پژوهش های مشاوره ای مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی
علی بیات؛ حمید رفیعی هنر؛ محمدرضا جهانگیرزاده
چکیده
با وجود سابقه گسترده «خرد» در متون فلسفی و دینی، ورود آن به روانشناسی به چند دهه اخیر باز میگردد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرآیندی خرد با تاکید بر آموزههای دینی و بررسی میزان روایی آن بود. روش این تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد بود و به منظور بررسی روایی محتوایی از روش توصیفی زمینهیابی استفاده شد. با تشکیل حوزه معنایی، مفاهیم ...
بیشتر
با وجود سابقه گسترده «خرد» در متون فلسفی و دینی، ورود آن به روانشناسی به چند دهه اخیر باز میگردد. هدف از این پژوهش، طراحی مدل فرآیندی خرد با تاکید بر آموزههای دینی و بررسی میزان روایی آن بود. روش این تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد بود و به منظور بررسی روایی محتوایی از روش توصیفی زمینهیابی استفاده شد. با تشکیل حوزه معنایی، مفاهیم متناظر با خرد در منابع اسلامی شناسایی شد و در چهار مرحله کدگذاری باز، متمرکز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. حاصل این مرحله دستیابی به 1276 کد باز، 344 کد متمرکز، 84 کد محوری، 19 مقوله و 10 مولفه اصلی خرد بود. این مولفهها عبارتند از: علم، تمییز، پردازش ذهنی، مهار، اتقان در عمل، کیاست، فراست، بصیرت، فقاهت و تیزفهمی. سپس، روابط فرضی میان این مولفهها و فرآیند دستیابی به خردورزی بررسی شد. یافتهها نشان داد، روابط فرضی میان این ده مولفه در دو سطح «مقولههای هستهای» و «حوزههای کنشوری» طبقهبندی میشوند. بر این اساس، خرد در هسته دارای عناصر اساسی «شناخت»، «مهار»، «تشخیص»، «پردازش»، و «عمل متقن» است که در حوزه درونفردی به «ادراک بهترین منفعت» و حوزه برونفردی به «بینش»، «ادراک انگیزه و اهداف درونی»، «ادراک مفاهیم و اشیاء»، و «تیزفهمی» منجر شد. نتایج حاصل، طراحی مدل فرآیندی خردورزی بود که توسط 6 کارشناس علوم اسلامی و روانشناسی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از «شاخص روایی محتوایی(CVI)» تحلیل و مطلوب ارزیابی شد. نتایج حاصل از مدل فرآیندی خرد، مقدمهای برای طراحی مقیاس و مداخلات آموزشی و درمانی خرد است.
مجتبی حافظی؛ حمید رفیعی هنر؛ علی رضا فاضلی مهرآبادی؛ مجتبی فرهوش
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی نشانگان خودفزوندهی مرضی در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. با توجه به هدف، از روش آمیخته کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزههای معنایی (تریر، 2019) بهوسیله 35 واژه مرتبط، 481 گزاره دینی با استفاده از نمونهگیری هدفمند بر اساس اصل اشباع جمعآوری و با استفاده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی نشانگان خودفزوندهی مرضی در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. با توجه به هدف، از روش آمیخته کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزههای معنایی (تریر، 2019) بهوسیله 35 واژه مرتبط، 481 گزاره دینی با استفاده از نمونهگیری هدفمند بر اساس اصل اشباع جمعآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مایرینگ به شیوه تحلیل محتوای استقرایی (2004) بهوسیله سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. سپس در بخش کمی، اعتبار یافتهها با استفاده از روش ارزیابی نظرات کارشناسان بهوسیله 11 متخصص با محاسبه شاخص روایی محتوا ارزیابی شد. یافتههای پژوهش نشان داد که سازه خودفزوندهی مرضی دارای 3 محور و 14 نشانه میباشد. بخش اول مولفههای میلمحور (سیری ناپذیری خواستهها، تمایل به بیشتر از مقدار کفایت برای خود، علاقه شدید به جمعآوری و نگهداری مال)، بخش دوم مولفههای هیجانمحور (رنج کشیدن از نرسیدن به خواستهها، نداشتن رضایت، آرزوی عمر طولانی، داشتن غم و اندوه، نداشتن آسایش، حقارت مقابل دیگران بخاطر درخواستها) و بخش سوم مولفههای رفتارمحور (به خود سخت گرفتن در زندگی، بهانهتراشی زیاد برای عدم بخشندگی، نپرداختن حقوق الهی، کسب و نگهداری مال از راه غیردرست، توانایی رد خواستههای خود را نداشتن) میباشد. نتایج حاصل از نشانگان این سازه، زمینه مناسبی برای تشخیص، طراحی مقیاس و تدوین مداخلات درمانی این سازه فراهم کرده است.
مجتبی حافظی؛ حمید رفیعی هنر؛ عباس آینه چی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی روابط میان مفاهیم مشیر به توجه نابهنجار به خود و تدوین مدل مفهومی فرآیندی از آن مفاهیم در منابع اسلامی و سنجش میزان روایی آن انجام شده است. بدین منظور از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزههای معنایی بوسیله 262 لغت مرتبط جمعآوری شده، 3105 روایت اسلامی با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی روابط میان مفاهیم مشیر به توجه نابهنجار به خود و تدوین مدل مفهومی فرآیندی از آن مفاهیم در منابع اسلامی و سنجش میزان روایی آن انجام شده است. بدین منظور از دو روش کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزههای معنایی بوسیله 262 لغت مرتبط جمعآوری شده، 3105 روایت اسلامی با استفاده از نمونهگیری هدفمند بر اساس اصل اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل روایات نهایی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. سپس شرایط علی مشترک مولفهها ادغام و روابط میان مولفهها، شرایط علی و پیامدها بررسی و مدل اولیه فرآیندی طراحی شد. در بخش کمی، میزان مطابقت یافتههای کدگذاری با مستندات و میزان تناسب یافتهها با مولفهها بوسیله 11 متخصص و میزان مطابقت روابط میان یافتهها به صورت مجموع با مستندات بوسیله 5 متخصص با محاسبه شاخص روایی محتوایی، رواییسنجی شد. در پایان مدل نهایی فرآیندی مرکزیتبخشی نابهنجار به خود ترسیم شد. یافتههای پژوهش نشان داد که ترکیب شرایط علی مشترکِ عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او و خوددوستداریذاتی از یک سو بصورت مستقل منجر به مولفه خودرضایتی شده و از سوی دیگر با ترکیب شرایط علی اختصاصی دنیادوستی، خودکمبینی، علاقه ذاتی به دیده شدن و بینهایتطلبیذاتی، سه مولفهی خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی را بوجود میآورند. همچنین هریک از مولفههای مذکور، خود بهوجود آورندهی پیامدهایی شناختی- رفتاری میباشند.