مشاوره خانواده
نگار سادات میرکاظم؛ آسیه شریعتمدار؛ کیومرث فرح بخش
چکیده
چکیدهیکی از عوامل بالقوة اثرگذار بر صمیمیت، نگرش همسر به ابراز هیجانات است. پژوهش حاضر با هدف مقایسة نگرش نسبت به ابراز هیجانات همسر در زنان با صمیمیت عاطفی بالا و پایین انجام شد. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. جامعة موردپژوهش را زنان متأهل شهر تهران در سال ۱۴۰۰ تشکیل میدادند. نمونه شامل ۲۰ نفر ...
بیشتر
چکیدهیکی از عوامل بالقوة اثرگذار بر صمیمیت، نگرش همسر به ابراز هیجانات است. پژوهش حاضر با هدف مقایسة نگرش نسبت به ابراز هیجانات همسر در زنان با صمیمیت عاطفی بالا و پایین انجام شد. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. جامعة موردپژوهش را زنان متأهل شهر تهران در سال ۱۴۰۰ تشکیل میدادند. نمونه شامل ۲۰ نفر بود که به روش نمونهگیری هدفمند و با درنظرگیری اصل اشباع انتخاب شدند. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته و تحلیل آنها با روش هفتمرحلهای پدیدارشناختی کلایزی انجام شد. تجزیهوتحلیل دادهها به هفت مضمون اصلی در هر گروه منتهی شد. مضامین اصلی مستخرج از گروه با صمیمیت عاطفی بالا عبارت بودند از: «زاویة دید جامع و مثبت»، «انعطافپذیری»، «باور به نقش عاملیت خود»، «ضرورت گفتگوهای تسهیلگرانه»، «ضرورت تعیین مرز مشترک و خصوصی»، «ضرورت تنظیم ابرازگری»، «نگرش وابسته به هیجان و عامل برانگیزانندة آن»؛ مضامین اصلی مستخرج از گروه با صمیمیت عاطفی پایین نیز شامل «زاویة دید محدود و منفی»، «انعطافناپذیری»، «خودناباوری»، «نقش عقلانیت در مدیریت هیجان»، «عدم بروز هیجان بهمنزلة فقدان آن»، «انتظارات وابسته به جنسیت» و «برچسبها و انتظارات شکلدهندة نگرش» بودند. بر اساس نتایج بهدستآمده، به نظر میرسد که تفاوتهای نگرشی این دو گروه غالباً مبتنی بر میزان انعطاف و واقعبینی نسبت به ابراز هیجانات همسر و نیز درنظرگیری نقش خود در این زمینه باشد.
نازیلا اقبال؛ آسیه شریعتمدار؛ جواد خدادادی سنگده
چکیده
یکی از آداب فرهنگی ایرانیان، رودربایستی است: نوعی احساس کمرویی و خجالت، مرتبط با حفظ وجهه که در مواقعیکه افراد احترام زیادی برای طرف مقابل قائلند، بهچشم میخورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین انجام شد. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده گردید. ...
بیشتر
یکی از آداب فرهنگی ایرانیان، رودربایستی است: نوعی احساس کمرویی و خجالت، مرتبط با حفظ وجهه که در مواقعیکه افراد احترام زیادی برای طرف مقابل قائلند، بهچشم میخورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین انجام شد. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکتکنندگان شامل 14 زن با صمیمیت زوجی پایین بودند که از طریق روش نمونهگیری هدفمند ملاکی و گلوله برفی؛ با استفاده از مقیاس صمیمیت انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته انجام گرفت و صوت مصاحبهها واژه به واژه پیادهسازی گردید. دادهها با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناختی هفتمرحلهای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. تحلیل تجربه پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین منجر به استخراج 11 مضمون اصلی گردید که عبارتند از: ادراک مشارکتکنندگان از مفهوم رودربایستی، حوزههای بروز، دلایل رودربایستی از دید افراد تجربهکننده، نحوه بروز، پیامدهای شناختی، پیامدهای عاطفی، پیامدهای رابطهای، پیامدهای جسمانی-روانشناختی، پیامدهای مثبت، عوامل موثر و نتایج کنارگذاشتن رودربایستی. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که پدیده رودربایستی به دلایل متفاوت و در ابعاد مختلفی از روابط صمیمانه زنان با همسرانشان و در قالبهای متنوعی رخ میدهد و رخداد این پدیده و نیز کنارگذاشتن آن موجب ایجاد طیفی از پیامدهای مثبت و منفی برای آنان میگردد. پیشنهاد میشود با توجه به نتایج این پژوهش برنامهای تدوین گردد تا در فرایند زوجدرمانی در بستر فرهنگی، نوع تعاملات زوجین مورد توجه و ارزیابی قرار گرفته و مداخلات متناسب انجام گیرد.
