علی قره داغی؛ فریبا مبینی کشه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودپنداره، نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی در فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای و از حیث زمان پسرویدادی بود. جامعه آماری، در دو گروه شامل کلیه فرزندان 12 تا 18 ساله با و بدون تجربه طلاق والدین در شهر تهران در سال 1398 است که با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی در دسترس ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودپنداره، نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی در فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای و از حیث زمان پسرویدادی بود. جامعه آماری، در دو گروه شامل کلیه فرزندان 12 تا 18 ساله با و بدون تجربه طلاق والدین در شهر تهران در سال 1398 است که با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی در دسترس از هر گروه تعداد 100 فرزند بهصورت داوطلب با مراجعه به مدارس شهر تهران بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل 3 پرسشنامه خودپنداره بک(1990)، فرم کوتاه مقیاس تعارض نقش جنستی اونیل و همکاران(2012)، مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا(1991) بود. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون T مستقل و تحلیل واریانس مانوا در نرمافزار SPSS-22 نشان داد که بین فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین در مقیاسهای نقش جنسیتی و بلوغ عاطفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ لیکن در مقیاس خودپنداره تفاوت معناداری مشاهده نگردید(p<0/05). لذا نتیجه گیری می شود که طلاق گرفتن والدین بر موفقیت، رابطۀ عاطفی محدود، ثبات عاطفی، بازگشت عاطفی، فروپاشی شخصیت، ناسازگاری اجتماعی و فقدان استقلال فرزندان آنها اثر می-گذارد.