دانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605172820161221The impact of training positive thinking skills with emphasis on religious teachings on resilience and vocational interest of students of Chahardangeh country high schoolsاثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی با تأکید بر آموزههای دینی بر تابآوری و رغبتهای شغلی دانش آموزان131708910.22054/qccpc.2017.7089FAابراهیمنعیمیاستادیار گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی0000000225821273عبداللهشفیع آبادیاستاد گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبائیفاطمهداوودآبادیدانش آموخته کارشناسی ارشد مشاوره شغلی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161005This research investigates the impact of training positive thinking skills with emphasis on religious teachings on resilience and vocational interest of freshman students of Chahardangeh county high schools. This Quasi-experimental research performed with a pretest/posttest control group and the statistical society includes freshman female students of Chahardangeh high schools. A total of 30 students were selected by the random sample cluster method. Half of the population was randomly classified as the test group and the remainder comprise the control group. The pretest was implemented on both groups. The test group had nine, 90 minute educational classes about positive thinking according to religious teachings. After the classes the post test was implemented. The surveys used in this research were Strong Vocational Interest short form and Conner-Davidson Resilience Scale. Collected data was analyzed with SPSS software. The results of this research indicated that 1. There are meaningful differences between two groups’ performances in resilience posttest. 2. There are meaningful differences between two groups’ performances in vocational interest posttest. In conclusion, positive thinking according to religious teachings has resulted in relative improvements in students’ resilience and relative changes in their vocational interest.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبتاندیشی با تاکید بر آموزههای دینی برتابآوری و رغبتهای شغلی دانشآموزان پایه اول متوسطه شهرستان چهاردانگه انجام گردید. پژوهش مورد مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در دبیرستانهای شهرستان چهاردانگه تشکیل دادند. به منظور انتخاب آزمودنیها با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل(15نفر) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیشآزمون اجرا شد. گروه آزمایش مدت 9 جلسهی 90 دقیقهای تحت آموزش مثبتاندیشی بر مبنای آموزههایدینی قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، پسآزمون اجرا گردید.پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون و فرم کوتاه رغبتسنج شغلی استرانگ بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار spss ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که 1- بین عملکرد دو گروه در پسآزمون تابآوری تفاوت معناداری وجود دارد .2- بین عملکرد دو گروه در پسآزمون رغبتشغلی ، تفاوت معناداری وجود دارد،.در مجموع مثبت اندیشی بر مبنای آموزههای دینی موجب بهبود نسبی شاخص تابآوری و تغییر نسبی در رغبتهای شغلی تحصیلی دانشآموزان شده است.https://qccpc.atu.ac.ir/article_7089_707fa2e805450548fb4b76efcd66e193.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605172820161221Structural models predict marital commitment based on attachment styles and mediator variables self-control and early maladaptive schemas(in people with emotional extramarital relations)مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و متغیرهای میانجی خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار اولیه (در افراد دارای روابط فرازناشویی عاطفی)3360709010.22054/qccpc.2017.7090FAسعیدههادیدنشجوی دکتری روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائیحسیناسکندریدانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائیفرامرزسهرابیاستاد روان شناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائی0000-0002-3321-2237عبداللهمعتمدیدانشیار روان شناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائینور علیفرخیدانشیار سنجش و اندازه گیری دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20161121The main objective of this research religiosity structural model predictions based on attachment styles and marital commitment mediator variables self-control and early