زهرا اکبری؛ آسیه شریعتمدار؛ کیومرث فرحبخش؛ علی محمد نظری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل صلاحیتهای حرفهای مشاوران طلاق مراکز مداخله در بحران استان سمنان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیان (گراندد تئوری) مبتنی بر مصاحبه با متخصصان مشاوره طلاق و متقاضیان طلاق توافقی پیرو درک تجربه زیسته آنان انجام شد. بدین منظور با روش نمونهگیری هدفمند با 6 نفر از متخصصان حوزه مشاوره طلاق و 8 ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل صلاحیتهای حرفهای مشاوران طلاق مراکز مداخله در بحران استان سمنان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیان (گراندد تئوری) مبتنی بر مصاحبه با متخصصان مشاوره طلاق و متقاضیان طلاق توافقی پیرو درک تجربه زیسته آنان انجام شد. بدین منظور با روش نمونهگیری هدفمند با 6 نفر از متخصصان حوزه مشاوره طلاق و 8 نفر از زوجین متقاضی طلاق بعد از شرکت در جلسات مشاوره طلاق مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته به عمل آمد. پس از کدگذاری و تحلیل داده مصاحبههای متخصصین، 8 مضمون اصلی و 52 مضمون فرعی شناسایی شد. مضامین اصلی شامل صلاحیتهای عمومی، ظاهری، ارتباطی، اخلاق حرفهای، شخصیتی، صلاحیتهای مربوط به فنون رهنمودی، مداخلات انگیزشی و صلاحیتهای تخصصی در مشاوره زوجی و طلاق است. از مصاحبه با متقاضیان طلاق نیز 6 مضمون اصلی (41 مضمون فرعی) با عنوان صلاحیت ظاهری، ارتباطی، اخلاقی، شخصیتی، صلاحیتهای مربوط به فنون رهنمودی و صلاحیتهای تخصصی در مشاوره زوجی و طلاق استخراج شد. درنهایت مدل صلاحیت حرفهای مشاوران طلاق با محورهای ضرورتهای پیش از آموزش مشاوران، آموزش صلاحیتهای مهارتی، آموزش صلاحیتهای مشاوره زوجی، تداوم تجارب آموزشی در ضمن کار و ارزیابی مداوم از صلاحیت حرفهای تدوین شد. نظر به یافتههای پژوهش و با توجه به اینکه اخیراً قوه قضائیه در حال جذب و اعطای پروانه اشتغال به مشاوران ویژه طلاق است تا نسبت به ارجاع پروندههای طلاق به آنان اقدام نماید، پیشنهاد میشود از این مدل بهمنظور جذب نیروهای متخصص و آموزش آنها اقدام نماید.
آسیه شریعتمدار؛ سمیه فکریان آرانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه دغدغه ها، نگرش و تغییرات رفتاری افراد متاهل در دوره بحران کرونا بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی و بر اساس تجارب زیسته 19 زن و مرد متاهل انجام شد. برای نمونهگیری از روش هدفمند استفاده شد. روش گرد آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و به صورت مجازی در فروردین1399صورت گرفت. از کدگذاری اطلاعات ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه دغدغه ها، نگرش و تغییرات رفتاری افراد متاهل در دوره بحران کرونا بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی و بر اساس تجارب زیسته 19 زن و مرد متاهل انجام شد. برای نمونهگیری از روش هدفمند استفاده شد. روش گرد آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و به صورت مجازی در فروردین1399صورت گرفت. از کدگذاری اطلاعات بهدست آمده در حوزه دغدغهها 20 مضمون فرعی استخراج و در 4 مضمون اصلی «فشارهایهای مربوط به بیماری»، «فشارهای مربوط به دوران قرنطینه»، «فشارهای مربوط به پیامدهای میان مدت بیماری» و «فشارهای مربوط به پیامدهای دراز مدت بیماری» طبقهبندی شد. در محور نگرشها، 16 مضمون فرعی استخراج و در 5 مضمون اصلی «نگرش کوتاه بودن زندگی و ضرورت غنیمت شمردن فرصتها»، «بحران، فرصت آموختن از تجارب»، «نگرش ضرورت قدرشناسی از داشتهها»، «درک ضرورت از خودفراروی و بههمپیوستگی جامعه انسانی» و «بحران، فرصتی برای فرارفتن از زندگی روزمره» طبقهبندی شد. در محور تغییرات رفتاری ، 14 مضمون فرعی استخراج و در 3 مضمون اصلی «تغییرات در زندگی روزمره»، «تغییرات در روابط و نقش افراد» و «جستجوی اطلاعات و کسب مهارت» طبقهبندی شد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که سازگاری با شرایط درازمدت قرنطینه، نیازمند تغییرات رفتاری و در نهایت تغییر سبک زندگی خانوادهها هستند. لذا مشاوران میتوانند در مشاورههای بحران، بهویژه در چالش با افکار ناکارآمد زوجین و والدین در خانوادهها از اطلاعات حاصل از دادهها به ویژه در زمینه نگرشها، استفاده کنند و تغییرات رفتاری بیشتری برای سازگاری با شرایط درازمدت ایجاد کنند.
