صفورا عموسلطانی؛ فریبا یزدخواستی؛ حمیدرضا عریضی؛ جواد عباسی جندانی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه بود. طرح این پژوهش، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر دبیرستانی شهرستان خمینی شهر بودند. نمونه آماری ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر روان نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر احساس تنهایی، شادکامی، روابط عاطفی و حمایت اجتماعی والدین در دختران نوجوان وابسته به تلفن همراه بود. طرح این پژوهش، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر دبیرستانی شهرستان خمینی شهر بودند. نمونه آماری این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان وابسته به تلفن همراه بودند که به صورت نمونهگیری خوشهای انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس وابستگی به تلفن همراه MPAI لونگ (2007)، جو عاطفی خانواده هیلبرن (1964)، حمایت اجتماعی والدین پرسیدانو و هلر (1983)، شادکامی OHQ (1987) و احساس تنهایی UCLA (1980) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که جلسات روان-نمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی بر کاهش احساس تنهایی، افزایش شادکامی، بهبود روابط عاطفی نوجوانان و حمایت اجتماعی والدین آنان موثر بود و این تأثیرات در دوره پیگیری نیز پایدار بودند (05/0>p). بنابراین مداخله رواننمایشگری با محتوای مهارتهای زندگی، مداخلهای مؤثر برای بهبود وضعیت روانشناختی نوجوانان وابسته به تلفن همراه است.
عبدالباسط محمودپور؛ طاهره شیری؛ کیومرث فرحبخش؛ شادی ذوالفقاری
چکیده
چکیده سابقه و هدف: پیچیدگی پدیده طلاق و آمار رو به رشد آن در تمام جوامع حاکی از لزوم مطالعه همه جانبه عوامل زمینه ساز این معضل اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه، انجام گرفته است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی ...
بیشتر
چکیده سابقه و هدف: پیچیدگی پدیده طلاق و آمار رو به رشد آن در تمام جوامع حاکی از لزوم مطالعه همه جانبه عوامل زمینه ساز این معضل اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه، انجام گرفته است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود که در قالب تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام شد. جامعه مورد پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه بود که از میان آنها تعداد 100 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بود از: مقیاس دلزدگی زناشویی (MDS)، مقیاس تحمل پریشانی هیجانی و مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (SELSA-S). دادههای حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد که مقیاسهای دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی اثر مستقیمی بر احساس تنهایی داشته اند. رابطۀ احساس تنهایی با گرایش به طلاق به صورت مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی بر گرایش به طلاق به واسطه ی احساس تنهایی معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان با آموزش و مشاوره در زمینه بهبود دلزدگی زناشویی، تحمل پریشانی و احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق مانعی برابر گرایش به طلاق در ایشان ایجاد کرد.
عزت اله قدم پور؛ لیلا منصوری؛ زهرا خلیلی گشنیگانی؛ فروزان امرایی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوددلگرمسازی شوناکر بر احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرمآباد در سال تحصیلی 96-1395 بود. بهمنظور اجرای پژوهش غربالگری انجام ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوددلگرمسازی شوناکر بر احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرمآباد در سال تحصیلی 96-1395 بود. بهمنظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت که بر اساس نمرات به دست آمده 30 نفر از دانشآموزانی که نمره آنان در مقیاس احساس تنهایی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین و در عین حال نمره آنان در مقیاس بهزیستی روانشناختی یک انحراف معیار پایینتر از میانگین بود بهصورت تصادفی بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. سپس نمونه منتخب بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 10 جسله 90 دقیقهای به مدت 2 ماه تحت آموزش خوددلگرمسازی قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاسهای احساس تنهایی راسل و همکاران (1980) و بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج نشان داد، آموزش خوددلگرمسازی موجب کاهش احساس تنهایی و افزایش بهزیستی روانشناختی درگروه آزمایش شده است. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت آموزش خوددلگرمسازی بهعنوان یک مهارت میتواند باعث کاهش احساس تنهایی و بهبود بهزیستی روانشناختی دانشآموزان گردد. لذا، چنین برنامهای بهمنظور کاهش احساس تنهایی و ارتقاء بهزیستی روانشناختی دانشآموزان جهت ایجاد و حفظ سلامت روانی بیشتر در آنان به مسئولین آموزشوپرورش توصیه میگردد.