maladaptive schemas in people with emotional extramarital relations. Methods: This study was correlationalThe study population included all individuals who commit treason to have been married in the spring of 95 were referred to counseling centers in Tehran, where 242 people were selected using a hand. To collect the data, schema of the original Yang, adult attachment style Hazan and Shaver, Tanjy self-control, and commitment Adams and Jones were married. Data analysis and structural equation model using PLS-3 carried.The results showed that the tested model is of good quality. The direct effect of self-control and schema entitlements, accepting money (05 / 0p≤) and emotional deprivation (01 / 0p≤) on was significant.About the relationship between anxious attachment styles with marital commitment, self-control variables, and schemas of mistrust, abandonment, alienation and emotional deprivation played a mediating role. The relationship between avoidant attachment styles with marital commitment was only to mediate emotional deprivation schema.But what about the role of mediator did not have any secure attachment. Conclusion: Since marriage and choice of spouse is one of the most important decisions of life.In premarital counseling to measure and analyze the variables to be paid per couple.این پژوهش تدین مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی براساس سبک دلبستگی و متغیرهای میانجی خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد با روابط فرازناشویی عاطفی بود.روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه مورد پژوهش کلیه افراد متأهل که مرتکب خیانت شده اند می باشد که در بهار سال 95 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، که 242 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، خودکنترلی تانجی، و تعهد زناشویی آدامز و جونز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از PLS-3 انجام شده است. نتایج نشان داد که مدل آزمون شده از کیفیت مطلوبی برخوردار است. اثر مستقیم خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار استحقاق، پذیرش جویی (05/0p≤) و محرومیت هیجانی (01/0p≤) بر تعهدزناشویی معنادار بود. در مورد رابطه بین سبک دلبستگی اضطرابی با تعهد زناشویی، متغیرهای خودکنترلی، و طرحواره های بی اعتمادی، رهاشدگی، بیگانگی و محرومیت هیجانی نقش میانجی ایفا می کردند. در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با تعهد زناشویی نیز تنها طرحواره محرومیت هیجانی نقش میانجی داشت. سبک دلبستگی ایمن هیچکدام از متغیرها نقش میانجی نداشتند. از آنجا که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کنندگی سبک دلبستگی اضطرابی و خودکنترلی و برخی از طرحواره های ناسازگار بر تعهد زناشویی دارد، در مشاوره های پیش از ازدواج به بررسی این متغیرهای در زوج پرداخته شود.https://qccpc.atu.ac.ir/article_7090_17d61758b314060ec73ec81f49f239f9.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605172820161221Design and evaluation of the effectiveness of religious – Psychological training on marital Satisfactionطراحی و ارزیابی اثربخشی آموزش آموزه های دینی-روانشناختی بر رضایت زناشویی6183709110.22054/qccpc.2017.7091FAجناننویندانش آموخته روان شناسی عمومی دانشگاه تهرانهادیبهرامی احساناستاد روان شناسی دانشگاه تهرانJournal Article20170107This study was designed to evaluate the effectiveness of the training package based on religious- Psychological teachings on marital satisfaction .The method of research was a quasi-experimental with pretest - posttest control group. The study population consisted of all married women in Eleven and Twelve region in Tehran is at least one year and a maximum fifteen years of married life passed. The sample of study consisted of thirty-six married women in Tehran Eleven and Twelve region who were Voluntary sampling assigned to two experimental and control groups. Spanier marital satisfaction scales were used to measure the variables. The pre-test was administered to both groups .then experimental group trained seven sessions two hours under the package was designed based on religious –psychology. After training, post- test was administered to both group. to compare Pre-test and post-test analysis of covariance was used.The final results show that the training package was designed based on religious – Psychological, has a positive effect on marital satisfaction.