فاطمه اسمعیل طلایی؛ آسیه شریعتمدار؛ احمد برجعلی؛ کیومرث فرحبخش؛ محمد حسین خونین زاده
چکیده
در گزارههای متون دینی، پیشزمینه تشکیل خانواده -که خواستگاری نیز جزئی از آن است - میتواند از عوامل مؤثر بر ثبات خانواده باشد؛ بنابراین، این پژوهش با هدف واکاوی خواستگاری اسلامی بر مبنای قرآن کریم انجام شد. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه پژوهش شامل کلیّه آیات قران مربوط به مرحله خواستگاری بود که با استفاده از تفاسیر ...
بیشتر
در گزارههای متون دینی، پیشزمینه تشکیل خانواده -که خواستگاری نیز جزئی از آن است - میتواند از عوامل مؤثر بر ثبات خانواده باشد؛ بنابراین، این پژوهش با هدف واکاوی خواستگاری اسلامی بر مبنای قرآن کریم انجام شد. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه پژوهش شامل کلیّه آیات قران مربوط به مرحله خواستگاری بود که با استفاده از تفاسیر با رویکرد تحلیلی – اجتماعی، مضامین اصلی شناسایی شده برای مرحله خواستگاری، تسهیل گریهای خانواده، توجه به آیینهای خواستگاری و ضرورت آشناییها و ارزیابیهای اولیه، انتخاب شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که با توجه به مضامین اصلی، خانواده باید در امر خواستگاری به احساسات دختر و نشانههای میل او، فراهم کردن شرایطی مناسب، دعوت از پسر و شناخت او در حین رعایت حرمت دختر و ایجاد فضای آرامبخش برای دختر و پسر توجه داشته باشد. خانواده باید بازخوردهای منفی اطرافیان را مبنی بر ناصحیح بودن ازدواج دختر کوچکتر قبل از دختر بزرگتر نادیده گرفته و خود را مقید به این باورهای نادرست ننمایند. از بدو آشنایی باید رفتارهای طرفین مورد توجّه قرار گیرد (در مورد هر دو جنس دختر و پسر، ویژگیهای ایمان، کفویت اعتقادی، مسئولیتپذیری، پاکدامنی، داشتن صلاحیت اداره زندگی مشترک، اصالت خانواده و کفویت شخصیتی، فرهنگی و فکری از نکات مهم برای انتخاب همسر است). از طرفی در مرحله آشنایی، از طریق پرسشهایی در مورد قومیت خانواده، شغل، سوابق خانواده، روایت کنونی فرد و اهدافش، شخص مورد ارزیابی قرار گیرد.
