آرزو امینی؛ آسیه شریعتمدار
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر فاجعه سازی و نشخوار فکری مادران کودکان کمتوان ذهنی انجام شد. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی پیشآزمون- پسآزمون بود. بدین منظور، از جامعهی مادران دارای کودک کمتوان ذهنی در منطقه 5 شهر تهران، تعداد 24 نفر انتخابشده و پس از پاسخ به ابزارهای تحقیق بهصورت تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر فاجعه سازی و نشخوار فکری مادران کودکان کمتوان ذهنی انجام شد. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی پیشآزمون- پسآزمون بود. بدین منظور، از جامعهی مادران دارای کودک کمتوان ذهنی در منطقه 5 شهر تهران، تعداد 24 نفر انتخابشده و پس از پاسخ به ابزارهای تحقیق بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش، مداخلات رفتاردرمانی دیالکتیک را به مدت 8 جلسهی 5/1 ساعته دریافت کرد. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامهی تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی، کرایج و اسپینهاون (2001) و مقیاس پاسخهای نشخواری نولن هکسما و مارو (1991) استفاده شد و درنهایت دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج حاصل از پسآزمون مؤید کاهش معنادار نمرات شرکتکنندگان گروه آزمایش در مؤلفههای نشخوار فکری و فاجعه سازی بود (01/0 p<). بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت، رفتاردرمانی دیالکتیک تأثیر مثبت معناداری در کاهش فاجعه سازی و نشخوار فکری مادران کودکان کمتوان ذهنی دارد و میتواند در بهبود وضعیت روانی این گروه مورداستفاده قرار گیرد.