ابراهیم نامنی؛ سوسن حاجی میرزایی
چکیده
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد وجودی بر کنترل درد، تنظیم هیجانی و سازگاری اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان های بدخیم گوارشی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمام بیماران مبتلا به سرطان بدخیم گوارشی مراجعه کننده به بیمارستان امید و مرکز انکلوژی ...
بیشتر
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد وجودی بر کنترل درد، تنظیم هیجانی و سازگاری اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان های بدخیم گوارشی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمام بیماران مبتلا به سرطان بدخیم گوارشی مراجعه کننده به بیمارستان امید و مرکز انکلوژی تخصصی رضا در شهر مشهد در تابستان سال 1400 بود که از میان آنها 30 بیمار به صورت دردسترس و هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه درد مک گیل، تنظیم هیجانی گراس وجان و سازگاری اجتماعی (SAS) بود که به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی آزمودنی ها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها حاکی ازاین بود که مشاوره گروهی با رویکرد وجودی بر کنترل درد، تنظیم هیجانی و سازگاری اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان های بدخیم گوارشی تاثیر دارد (05/0›p)؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از سه ماه حفظ شده است (05/0›p). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که از مشاوره گروهی با رویکرد وجودی می توان در زمینه کنترل درد، تنظیم هیجانی و سازگاری اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان های بدخیم گوارشی استفاده نمود.
ابراهیم نامنی؛ آزاده مذهب یوسفی؛ مژگان روزبهانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه پژوهش تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده در شهر سبزوار که در 6 ماه اول ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ترکیب دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه پژوهش تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده در شهر سبزوار که در 6 ماه اول سال 99 به این مراکز مراجعه کردند که از میان آنها 30 زن متقاضی طلاق به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سخت رویی کوباسا (1979) و مقیاس نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (1986) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، تلفیق دو رویکرد درمانی اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار بر سخت رویی و نگرش به طلاق در زنان متقاضی طلاق تأثیر دارد (05/0>p)؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت برای کاهش مشکلات زنان متقاضی طلاق و افزایش سخت رویی آنان در مقابله با مشکلات زندگی زناشویی می توان از تلفیق دو رویکرد اخلاق مدار (بخشایشگری) و هیجان مدار استفاده نمود.
ابراهیم نامنی؛ مریم دهمرده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر راهبرد های مقابله ای، انسجام و انطباق پذیری خانواده در زوجین دارای نارضایتی زناشویی شکل گرفت. روش شناسی: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل نابرابر همراه با طرح پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش تمام زوجین دارای نارضایتی زناشویی مراجعه کننده ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر راهبرد های مقابله ای، انسجام و انطباق پذیری خانواده در زوجین دارای نارضایتی زناشویی شکل گرفت. روش شناسی: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل نابرابر همراه با طرح پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش تمام زوجین دارای نارضایتی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر زاهدان در سال 98 بودند. 30 زوج به صورت نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) به صورت تصادفی گمارش شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه از پرسشنامه های سبک های مقابله لازاروس (1988) و مقیاس انطباقپذیری و انسجام خانوادگی اولسون (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش آماری تحلیل واریانس با انداز ه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد خانواده درمانی ساختاری بر انطباقپذیری و انسجام خانوادگی و راهبرد مقابله مسأله مدار موثر است؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که خانواده درمانی ساختاری می تواند بر انطباقپذیری و انسجام خانوادگی و راهبرد مقابله زوجین دارای نارضایتی زناشویی اثرگذار باشد.
ابراهیم نامنی؛ علی اکبر خدادای
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش غنیسازی روابط خانوادگی میلر بر بهزیستی روانشناختی و خشونت زناشویی از نگاه زنان آزار دیده انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمام زوجین قربانی خشونت زناشویی است که در بازه زمانی بهار 96 به مراکز مشاوره ناحیه 2 شهر مشهد مراجعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش غنیسازی روابط خانوادگی میلر بر بهزیستی روانشناختی و خشونت زناشویی از نگاه زنان آزار دیده انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش تمام زوجین قربانی خشونت زناشویی است که در بازه زمانی بهار 96 به مراکز مشاوره ناحیه 2 شهر مشهد مراجعه کردند که از میان آنها 30 زوج قربانی خشونت زناشویی بهصورت در دسترس و هدفمند انتخاب شد و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) قرار داده شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه درمان هفتگی 90 دقیقهای تحت درمان قرار گرفت و گروه گواه طی این مدت هیچ مداخلهای دریافت نکرد. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس خشونت زناشویی استراس و همکاران (1996) و بهزیستی روانشناختی ریف (1980) استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تجزیهوتحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد، آموزش غنیسازی روابط خانوادگی میلر بر بهزیستی روانشناختی و خشونت زناشویی از نگاه زنان آزار دیده تأثیر دارد؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p). بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که هرچه روابط بین زوجین غنیتر شد از نظر زنان آزار دیده، بهزیستی روانشناختی آنان بهبود یافت و در اثر این بهبود، خشونت زناشویی همسران آنها کاسته شد.
