ابراهیم نعیمی؛ سید محمد حسین آشفته؛ ریحانه طالبی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با ادراک از خود و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول و دوم متوسطه شهر تهران در سال 1394 - 1395 بود. نمونه مورد پژوهش از بین دانش آموزان دختر پایه اول و دوم دبیرستانهای علوم انسانی منطقه 2 تهران که بهصورت تصادفی و با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با ادراک از خود و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول و دوم متوسطه شهر تهران در سال 1394 - 1395 بود. نمونه مورد پژوهش از بین دانش آموزان دختر پایه اول و دوم دبیرستانهای علوم انسانی منطقه 2 تهران که بهصورت تصادفی و با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای چندمرحلهای انتخاب شد و شامل190 نفر بود. ابزار این پژوهش 3 پرسشنامه خودکار آمدی تحصیلی جینک و مورگان ، ادراک از خود و تفکر انتقادی کالیفرنیا میباشد. که به وسیله آن اطلاعات مربوط به دانش آموزان گرد آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده های جمع آوریشده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین خودکار آمدی با ادراک خویشتن، خودکار آمدی و تفکر انتقادی و تفکر انتقادی و ادراک خویشتن رابطه معنا داری وجود ندارد.
زهرا شعبانی
چکیده
هدف از پژوهش، مقایسه تفکر انتقادی بر فرآیند تصمیم گیری در نخبگان علمی و اجتماعی است و تصوراتی است که با حصول مهارت های فکری، امکان همگرایی بر نخبگان علمی و اجتماعی فراهم می آید، اگر چه در روند تاریخ ایران براساس نگرش ها و زمینه های اجتماعی و فرهنگی مختلف به تعارض های نخبگان دامن زده شده است، گسترش مهارت های تفکر انتقادی و تصمیم گیری ...
بیشتر
هدف از پژوهش، مقایسه تفکر انتقادی بر فرآیند تصمیم گیری در نخبگان علمی و اجتماعی است و تصوراتی است که با حصول مهارت های فکری، امکان همگرایی بر نخبگان علمی و اجتماعی فراهم می آید، اگر چه در روند تاریخ ایران براساس نگرش ها و زمینه های اجتماعی و فرهنگی مختلف به تعارض های نخبگان دامن زده شده است، گسترش مهارت های تفکر انتقادی و تصمیم گیری به تعامل وتعاطی اندیشه ها در نخبگان منجر می شود و بر همین اساس تفکر انتقادی موقعیتی است که در آن مسائل از چند دیدگاه مورد بررسی قرار میگیرد و از طریق تبادل نظر برای، راه حل های مختلف پیدا میشود و همچنین توسعه یافتگی مهارت های تفکر تحقق پیدا خواهد کرد، روش این تحقیق از نوع علّی – مقایسه ای است و در آن، توانایی مهارت تفکر انتقادی بر فرآیند تصمیم گیری در نخبگان علمی- اجتماعی مورد مقایسه قرار گرفته است، توانایی تفکر انتقادی که از قبل ایجاد شده است، به صورت شبیه سازی توانایی تفکر تحلیلی، تفکر استنباطی و تفکر ارزشیابی بر فرآیند تصمیم گیری گروهی، راهبردی و تعارض های اجتماعی مورد اندازه گیری قرار گرفت، در این پژوهش، نمونه تحقیق نخبگان علمی، اجتماعی به صورت نمونه گیری هدفدار و خوشه ای در سطح کشور ، در دو گروه و هر گروه 110نفر انتخاب شد، در این پژوهش از آزمون مهارت های تصمیم گیری محقق ساخته و تفکر انتقادی کالیفرنیا استفاده شد، تجزیه و تحلیل آماری داده ها و انتقال آنها به برنامه SPSS با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون t ، ضریب همبستگی، تحلیل سه عاملی و رگرسیون گام به گام محاسبه شده است، یافته های تحقیق نشان داد که تفکر انتقادی و تصمیم گیری در نخبگان علمی بیشتر از نخبگان اجتماعی بوده و تاثیر تفکر انتقادی بر فرآیند تصمیم گیری در نخبگان علمی معنادار می باشد، معادله رگرسیون نشان داد که تفکر استنباطی 11 درصد فرآیند تصمیم گیری را تبیین میکند، در جمع بندی کلی میتوان گفت که فرآیند تعارض بین نخبگان، چند وجهی است و در واقع این تعارض هم واکنشی به وضع موجود و هم عاملی برای تغییر است بنابراین به نظر می رسد که راه جلوگیری از تعارض، برنامه ریزی درازمدت و سوق به همگرایی ملی است