آرزو امینی؛ آسیه شریعتمدار
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر فاجعه سازی و نشخوار فکری مادران کودکان کمتوان ذهنی انجام شد. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی پیشآزمون- پسآزمون بود. بدین منظور، از جامعهی مادران دارای کودک کمتوان ذهنی در منطقه 5 شهر تهران، تعداد 24 نفر انتخابشده و پس از پاسخ به ابزارهای تحقیق بهصورت تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر فاجعه سازی و نشخوار فکری مادران کودکان کمتوان ذهنی انجام شد. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی پیشآزمون- پسآزمون بود. بدین منظور، از جامعهی مادران دارای کودک کمتوان ذهنی در منطقه 5 شهر تهران، تعداد 24 نفر انتخابشده و پس از پاسخ به ابزارهای تحقیق بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش، مداخلات رفتاردرمانی دیالکتیک را به مدت 8 جلسهی 5/1 ساعته دریافت کرد. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامهی تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی، کرایج و اسپینهاون (2001) و مقیاس پاسخهای نشخواری نولن هکسما و مارو (1991) استفاده شد و درنهایت دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج حاصل از پسآزمون مؤید کاهش معنادار نمرات شرکتکنندگان گروه آزمایش در مؤلفههای نشخوار فکری و فاجعه سازی بود (01/0 p<). بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت، رفتاردرمانی دیالکتیک تأثیر مثبت معناداری در کاهش فاجعه سازی و نشخوار فکری مادران کودکان کمتوان ذهنی دارد و میتواند در بهبود وضعیت روانی این گروه مورداستفاده قرار گیرد.
آرزو امینی؛ آسیه شریعتمدار؛ ابراهیم نعیمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان بود. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی (نوع AB یا مشاهدهی مستقیم مکرر) با پیگیری یک ماهه استفاده شد. بدین منظور پس از نمونه گیری در دسترس از جامعه، سه نفر از دانش آموزان دختر پایهی سوم دبستان که در فرم معلم مقیاس مشکلات رفتاری راتر (1967) نمرهی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب بر مشکلات رفتاری کودکان بود. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی (نوع AB یا مشاهدهی مستقیم مکرر) با پیگیری یک ماهه استفاده شد. بدین منظور پس از نمونه گیری در دسترس از جامعه، سه نفر از دانش آموزان دختر پایهی سوم دبستان که در فرم معلم مقیاس مشکلات رفتاری راتر (1967) نمرهی بالاتر از 9 کسب کردند به شیوهی هدفمند انتخاب شده و مداخلات معنوی با محوریت مذهب را به مدت 13جلسه 45 دقیقه ای دریافت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس مشکلات رفتاری راتر( فرم معلم) در سه مرحلهی خط پایه، مداخله و پیگیری استفاده شد و در نهایت دادهها به روش تحلیل نگارهای و تعیین درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از درصد بهبودی هرسه مراجع پس از مداخلات، حاکی از کاهش معنادار نمرات آنها در مقیاس مشکلات رفتاری راتر بودکه در طول دورهی پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشته است. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت آموزش مفاهیم معنوی با محوریت مذهب تأثیر مثبت معناداری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان داشته است.
اعظم اصولی؛ آسیه شریعتمدار؛ آتوسا کلانتر هرمزی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی باورهای فراشناخت با خودتنظیمی تحصیلی و تعارض دانش آموزان و والدین انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعهی مورد نظر تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بودند که از ببین آنها206 نفر به روش نمونه گیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه باورهای فراشناخت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی باورهای فراشناخت با خودتنظیمی تحصیلی و تعارض دانش آموزان و والدین انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعهی مورد نظر تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بودند که از ببین آنها206 نفر به روش نمونه گیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه باورهای فراشناخت ولز و کاترایت-هاتون (2004)و بروک، پرسشنامه خود تنظیمی تحصیلی ریان و کانل (1989) و مقیاس تاکتیکهای تعارض اشتراس (1990) بود.نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره کلی باورهای فراشناخت و باور مثبت و خود آگاهی شناختی با نمره کلی خودتنظیمی و همه ابعاد آن رابطه منفی و معناداری وجود دارد.بین ضرورت کنترل افکار وکنترل ناپذیری از ابعاد باورهای فراشناخت با خودتنظیمی بیرونی، خودتنظیمی درون فکنی شده و خودتنظیمی کلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.بین نمره کلی باورهای فراشناخت و ابعاد باور مثبت، کنترل ناپذیری و ضرورت کنترل افکار با پرخاشگری کلامی و تعارض کلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین کفایت شناختی از ابعاد باورهای شناختی با پرخاشگری کلامی، خشونت و نمره کلی تعارض ولی- فرزندی رابطه منفی معناداری وجود دارد.نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که 15/0 واریانس خودتنظیمی تحصیلی با متغیرهای خودآگاهی شناختی و باور مثبت درباره نگرانی و 021/0 واریانس مربوط به تعارض ولی-فرزندی به وسیله باور کفایت شناختی تبیین میشود. مشاوران و معلمان با استفاده ازاین یافتهها میتوانند ضمن افزایش دیدگاه دانش آموزان در مورد باورهای فراشناخت، خودتنظیمی تحصیلی و تاکتیکهای حل تعارض آنها را غنی سازند.