ابراهیم نامنی؛ فاطمه نجفی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور است. 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت در دسترس ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور است. 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن (1999)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی سلیمی (1393) و پرسشنامه انسجام خانواده سامانی (1381) استفاده گردید. دادههای پژوهش با استفاده ازروش های همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آموس و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل نقش میانجیگرانه معنی داری ایفا می نماید و بین اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل رابطه معنی داری وجود دارد (05/0›p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل یک رابطه خطی ساده نیست و هیجان خواهی می تواند این رابطه را میانجی نماید.
ابراهیم نامنی؛ محمد محمدی پور؛ جعفر نوری
چکیده
در این پژوهش، اثربخشی درمان هیجانمدار بهشیوه گروهی بر بخشودگی بینفردی و امید در زنان مطلقه مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر، به صورت نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل نابرابر می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه زیر 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای منطقه 2 شهر مشهد در خرداد 1394 می باشد. ...
بیشتر
در این پژوهش، اثربخشی درمان هیجانمدار بهشیوه گروهی بر بخشودگی بینفردی و امید در زنان مطلقه مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر، به صورت نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل نابرابر می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه زیر 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای منطقه 2 شهر مشهد در خرداد 1394 می باشد. روش نمونهگیری به صورت نمونهگیری هدفمند و داوطلبانه بوده است که در ابتدا از بین زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر مشهد 30 زنان مطلقه انتخاب و سپس بهصورت تصادفی به 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بخشودگی بینفردی (1389) و پرسشنامه امید اشنایدر (2000) بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و سپس درمان هیجانمدار به شیوه گروهی طی 10 جلسه 90 دقیقهای و به صورت هفتگی برای گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام جلسات، از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون گرفته شد. برای تجزیهو تحلیل دادهها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. براساس نتایج حاصل از تحلیل واریانس تک متغیره بین میانگین نمرات پسآزمون گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. بدین صورت کهدرمان هیجانمدار به شیوه گروهی بر بخشودگی بینفردی و امید در زنان مطلقه اثر گذار بود. (P<0.001). با توجه به نتایج درمان می توان گفت که درمان هیجانمدار بهشیوه گروهی می تواند بخشودگی بینفردی و سطح امید در زنان مطلقه را بهبود بخشد.
ابراهیم نامنی؛ آزاده شیرآشیانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی ترکیب دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی بر سرزندگی و کنترل عواطف در زنان متقاضی طلاق انجام شده است. مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل نابرابراست. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر نیشابور است که در بهار 95 به این مراکز ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی ترکیب دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی بر سرزندگی و کنترل عواطف در زنان متقاضی طلاق انجام شده است. مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل نابرابراست. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر نیشابور است که در بهار 95 به این مراکز مراجعه نمودند. نمونه پژوهش شامل 24 زن متقاضی طلاق است که به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه های کنترل عواطف ویلیامز و چامپلس(1997) و سرزندگی دسی و رایان (1997) استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS- 22و با روش آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که تلفیق دو روش درمانی راه حل مدار و روایتی اثربخشی معنی داری بر کنترل عواطف و سرزندگی زنان متقاضی طلاق دارد (p<0/05). همچنین نتایج نشان داد، تلفیق دو رویکرد درمانی راه حل مدار و روایت درمانی بر زیر مقیاس های کنترل عواطف اثر بخشی معناداری دارد (p<0/05). بنابراین می توان گفت، تلفیق دو روش درمانی راه حل محور و روایت درمانی می تواند به ارتقای کنترل عواطف و سرزندگی زنان متقاضی طلاق بیانجامد.