غلامرضا احمدی؛ فرامرز سهرابی؛ احمد برجعلی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر ارزیابی مجدد و فرونشانی هیجانی سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه انجامشده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی تشکیل میدهند که در درمانگاه هوانیروز ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر ارزیابی مجدد و فرونشانی هیجانی سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه انجامشده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی تشکیل میدهند که در درمانگاه هوانیروز کرمان تحت درمان نگهدارنده متادون بودند. نمونه موردمطالعه نیز متشکل از 40 آزمودنی بود که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند. پس از تفکیک گروهها، ابتدا پیشآزمون انجام گرفت و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسهی 90 دقیقهای آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس را دریافت کرد؛ در پایان پسآزمون برای هر دو گروه اجرا شد. دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش تنظیم هیجان، افزایش ارزیابی مجدد و کاهش فرونشانی هیجانی را در پی داشته است؛ با توجه به یافتهها میتوان گفت که آموزش تنظیم هیجان با افزایش راهبرد سازگارانه (ارزیابی مجدد) و کاهش راهبرد ناسازگارانه تنظیم تجارب هیجانی (فرونشانی)، میتواند زمینه را برای بهبود اختلال مصرف مواد افیونی فراهم سازد.
حسین اسکندری؛ عبدالامیر گاطع زاده؛ احمد برجعلی؛ فرامرز سهرابی؛ نورعلی فرخی
چکیده
زمینه: به تازگی، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، رابطهی میان سبک زندگی افراد و بیماریهای گوناگون توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف نیز، سلامت روانی و اجتماعی آن جامعه است. هدف: در همین راستا هدف پژوهش حاضر تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی و برازش ...
بیشتر
زمینه: به تازگی، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، رابطهی میان سبک زندگی افراد و بیماریهای گوناگون توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف نیز، سلامت روانی و اجتماعی آن جامعه است. هدف: در همین راستا هدف پژوهش حاضر تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی و برازش مدل علّی بوده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد بزرگسال شهر اهواز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 383 نفر از بین آنان انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و پلیرکی (1987)، سلامت اجتماعی کییز (2004)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) و افسردگی بک دو (1996) جمع آوری شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر و روش همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر بیانگر تایید برازش مدل فرضی پژوهش بود، سبک زندگی بر افسردگی اثر مستقیم دارد و سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی بر افسردگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله در پژوهش برای تبیین افسردگی می توان از متغیرهای سبک زندگی، سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده نمود.
سودابه میر صادقی؛ فرامرز سهرابی؛ حسین اسکندری؛ احمد برجعلی؛ نورعلی فرخی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری شیوههای فرزند پروری مادران مبتنی بر سبکهای دلبستگی و کیفیت روابط موضوعی آنان در میان مادران با فرزندان عادی و مبتلا به اختلالهای اضطراب جدایی و وسواس- اجبار بود. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی-پیشبینی است. جامعه آماری از سه گروه مادران، دارای کودک مبتلا به اختلالهای اضطراب جدایی، ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری شیوههای فرزند پروری مادران مبتنی بر سبکهای دلبستگی و کیفیت روابط موضوعی آنان در میان مادران با فرزندان عادی و مبتلا به اختلالهای اضطراب جدایی و وسواس- اجبار بود. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی-پیشبینی است. جامعه آماری از سه گروه مادران، دارای کودک مبتلا به اختلالهای اضطراب جدایی، مبتلا به اختلالOCD، و عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه یک شهر تهران تشکیل شده است. در پژوهش حاضر از روش نمونهگیری در دسترس و حجم نمونه 450 نفر (150 نفر برای هر گروه) بود. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های ابعاد و سبک های فرزندپروری (PSDQ)، روابط موضوعی بل، دلبستگی بزرگسالی (فینی و نولر، 1994) و مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID) بود. روش تجزیه و تحلیل دادهها برای پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و برای ازمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری (SEM ) به کار بسته شد. یافته ها نشان داد که که شاخص های CV-red که کیفیت ساختاری مدل را نشان می دهد، برای تمام متغیرهای وابسته مثبت شده است که نشان دهنده کیفیت مناسب مدل است. همچنین مقادیر AVE نیز نشان دهنده روایی تشخیصی خوب سازه های مدل است. شاخص GOF نیز 696/0 بدست آمده است که با توجه به ملاک وتزلو و همکاران (2009) نشان می دهد قدرت پیش بینی کلی مدل ساختاری زیاد است و مدل آزمون شده در پیش بینی متغیرهای مکنون درون زا موفق بوده است.
