اصغر جعفری؛ صبا جعفری؛ سیدمجید حسینی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور تاثیر آموزش توانمندسازی روانشناختی درکاهش اضطراب و بهبود کارکردهای اجرایی در زنان دارای همسر معتاد انجام شد. جامعه آماری زنان دارای همسر معتاد در شهرستان زنجان بودند. 30 زن دارای همسر معتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور تاثیر آموزش توانمندسازی روانشناختی درکاهش اضطراب و بهبود کارکردهای اجرایی در زنان دارای همسر معتاد انجام شد. جامعه آماری زنان دارای همسر معتاد در شهرستان زنجان بودند. 30 زن دارای همسر معتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. سطح اولیه اضطراب و کارکردهای اجرایی همه شرکت کنندگان بوسیله پرسشنامه های اضطراب بک و آزمون برج لندن اندازه گیری شدند. آموزش توانمندسازی روانشناختی در 8 جلسه برای شرکت کنندگان در گروه آزمایش اجرا شد. دوباره در سطح اضطراب و کارکردهای اجرایی همه شرکت کنندگان در مرحله پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شدند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سطح اضطراب شرکتکنندگان در برنامه توانمندسازی به طور معناداری پایین تر اما کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی، سازماندهی، حل مساله) آنان بالاتر از گروه کنترل بود (P< 0.01). طبق نتایج آزمون t استودنت این تغییرات در مرحله پیگیری هم مشاهده شد. نتایج شواهدی را پیشنهاد میکند که آموزش توانمندسازی روانشناختی یک روش روانی- آموزشی مناسبی برای کاهش اضطراب و ارتقاء کارکردهای اجرایی میباشد.
اصغر جعفری
چکیده
پژوهش حاضر به منظور تدوین یک برنامه روانی- آموزشی برای زوجین متعارض و اثربخشی آن در کاهش سبک مقابلهای ناکارآمد و احتمال وقوع طلاق انجام شد. بر اساس مهارتهای ارتباطی ستیر یک برنامه روانی- آموزشی تدوین شد که به روش گروه متمرکز، روایی محتوایی آن مطلوب بود. در یک طرح آزمایش پیشآزمون- پسآزمون و یک پیگیری 2 ماهه، اثربخشی آن بررسی شد. ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور تدوین یک برنامه روانی- آموزشی برای زوجین متعارض و اثربخشی آن در کاهش سبک مقابلهای ناکارآمد و احتمال وقوع طلاق انجام شد. بر اساس مهارتهای ارتباطی ستیر یک برنامه روانی- آموزشی تدوین شد که به روش گروه متمرکز، روایی محتوایی آن مطلوب بود. در یک طرح آزمایش پیشآزمون- پسآزمون و یک پیگیری 2 ماهه، اثربخشی آن بررسی شد. 32 شرکت کننده (16 زوج متعارض) در آستانه طلاق، از بین مراجعهکنندگان به شورای حل اختلاف در شهر کرج به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. خط پایۀ همه شرکتکنندگان در شیوۀ مقابله با تعارض و احتمال وقوع طلاق اندازهگیری شد. مداخلات روانی- آموزشی در 10 جلسه زوجدرمانی برای گروه آزمایش اجرا گردید و همه شرکتکنندگان در پسآزمون و پیگیری ارزیابی شدند و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیریمکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که استفاده از سبک ناکارآمد مقابله با تعارض و احتمال طلاق در زوجین شرکتکننده در برنامۀ روانی- آموزشی به طور معناداری پایینتر از گروه کنترل بود (P< 0.01). همچنین این تغییرات در مرحلۀ پیگیری مشاهده شد.نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد میکند که برنامۀ روانی- آموزشی مبتنی بر الگوی ستیر یک روش زوج درمانی مناسب برای کاهش سبک ناکارآمد مقابله با تعارض و احتمال وقوع طلاق در متقاضی طلاق و زوجین متعارض میباشد.