کبری دهقان؛ آسیه شریعتمدار؛ آتوسا کلانتر هرمزی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی درمان مرور زندگی بر اضطراب مرگ و رضایت از زندگی زنان سالمند شهر تهران برگزار شد. پژوهش از نوع مطالعات نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان زن ساکن آسایشگاههای شهر تهران در اردیبهشت و خرداد ماه سال 94 بود. از بین آسایشگاههای موجود در شهر تهران، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی درمان مرور زندگی بر اضطراب مرگ و رضایت از زندگی زنان سالمند شهر تهران برگزار شد. پژوهش از نوع مطالعات نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان زن ساکن آسایشگاههای شهر تهران در اردیبهشت و خرداد ماه سال 94 بود. از بین آسایشگاههای موجود در شهر تهران، آسایشگاه مهر گل بهصورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شد. پس از اجرای آزمون (اضطراب مرگ(داس) (1970) و رضایت از زندگی داینر، آمونز، لارسن و گریفین (1985)) بر 57 نفر از سالمندان زن آسایشگاه، 30 نفر از کسانی که در آزمون اضطراب مرگ نمرۀ بالاتر از 7 و در رضایت از زندگی نمره پایین گرفته بودند، بهطور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. برای گروه آزمایش 8 جلسه گروه درمانی مرور زندگی بر اساس طرح درمانی پژوهش اجرا شد. پس از اتمام جلسات درمانی، پسآزمون اضطراب مرگ و رضایت از زندگی برای هر دو گروه اجرا شد و نتایج با آزمون تحلیل کواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیری بین دو گروه بر روی نمرات تعدیل شدۀ متغیر اضطراب مرگ 87.39=(27/1)F و سطح معناداری 001/0 تفاوت معناداری را بین دو گروه با 99 در صد اطمینان نشان داد (01.0>P). نتیجه گرفته میشود درمان مرور زندگی در کاهش اضطراب مرگ سالمندان زن مؤثر بوده است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیری بین دو گروه بر روی نمرات تعدیل شدۀ متغیر رضایت از زندگی با 54.44= (27/1 F( و سطح معناداری 001/0 تفاوت معناداری را بین دو گروه با 99 درصد اطمینان نشان داد (01.0>P). نتیجه گرفته میشود درمان مرور زندگی در افزایش رضایت از زندگی سالمندان زن مؤثر بوده است. بنابراین برای افزایش سطح رضایت از زندگی و کاهش اضطراب مرگ، بهویژه در مراکز سالمندان میتوان از درمانهای گروهی مرور زندگی بهره گرفت.
آسیه شریعتمدار؛ ساحره پور گراوند
دوره 5، شماره 20 ، دی 1393، ، صفحه 95-112
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسهی هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران (20-13) بیسرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانهروزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده است. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی میباشد. جامعه آماری 60 نفر است. نمونههای تحقیق 30 نفر از گروه دختران بیسرپرست و بدسرپرست استان لرستان به صورت در دسترس و ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسهی هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران (20-13) بیسرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانهروزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده است. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی میباشد. جامعه آماری 60 نفر است. نمونههای تحقیق 30 نفر از گروه دختران بیسرپرست و بدسرپرست استان لرستان به صورت در دسترس و 30 نفر از گروه دختران تحت سرپرستی خانواده استان مذکور به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات هر دو نمونه دختران بیسرپرست و تحت سرپرست خانواده از طریق پرسشنامههای مرتبط یعنی «هیجان خواهی زاکرمن» و «کفایت اجتماعی فلنر» گردآوری شدند. نتایج حاصل از دادهها با استفاده از آزمون t برای گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که بین هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران بیسرپرست و بدسرپرست با دختران تحت سرپرستی خانواده تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: میتوان گفت که جدایی از والدین به عنوان یک رویداد آسیبزا میتواند آینده و سلامت رشدی و روانی دختران بیسرپرست را تحت تأثیر قراردهد و آنها را دچار آسیبهای روانی کند.
