مهدی ارخودی قلعه نوئی؛ مرضیه حقایقی؛ طلیعه سعیدی رضوانی
چکیده
همه گیری کروناویروس در جهان و ایران موجب مشکلات جسمی و روانی بسیاری از جمله اضطراب در افراد شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای امید به زندگی در رابطه باورهای مذهبی و اضطراب بیماری کروناویروس بود. طرح پژوهش توصیفی همبستگی و به عبارت دقیقتر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری کلیه افراد 18 تا 60 ساله بودند که طی یک فراخوان اینترنتی در ...
بیشتر
همه گیری کروناویروس در جهان و ایران موجب مشکلات جسمی و روانی بسیاری از جمله اضطراب در افراد شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای امید به زندگی در رابطه باورهای مذهبی و اضطراب بیماری کروناویروس بود. طرح پژوهش توصیفی همبستگی و به عبارت دقیقتر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری کلیه افراد 18 تا 60 ساله بودند که طی یک فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. پرسشنامههای اضطراب بیماری کروناویروس، امید به زندگی و باورهای مذهبی به صورت آنلاین برای شرکت کنندگان ارسال شد و تعداد 1115 نفر (825 زن و 290 نفر مرد) به صورت در دسترس به پرسشنامهها پاسخ گفتند. دادهها با استفاده از نرم افزارهای SPSS19 و AMOUS تحلیل شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی اصلاح شده از برازش مناسبی برخوردار است(75/48=2، 13=df، 20/0=P، 75/3=2/df، 94/0= GFI، 92/0=AGFI، 98/0=CFI، 98/0=NFI، 058/0=RMSEA و 33/518=AIC). اثر غیر مستقیم باورهای مذهبی بر اضطراب بیماری کروناویروس با میانجی گری امید به زندگی معنی دار بود. همچنین اثر مستقیم و مثبت باورهای مذهبی بر امید به زندگی (با دو مؤلفه تفکر راهبردی و تفکر عاملی) و نیز اثر مستقیم و منفی امید به زندگی (با دومولفه تفکر راهبردی و تفکر عاملی) با اضطراب بیماری کروناویروس معنی دار بود. با استفاده از تقویت باورهای مذهبی در افراد، میتوان به طور غیر مستقیم اضطراب بیماری کروناویروس را در همه گیری این بیماری کاهش داد.
فاطمه بهرامی؛ یونس زاهدی
چکیده
رفتاردرمانی دیالتیکی یکی از درمانهای موج سوم در زمینه درمان اختلالات رفتاری است. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری مادران دارای کودک اسنثنایی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران مراجعهکننده به مرکزآموزشی کودکان استثنایی شهر سبزوار در زمستان 1394 بود. بهمنظور انتخاب نمونه، از ...
بیشتر
رفتاردرمانی دیالتیکی یکی از درمانهای موج سوم در زمینه درمان اختلالات رفتاری است. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری مادران دارای کودک اسنثنایی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران مراجعهکننده به مرکزآموزشی کودکان استثنایی شهر سبزوار در زمستان 1394 بود. بهمنظور انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. از بین مادران دارای کودک استثنایی مراجعهکننده تعداد 30 نفر انتخاب شد و بعد از همتاسازی، در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای امید به زندگی اشنایدر و پرسشنامه کونور و دیویدسون استفاده شد که پایایی این پرسشنامهها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. از هردو گروه پیش آزمون به عمل آمد، سپس الگوی رفتاردرمانی دیالکتیکی در طی 12 جلسه (5/1 ساعت) بهصورت هفتهای دوبار برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان جلسات، پسآزمون و پیگیری 2 ماهه گرفته شد. برای تحلیل نتایج از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتیجه نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری (p≥0/001) مؤثر است. این درمان توانست بهطور معناداری باعث افزایش امید به زندگی و تاب آوری شود.
سید محمد حسینی؛ سید محمد کلانتر کوشه؛ امید میرزایی فندخت
دوره 5، شماره 17 ، فروردین 1393، ، صفحه 23-39
چکیده
هدف: این پژوهش در جهت بررسی اشتغال در رابطه میان بحران وجودی و امید به زندگی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را دو گروه دختر و پسر شاغل و غیر شاغل که در دوره کارشناسی ارشد در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودهاند تشکیل دادند،در نمونهای متشکل از ...
بیشتر
هدف: این پژوهش در جهت بررسی اشتغال در رابطه میان بحران وجودی و امید به زندگی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را دو گروه دختر و پسر شاغل و غیر شاغل که در دوره کارشناسی ارشد در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودهاند تشکیل دادند،در نمونهای متشکل از 200 آزمودنی شامل 118 نفر دختر و 92 نفر پسر بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای امید به زندگی (سیمپسون)، و پرسشنامه بحران وجودی (احمدی و دسغیب) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمون همبستگی پیرسون به منظور ارتباط بین متغیرها، و آزمون Z برای نشان دادن نقش واسطهای جنسیت استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین بحران وجودی و امیدواری در زندگی بین دختران و پسران رابطه معناداری وجود دارد (01/0Sig.p<.). نتایج آزمون z نیز نشان داد که جنسیت افراد در ارتباط بین بحران وجودی و امید به زندگی انتخاب و نگرش آنان به شغل تأثیر ندارد. اما در وضعیت اشتغال مؤثر است. نتیجهگیری: بین بحران وجودی و امیدواری به زندگی افراد ارتباط معناداری و جود دارد و این عوامل در شاغل و غیر شاغل بودن افراد مؤثر میباشند.