این پژوهش، به منظور بررسی اثربخشی بسته آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی –روانشناختی بر رضایت زناشویی طراحی و اجرا گردید. جامعه این تحقیق شامل تمام زنان متاهل ساکن منطقه یازده و دوازده تهرانی است که حداقل یک سال و حداکثر پانزده سال از زندگی زناشویی آنها گذشته و کمترین نمره را در رضایت زناشویی گرفته باشند ، می باشد. نمونه این تحقیق شامل 36 زن متاهل در منطقه 11 و 12 تهران است که به صورت تصادفی و با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از مقیاس رضایت زناشویی اسپانیر برای سنجش متغیر مورد بررسی استفاده شد. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد ، آنگاه گروه آزمایش طی هفت جلسه دو ساعته تحت آموزش بسته آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی –روانشناختی قرار گرفت. پس از پایان آموزش، مجددا از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. به منظور مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش بسته آموزشی باعث ارتقا رضایت زناشویی میشود. بر اساس شواهد این پژوهش میتوان از این بسته آموزشی برای افزایش رضایت زناشویی استفاده کرد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_7091_ec5b18e5d3fdd176eaf420328791f8f2.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605172820161221The effect of Gestalt therapy on generalized anxiety disorder and test anxiety in studentsاثر گشتالت درمانی بر اضطراب فراگیر و اضطراب امتحان دانشجویان85102709210.22054/qccpc.2017.7092FAحسینکشاورز افشاراستادیار گروه روان شناسی تربیتی و مشاوره دانشگاه تهرانمنصورهحاج حسینیاستادیار گروه روان شناسی تربیتی و مشاوره دانشگاه تهرانسمیهقدیمیدانش آموخته کارشناسی ارشد مشاوره دانشگاه محقق اردبیلیJournal Article20161221The Present study is a single subject study. Purpose of the study was to investigate effectiveness of gestalt therapy on generalized anxiety disorder and test anxiety with college students. Participants were recruited through posting on the local university campus. 5 individuals enrolled in the study. All individuals met criteria for generalized anxiety disorder (GAD) based on DSM-IV-TR and test anxiety by psychologist of counseling center of university. The effectiveness of Gestalt therapy for generalized anxiety disorder (GAD) and test anxiety was evaluated in a baseline across post-treatment and follow-up. Self-report of GAD and test anxiety showed that four of the five participants reached low levels of GAD and test anxiety by post-treatment. Results support the construction of comprehensive gestalt therapy protocols for generalized anxiety disorder and test anxiety. Self-report of GAD and test anxiety showed that four of the five participants reached low levels of GAD and test anxiety by post-treatment. Results support the construction of comprehensive gestalt therapy protocols for generalized anxiety disorder and test anxiety. <br /> <br /><br />پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثر گشتالت درمانی بر اضطراب فراگیر و اضطراب امتحان در دانشجویان اجرا گردید. این پژوهش در روش تحقیق بالینی و بر پایه طرح چند خط پایهای به مطالعه فرایند درمان پنج مورد پرداخت. لذا از جامعه آماری کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه محقق اردبیلی پنج مورد دانشجوی مراجعه کننده دارای معیارهای اضطراب فراگیر و اضطراب امتحان (بر اساس5- DSM)، مورد مطالعه قرار گرفتند و طی مراحل سه گانه پیش آزمون(خط پایه)، پس آزمون و پیگیری، ارزیابی گردیدند. سه هفته اول به عنوان خط پایه در نظر گرفته شد، پس از 12 هفته گشتالت درمانی (هر هفته یک جلسه 1.5 ساعت)، پس آزمون اجرا گردید و سه هفته بعد سنجش پیگیری به اجرا درآمد. دادهها در منحنی چند خط پایه تحلیل گردید و یافته ها کاهش نمرات اضطراب امتحان و اضطراب فراگیر در چهار نفر از پنج دانشجوی تحت درمان را نشان داد. بر این اساس نتایج بیانگر اثربخشی گشتالت درمانی بر کاهش اضطراب فراگیر و بهبود اضطراب امتحان در دانشجویان است.دادهها در منحنی چند خط پایه تحلیل گردید و یافته ها کاهش نمرات اضطراب امتحان و اضطراب فراگیر در چهار نفر از پنج دانشجوی تحت درمان را نشان داد. بر این اساس نتایج بیانگر اثربخشی گشتالت درمانی بر کاهش اضطراب فراگیر و بهبود اضطراب امتحان در دانشجویان است.<br /> واژگان کلیدی: گشتالت درمانی، اضطراب فراگیر، اضطراب امتحانhttps://qccpc.atu.ac.ir/article_7092_98726ae61402e2fc9e55cd1c9f07546c.