آسیه شریعتمدار
چکیده
رفتار اطلاع جویی با فرایند حل مسئلۀ عقلانی مورد قیاس قرار گرفته است. اطلاع جویی از مراجعان بخش مهمی از فرایند مشاوره است. هدف این مطالعه بررسی رفتار اطلاع جویی دانشجویان رشتۀ مشاوره است. روش تحقیق کیفی است. نمونه گیری بر اساس معیار صورت گرفت و اطلاع جویی از دانشجویان داوطلب گروه مشاورۀ دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 1392 تا اشباع ...
بیشتر
رفتار اطلاع جویی با فرایند حل مسئلۀ عقلانی مورد قیاس قرار گرفته است. اطلاع جویی از مراجعان بخش مهمی از فرایند مشاوره است. هدف این مطالعه بررسی رفتار اطلاع جویی دانشجویان رشتۀ مشاوره است. روش تحقیق کیفی است. نمونه گیری بر اساس معیار صورت گرفت و اطلاع جویی از دانشجویان داوطلب گروه مشاورۀ دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 1392 تا اشباع اطلاعات و عدم تکرار مضمونها ادامه یافت. جمعآوری اطلاعات از طریق سؤالات باز پاسخ صورت گرفت. سؤالات بر مبنای مؤلفههای تعریف متخصصان رشتۀ کتابداری از رفتار اطلاع جویی و با توجه به پرسشنامههای چند گزینهای موجود برای سنجش این رفتار طراحی شد. سپس پاسخهای دانشجویان مورد تحلیل قرار گرفت و به واحدهای اطلاعاتی تبدیل و هر واحدی (زیر مضمونها) نام گذاری شد. زیر مضمونها به تعدادی مضمون و سپس طبقات تبدیل شد. نتایج نشان داد، رفتار اطلاع جویی دانشجویان مشاوره هدفمند است، محرک عمدۀ آنان الزام درونی است و مهمترین مانع رفتار اطلاع جوییشان عدم دسترسی به منابع در اثر کمبود امکانات و ناتوانی در بهره گیری از منابع غیر فارسی و کمبود وقت است.
آسیه شریعتمدار؛ صدر الدین شریعتی
چکیده
هدف از تحقیق حاضر تدوین برنامه آموزش هشیاری افزایی وجودی و هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی و تعیین و مقایسه اثر بخشی این دو رویکرد بر رضایت از زندگی است. محقق ابتدا برای تدوین برنامه، با بررسی متون مختلف و انتخاب مفاهیم مشترک بین نظریه پردازان وجودی، مبنای کار تدوین را عمدتا بر اساس متون می، یالوم و فرانکل قرار داده و در تدوین برنامه، ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر تدوین برنامه آموزش هشیاری افزایی وجودی و هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی و تعیین و مقایسه اثر بخشی این دو رویکرد بر رضایت از زندگی است. محقق ابتدا برای تدوین برنامه، با بررسی متون مختلف و انتخاب مفاهیم مشترک بین نظریه پردازان وجودی، مبنای کار تدوین را عمدتا بر اساس متون می، یالوم و فرانکل قرار داده و در تدوین برنامه، از مراحل پیشنهادی کوری بهره برده است. در تدوین برنامه اخلاقی، ابتدا با مطالعه اولیه متون اخلاق اسلامی، کتاب جامع السعادات نراقی مورد استفاده قرار گرفت. اما برای مبانی نظری از نظرات جوادی آملی و مطهری نیز استفاده شد. الگوی مراحل این برنامه از مراحل تغییر پروچاسکا و نورکراس الهام گرفته شده است. آزمودنی های تحقیق 45 نفر از دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی است که به صورت تصادفی به سه گروه و سپس هر گروه به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایشی وجودی، اخلاق اسلامی و کنترل قرار گرفتند. در یکی از دو گروه آزمایشی آموزش هشیاری افزایی وجودی و در دیگری آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی اجرا شد. روش تحقیق روش تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با دو گروه آزمایشی و گروه گواه است. ابزار اندازه گیری مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران است که پایایی آن در ایران 88% گزارش شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که اموزش هشیاری افزایی اخلاق اسلامی منجر به افزایش رضایت از زندگی شده است اما آموزش هشیاری افزایی وجودی تفاوت معناداری ایجاد نکرده است. بین دو گروه وجودی و اخلاق اسلامی نیز تفاوت معناداری وجود نداشت.