ابراهیم نامنی؛ فاطمه نجفی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور است. 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت در دسترس ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور است. 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن (1999)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی سلیمی (1393) و پرسشنامه انسجام خانواده سامانی (1381) استفاده گردید. دادههای پژوهش با استفاده ازروش های همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آموس و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل نقش میانجیگرانه معنی داری ایفا می نماید و بین اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل رابطه معنی داری وجود دارد (05/0›p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل یک رابطه خطی ساده نیست و هیجان خواهی می تواند این رابطه را میانجی نماید.
محمدحسن شاملی؛ عبدالله معتمدی؛ احمد برجعلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اعتیاد به بازی های اینترنتی نوجوانان از طریق متغیرهای خودکنترلی و هیجان خواهی به انجام رسید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون به همراه دوره پیگیری 45 روزه صورت گرفت. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه2 شهر تهران در سال تحصیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اعتیاد به بازی های اینترنتی نوجوانان از طریق متغیرهای خودکنترلی و هیجان خواهی به انجام رسید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون به همراه دوره پیگیری 45 روزه صورت گرفت. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه2 شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری در دسترس، یک مدرسه انتخاب و از بین آن ها 64 نفری که براساس پرسشنامه اعتیاد به بازی های اینترنتی (تغییریافته پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ) به بازی های اینترنتی وابسته بودند مشخص شده و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند. در گروه آزمایش، افراد براساس نمرات به دست آمده از پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن و خودکنترلی تانجی، در چهار گروه هشت نفری جای گرفتند. به این افراد هشت جلسه برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های هیجان خواهی زاکرمن، خودکنترلی تانجی و تغییریافته پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ، استفاده شد. داده ها از طریق روش های آماری کوواریانس یک طرفه و واریانس مختلط از نوع یک بین – یک درون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به طور کلی نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اعتیاد به بازی های اینترنتی موثر است.
آسیه شریعتمدار؛ ساحره پور گراوند
دوره 5، شماره 20 ، دی 1393، ، صفحه 95-112
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسهی هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران (20-13) بیسرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانهروزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده است. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی میباشد. جامعه آماری 60 نفر است. نمونههای تحقیق 30 نفر از گروه دختران بیسرپرست و بدسرپرست استان لرستان به صورت در دسترس و ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسهی هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران (20-13) بیسرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانهروزی بهزیستی با دختران تحت سرپرستی خانواده است. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی میباشد. جامعه آماری 60 نفر است. نمونههای تحقیق 30 نفر از گروه دختران بیسرپرست و بدسرپرست استان لرستان به صورت در دسترس و 30 نفر از گروه دختران تحت سرپرستی خانواده استان مذکور به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات هر دو نمونه دختران بیسرپرست و تحت سرپرست خانواده از طریق پرسشنامههای مرتبط یعنی «هیجان خواهی زاکرمن» و «کفایت اجتماعی فلنر» گردآوری شدند. نتایج حاصل از دادهها با استفاده از آزمون t برای گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که بین هیجان خواهی و کفایت اجتماعی دختران بیسرپرست و بدسرپرست با دختران تحت سرپرستی خانواده تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: میتوان گفت که جدایی از والدین به عنوان یک رویداد آسیبزا میتواند آینده و سلامت رشدی و روانی دختران بیسرپرست را تحت تأثیر قراردهد و آنها را دچار آسیبهای روانی کند.