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605172820161221Construction and validation of the educational protocol of Social Perspective-taking and analyzes of its efficacy on couple’s conflict resolutions stylesتدوین و اعتباریابی پروتکل آموزش دیدگاه گیری اجتماعی و اثر آن بر سبک های حل تعارض زوجین103131709310.22054/qccpc.2017.7093FAابوالقاسمیعقوبیعضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدانسروهمحمدزادهمدرس روانشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدانJournal Article20161206the aim of this research was Construction and validation of the educational protocol of Social Perspective-taking and analyzes of its efficacy on couple’s conflict resolutions styles. Social Perspective-taking training program based on “knowledge-skills-abilities” Gelbach (2008) developed and its validity measured by assessors rating which Kappa coefficient was 0/838. The study population for Social Perspective-taking training consisted of self-referral couples experiencing marital conflict, referring to Sanandaj Counseling Centers. 73 couples gained the initial conditions study. Of these, 60 couples were selected on the basis of marital conflict test score clustered in two groups of 30 patients (each group consisted of 10 patients with moderate conflict, 10 people with severe conflict, and 10 people with profound conflict) initially Social Perspective-taking Scale, and Conflict Resolution Styles Scale completed by two groups. Experimental group received social perspective- taking training program at the end of ten sessions, re-assessment done. A month later, for the follow up stage, the groups completed the scales. Repeated measure analyzes of variance showed that social perspective-taking training changed the couple's conflict resolution styles. This change was sustainable over time. Scores of integrity style and compromise style increased but scores of avoidant and competitive style reduced significantly. Also training process increased Social Perspective taking Scale. Overall, the results suggested that social perspective-taking training program leaded to change in conflict resolution styles.هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی پروتکل آموزش دیدگاه گیری اجتماعی و اثر آن بر سبک های حل تعارض زوجین بود.جامعه پژوهش را زوجین دچار تعارض زناشویی خودمراجع به مراکز مشاوره شهر سنندج تشکیل میدادند. 73 زوج شرایط اولیه مطالعه را احراز کردند که از بین آنها 60 زوج براساس نمره دریافتی درآزمون تعارض زناشویی در دوگروه آزمایش و گواه 30 نفره (هرگروه شامل 10نفر دچارتعارض متوسط،10نفر دچارتعارض شدید و 10 نفر دچارتعارض عمیق) جایابی شدند. ابتدا آزمونهای دیدگاه گیری اجتماعی و سبک های حل تعارض، اجرا و سپس، زوجین گروه آزمایش، در جلسات برنامه آموزش دیدگاه گیری اجتماعی مبتنی بر روش دانش- مهارت-توانایی شرکت کردند و در انتهای برنامه ده جلسهای، دوباره ارزشیابی به عمل آمد. یک ماه پس از طی دوره آموزشی گلباخ (2009) و جهت تعیین ماندگاری اثر آموزش، برای مرحله سوم آزمون ها اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش دیدگاه گیری باعث تغییردر نمره سبک های حل تعارض زوجین می شود و این تغییر در طی زمان ماندگار است. نمرات سبک های حل تعارض یکپارچگی و مصالحه در اثر آموزش افزایش یافت، اما نمرات سبک های اجتنابی و رقابتی کاهش معنادار پیداکرده است. دریک نگاه کلی نتایج این پژوهش نشان داد که برنامههای آموزشی دیدگاه گیری اجتماعی ، باعث تغییر در سبک های حل تعارض می شود.https://qccpc.atu.ac.ir/article_7093_78f554e5bfc5fbdfea3e1fbc98d46bf8.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605172820161221the causal modeling of academic engagement based on personal and social resources among undergraduate students at Amir Kabir University in Tehranمدل یابی علّی اشتیاق تحصیلی بر مبنای منابع شخصی و منابع اجتماعی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه امیرکبیر تهران133161709610.22054/qccpc.2017.7096FAمحمد علیاسلامیدانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائیفریبرزدرتاجاستاد روان شناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائیاسماعیلسعدی پوردانشیار روان شناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی0000-0001-5984-1320علیدلاوراستاد سنجش و اندازه گیری دانشگاه علامه طباطبائی0000-0001-5922-3119Journal Article20170106In the last few years academic engagement is known as the academic quality indicator and thus it has been considered as one of the goals of higher education. This study is conducted on the causal modeling of academic engagement based on personal and social resources. The study population consisted of all undergraduate students at Amir Kabir University