محمد حجتی؛ حسن صائمی؛ کاظم شریعت نیا؛ علی اصغر بیانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر استخراج مؤلفههای مهارتهای تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده است. نمونه آماری 12 نفر از صاحبنظران علوم تربیتی و روانشناسی بودند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری داده، مصاحبه نیمهساختاریافته ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر استخراج مؤلفههای مهارتهای تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده است. نمونه آماری 12 نفر از صاحبنظران علوم تربیتی و روانشناسی بودند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری داده، مصاحبه نیمهساختاریافته بود. برای تجزیهوتحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافتههای پژوهش شامل 8 مقوله اصلی، 19 زیر مقوله و 88 مفهوم برای 4 مؤلفه اهداف، محتوا، روشهای یاددهی– یادگیری و روشهای ارزشیابی بود. ابتدا در بخش اهداف آموزش مهارت تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحبنظران، دو مقوله اصلی مهارتهای درونفردی و برونفردی استخراج شد. در گام بعدی برای محتوای آموزشی، مقولههای اصلی استخراج شده عبارت بود از: برنامهریزی و حل مسئله و آموزش مهارتهای ارتباطی و انتقادی. عنصر بعدی روشهای یاددهی- یادگیری بود که مقولههای اصلی، روشهای یاددهی- یادگیری خلاق و روشهای یاددهی- یادگیری انتقادی بودند. در بخش نهایی بررسی مؤلفهها به شیوههای ارزشیابی پرداخته شد که طبق نظر کارشناسان و صاحبنظران دو مقوله اصلی شیوهی ارزشیابی عملکردی و ارزشیابی تلفیقی استخراج گردید.
زهرا شعبانی
چکیده
هدف از پژوهش، مقایسه تفکر انتقادی بر فرآیند تصمیم گیری در نخبگان علمی و اجتماعی است و تصوراتی است که با حصول مهارت های فکری، امکان همگرایی بر نخبگان علمی و اجتماعی فراهم می آید، اگر چه در روند تاریخ ایران براساس نگرش ها و زمینه های اجتماعی و فرهنگی مختلف به تعارض های نخبگان دامن زده شده است، گسترش مهارت های تفکر انتقادی و تصمیم گیری ...
بیشتر
هدف از پژوهش، مقایسه تفکر انتقادی بر فرآیند تصمیم گیری در نخبگان علمی و اجتماعی است و تصوراتی است که با حصول مهارت های فکری، امکان همگرایی بر نخبگان علمی و اجتماعی فراهم می آید، اگر چه در روند تاریخ ایران براساس نگرش ها و زمینه های اجتماعی و فرهنگی مختلف به تعارض های نخبگان دامن زده شده است، گسترش مهارت های تفکر انتقادی و تصمیم گیری به تعامل وتعاطی اندیشه ها در نخبگان منجر می شود و بر همین اساس تفکر انتقادی موقعیتی است که در آن مسائل از چند دیدگاه مورد بررسی قرار میگیرد و از طریق تبادل نظر برای، راه حل های مختلف پیدا میشود و همچنین توسعه یافتگی مهارت های تفکر تحقق پیدا خواهد کرد، روش این تحقیق از نوع علّی – مقایسه ای است و در آن، توانایی مهارت تفکر انتقادی بر فرآیند تصمیم گیری در نخبگان علمی- اجتماعی مورد مقایسه قرار گرفته است، توانایی تفکر انتقادی که از قبل ایجاد شده است، به صورت شبیه سازی توانایی تفکر تحلیلی، تفکر استنباطی و تفکر ارزشیابی بر فرآیند تصمیم گیری گروهی، راهبردی و تعارض های اجتماعی مورد اندازه گیری قرار گرفت، در این پژوهش، نمونه تحقیق نخبگان علمی، اجتماعی به صورت نمونه گیری هدفدار و خوشه ای در سطح کشور ، در دو گروه و هر گروه 110نفر انتخاب شد، در این پژوهش از آزمون مهارت های تصمیم گیری محقق ساخته و تفکر انتقادی کالیفرنیا استفاده شد، تجزیه و تحلیل آماری داده ها و انتقال آنها به برنامه SPSS با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون t ، ضریب همبستگی، تحلیل سه عاملی و رگرسیون گام به گام محاسبه شده است، یافته های تحقیق نشان داد که تفکر انتقادی و تصمیم گیری در نخبگان علمی بیشتر از نخبگان اجتماعی بوده و تاثیر تفکر انتقادی بر فرآیند تصمیم گیری در نخبگان علمی معنادار می باشد، معادله رگرسیون نشان داد که تفکر استنباطی 11 درصد فرآیند تصمیم گیری را تبیین میکند، در جمع بندی کلی میتوان گفت که فرآیند تعارض بین نخبگان، چند وجهی است و در واقع این تعارض هم واکنشی به وضع موجود و هم عاملی برای تغییر است بنابراین به نظر می رسد که راه جلوگیری از تعارض، برنامه ریزی درازمدت و سوق به همگرایی ملی است