانشیار مشاوره دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161119The present research aims to examine the effectiveness of marital therapy with family of original compare with only marital therapy. The hypothesis was that marital therapy with family of original is brief, permanent and effectiveness than only marital therapy. The sample comprised 35 volunteer couples who were selected and divided into 3 groups. One of them treats as marital therapy with family of original and second treats as only marital therapy and third group as control. Control group who is no volunteer for therapy but tendency to complete questionnaire. Marital conflict questionnaire developed by Sanaee and Toraby (1998) and questionnaire of record frequency of conflict during week applied as measure equipment. The questionnaire was completed one week before and one week after carrying out marital therapy on three groups. Results indicate a number of sessions marital therapy with family of original significantly less than only marital therapy and effectiveness of marital therapy with family of original more than only marital therapy indeed after three month marital therapy with family of original stable and durable of only marital therapy.یکی از مشکلات زندگی زناشویی تعارض و کشمکش بین زوجین است که همواره عوارض متعددی را در پی دارد. برای پیشگیری و درمان تعارض های زناشویی روش ها و رویکردهای متعددی بر مبنای نظریه های شناختی، رفتاری و بصیرت محور به وجود آمده است که مداخلات آنها عمدتا بر زوج ها متمرکز است و عوامل زمینه ای مانند خانواده های اصلی زوجین یعنی خانواده ای که زوجین در آن رشد و نمو داشته اند را نادیده میگیرند. این در حای است که بنا به روش درمان چند سیستمی مشکلات و مسائل زندگی علاوه بر آنکه متأثر از عوامل درون فردی است ناشی از عوامل موقعیتی و زمینه ای نیز می باشد و در فرایند درمان باید آنها را مد نظر داشت. هدف از انجام این پژوهش بررسی مقایسه اثر بخشی زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی با زوج درمانی به تنهایی در کاهش تعارض های زناشویی بوده و پایداری درمان ناشی از آن بوده است. در این پژوهش فرض شده است: 1- تعداد جلسات زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی کمتر از زوج درمانی به تنهایی است. 2- پایداری زوج درمانی همراه با خانواده اصلی پس از سه ماه بیشتر از زوج درمانی به تنهایی است. برای بررسی این فرضیات دو گروه زوج که دارای درگیری زناشویی بوده و متمایل به شرکت در درمان بوده اند انتخاب شدند. یک گروه زوجین نیز که دارای تعارض زناشویی بوده اند و تمایل به شرکت در درمان نداشته اند اما در تکمیل آزمون ها تمایل خود را به همکاری اعلام نمودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. از آزمون سنجش زناشویی که توسط ثنایی و ترابی ترجمه شده و فرم ثبت تعداد در گیری ها به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده است. روشها و فنون مورد استفاده برای گروه های آزمایش براساس نظریه شناختی- عاطفی و رفتاری الیس و واقعیت درمانی گلاسر تدوین گردید، با این تفاوت که در زوج درمانی همراه با خانواده های اصلی علاوه بر زوجین، والدین آنها نیز حضور پیدا می کردند. یک هفته پیش از شروع از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آمد و یک هفته پس از اتمام درمان پس آزمون اول و سه ماه بعد پس آزمون دوم اجرا گردید. نتایج حاصل پژوهش نشان داد تعداد جلسات درمانی در زوج درمانی همراه با خانواده اصلی به طور معنی داری کمتر از زوج درمانی به تنهایی است و اثربخشی زوج درمانی همراه با خانواده اصلی در پس آزمون اول و دوم بیشتر از زوج درمانی به تنهایی مشاهده گردید. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود هنگام زوج درمانی برای کاهش تعارض های زناشویی خانواده های اصلی نیز مد نظر قرار گیرند.https://qccpc.atu.ac.ir/article_5870_4e78610f2600df138465fae98f585d57.pdf