in Tehran.. The sample group consisted of 375 samples (263 male and 113 female) that were selected randomly from the population. To collect data the academic engagement question, the subscales of optimism, self-esteem, supported academic performance, supportive relationships with peers and family health- support of Trauma Resilience Scale by Madsen and academic Self-Efficacy Scale of Breso et al were used. Data analysis showed that supported academic performance, self-esteem and academic self-efficacy directly affect academic engagement. Also social resources (supported academic performance, Supportive relationships with peers and family support) were indirectly associated with academic engagement through personal resources (self-efficacy, optimism and self-esteem). In general the present study predicts about 33% of the variance in academic engagement. The analysis of model validation indicators indicated the suitability and sufficiency of the final model.در چند سال اخیر از اشتیاق تحصیلی بهعنوان شاخص کیفیت دانشگاهی نام برده شده است لذا به عنوان یکی از اهداف آموزش عالی مد نظر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف مدل یابی علی اشتیاق تحصیلی بر مبنای منابع شخصی و منابع اجتماعی می باشد. جامعه آماری عبارت از کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه امیر کبیر تهران بود. گروه نمونه شامل 375 نفر (263 پسر، و 113 دختر) بود که به صورت تصادفی از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی، خرده مقیاس های خوش بینی، عزت نفس، عملکرد تحصیلی حمایت شده، روابط حمایتی با همسالان و حمایت- سلامت خانواده از مقیاس تاب آوری در برابر آسیب را مدسن و مقیاس خودکارآمدی درسی برسو و همکاران استفاده شد. ویژگیهای روانسنجی این ابزارها در مطالعه فعلی بررسی شد و نسبت به مطلوبیت آنها اطمینان حاصل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که عملکرد تحصیلی حمایت شده، خودکارآمدی و عزت نفس مستقیما بر اشتیاق تحصیلی اثر دارند. همچنین منابع اجتماعی(عملکرد تحصیلی حمایت شده، روابط حمایتی با همسالان و حمایت خانواده) به شکل غیرمستقیم و از طریق منابع شخصی(خودکارآمدی، خوش بینی و عزت نفس) با اشتیاق تحصیلی ارتباط داشتند. در مجموع، متغیرهای پژوهش حاضر، حدود 33 درصد از واریانس اشتیاق تحصیلی را پیشبینی می کنند. مدل نهایی که دربرگیرنده سه متغیر پیشبین منابع اجتماعی و سه متغیر میانجی منابع شخصی و متغیر ملاک(اشتیاق تحصیلی) بود و بررسی شاخصهای تعیین اعتبار مدل، حکایت از مناسبت و کفایت مدل نهایی داشت.https://qccpc.atu.ac.ir/article_7096_d7fdfe42055fb889578782b67e3d182e.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605172820161221The relationship between use of Virtual social network with cultural identity (Tehran)رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با هویت جوانان شهر تهران163182709410.22054/qccpc.2017.7094FAاسمعیلشامانیدانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیکیمهدیواحدیاستادیار گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائیداریوشنوروزیعضو هیأت علمی گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20170103This study examines the impact of virtual social networks on cultural identity District 12 of Tehran's youth. The research method is descriptive and correlational. The study population are youth 29-15 years old District 12 of Tehran in 1395. Random sampling method available and of 267 cases of young girls and boys were determined. its reliability is 0.939. Descriptive and inferential statistical analysis was performed in two stages. virtual social networking space with the status of youth in cultural identity is a meaningful relationship in reverse. That is how these four components will increase further cultural identity are at stake.<br /> This study examines the impact of virtual social networks on cultural identity District 12 of Tehran's youth. The research method is descriptive and correlational. The study population are youth 29-15 years old District 12 of Tehran in 1395. Random sampling method available and of 267 cases of young girls and boys were determined. its reliability is 0.939. Descriptive and inferential statistical analysis was performed in two stages. virtual social networking space with the status of youth in cultural identity is a meaningful relationship in reverse. That is how these four components will increase further cultural identity are at stake.پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با هویت فرهنگی جوانان منطقه 12 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش جوانان 29-15 ساله منطقه 12 شهر تهران در سال 1395 میباشند. در این پژوهش از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شده و تعداد 267 نفر از جوانان دختر و پسر مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته که بخش هویت فرهنگی آن از پرسشنامه هویت فرهنگی (عدلی پور و همکاران، 1393) با 49 سؤال بسته پاسخ و بخش شبکههای اجتماعی مجازی در سه بخش با 3 سؤال بسته پاسخ و مطابق با طیف پنجدرجهای لیکرت استفادهشده است که روایی آن مورد بررسی و به تایید صاحبنظران رسیده و مقدار پایایی آن بعد از محاسبه به روش آلفای کرونباخ بالاتر از 76/0میباشد . برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل رگرسیون و همچنین آزمون همبستگی تاو کندال استفادهشده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین میزان استفاده جوانان منطقه 12 شهر تهران از شبکههای اجتماعی مجازی و هویت فرهنگی آنها رابطه معناداری وجود دارد بدین شکل که در چهار مولفه مدت زمان حضور ، میزان استفاده ، میزان فعال بودن کاربر، و میزان واقعی تلقی نمودن محتوا در فضای شبکه های اجتماعی مجازی با وضعیت هویت فرهنگی جوانان رابطه معنا دار در جهت معکوس وجود دارد. یعنی هر چه این چهار مولفه افزایش پیدا می کند هویت فرهنگی بیشتر در مخاطره قرار می گیرد.https://qccpc.atu.ac.ir/article_7094_28537760f0ca57cb101d1d23fed3e7bc.pdfدانشگاه علامه طباطبائیفرهنگ مشاوره و روان درمانی2345-605172820161221Effectiveness of positive parenting program training on parent-child interaction qualityاثربخشی آموزش برنامه والدگری مثبت بر کیفیت تعامل والد- کودک183201709510.22054/qccpc.2017.7095FAخالداصلانیاستادیار گروه مشاوره دانشگاه شهید چمرانمرضیهوارستهدانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده دانشگاه شهید چمران اهوازعباسامان الهیاستادیار گروه مشاوره دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20170106The objective of present study was to investigate the effectiveness of “Positive Parenting Program training” on interaction of parent-child mothers of school-age children of Ahvaz. This study was an experimental research with pre-test, post-test and control group. Statistical population included all mothers of primary schools in Ahvaz. From among these mothers, 30 mothers were selected by purposing sampling. Then, they were randomly put in two groups of 15 persons each (an experimental group and a control group). The experimental group was exposed to an eight sessions training of positive parenting program but the people in control group received no program. The Parent Child Relationship Scale (PCRS) of Pianta (1994) was the research measurement tool. The obtained information by multivariate analysis of covariance (MANCOVA), was analyzed by using the 20th version of statistical software of SPSS. The results of multivariate analysis of covariance (MANCOVA) indicated that at least in one of the components of parent-child interaction, there is a significant difference between the experimental and control group (P<0/001). The results also showed that the training of positive parenting program had positive and significant effect on conflict, dependence and total positive relationship (P<0/001). The results indicated that the training of positive parenting program will improve the parent-child interaction.هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش برنامه والدگری مثبت (Triple P) بر کیفیت تعامل والد-کودک مادران کودکان دبستانی شهر اهواز بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان مدارس ابتدایی شهر اهواز بود که 30 نفر از آنها به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. شرکتکنندگان به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل). گروه آزمایش، برنامه آموزشی والدگری مثبت را در 8 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مقیاس رابطهی والد-کودک پیانتا (1994) بود. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری، با استفاده از نسخه 21 نرمافزار آماری SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که گروه آزمایش و کنترل حداقل در یکی از مولفههای تعامل والد-کودک تفاوت معناداری داشتند (001/0>P) و آموزش برنامهی والدگری مثبت بر تعارض، نزدیکی، وابستگی و رابطه مثبت کلی اثر مثبت و معناداری داشت (001/0>P). نتایج حاکی از آن بود که برنامهی آموزش والدگری مثبت سبب بهبود تعامل مادر با کودک شده است.https://qccpc.atu.ac.ir/article_7095_05fba00c2b6de4520e8a4edf538817ed.pdf