محمد خالدیان؛ فرامرز سهرابی؛ عسکر اصغری گنجی؛ زهرا کرمی باغطیفونی
چکیده
هـدف از پژوهش حاضر مقایسه اثـربخـشی دو درمان گروهـی شنـاختـی ــ رفتـاری و معنا درمانی به شیوهی گروهی بـر کاهـش افسـردگی و افـزایـش امیـدواری در سندرم آشیانه خالی شهـرستان قروه است. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل میشود. حجـم نمـونـه 36 نـفـر با استفـاده ...
بیشتر
هـدف از پژوهش حاضر مقایسه اثـربخـشی دو درمان گروهـی شنـاختـی ــ رفتـاری و معنا درمانی به شیوهی گروهی بـر کاهـش افسـردگی و افـزایـش امیـدواری در سندرم آشیانه خالی شهـرستان قروه است. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل میشود. حجـم نمـونـه 36 نـفـر با استفـاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخـاب شـد. سپس افراد بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنادرمانی به شیوهی گروهی را دریافت کردند، گروه دوم آزمایش 13جلسه رواندرمانی رفتاری شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخلهای را دریافت نکردند. سپس به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنـامۀ افسـردگی بک BDI- IIو پرسشنـامۀ امیـد به زندگی اشنـایدر و همکاران استفـاده شـد. این پـژوهـش نیمه آزمایـشی از نوع پیـش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است. جهت تحلیل دادهها از آمار توصیـفی و آمار استنبـاطی(آزمون تحلیل کوواریانس) استفـاده شـد. یافتههای به دست آمده نشان داد که درمان شناختی – رفتاری در کاهش افسردگی موثرتر است، و معنا درمانی در افزایش امید به زندگی تاثیر بیشتری دارد. نتیجهگیری میشودکه هر دو درمان شناختی- رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی موثر هستند.
سعیده هادی؛ حسین اسکندری؛ فرامرز سهرابی؛ عبدالله معتمدی؛ نور علی فرخی
چکیده
این پژوهش تدین مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی براساس سبک دلبستگی و متغیرهای میانجی خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد با روابط فرازناشویی عاطفی بود.روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه مورد پژوهش کلیه افراد متأهل که مرتکب خیانت شده اند می باشد که در بهار سال 95 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، که 242 نفر ...
بیشتر
این پژوهش تدین مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی براساس سبک دلبستگی و متغیرهای میانجی خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد با روابط فرازناشویی عاطفی بود.روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه مورد پژوهش کلیه افراد متأهل که مرتکب خیانت شده اند می باشد که در بهار سال 95 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، که 242 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، خودکنترلی تانجی، و تعهد زناشویی آدامز و جونز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از PLS-3 انجام شده است. نتایج نشان داد که مدل آزمون شده از کیفیت مطلوبی برخوردار است. اثر مستقیم خودکنترلی و طرحواره های ناسازگار استحقاق، پذیرش جویی (05/0p≤) و محرومیت هیجانی (01/0p≤) بر تعهدزناشویی معنادار بود. در مورد رابطه بین سبک دلبستگی اضطرابی با تعهد زناشویی، متغیرهای خودکنترلی، و طرحواره های بی اعتمادی، رهاشدگی، بیگانگی و محرومیت هیجانی نقش میانجی ایفا می کردند. در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با تعهد زناشویی نیز تنها طرحواره محرومیت هیجانی نقش میانجی داشت. سبک دلبستگی ایمن هیچکدام از متغیرها نقش میانجی نداشتند. از آنجا که ازدواج و انتخاب همسر یکی از تصمیمات مهم زندگی می باشد و با توجه به نقش پیش بینی کنندگی سبک دلبستگی اضطرابی و خودکنترلی و برخی از طرحواره های ناسازگار بر تعهد زناشویی دارد، در مشاوره های پیش از ازدواج به بررسی این متغیرهای در زوج پرداخته شود.
فرامرز سهرابی؛ افسانه دارابی؛ ناهید راستگو؛ محمد جلالوند؛ یوسف اعظمی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطهگرى طرحوارههای ناسازگار اولیه در رابطهی سبکهای دلبستگی و افسردگی میباشد. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و علامه طباطبایی در سال 91-92 بود. این گروه نمونه به شیوهى خوشهاى چندمرحلهاى برگزیده شدند. به منظور گردآورى اطلاعات از سه مقیاس افسردگى بک ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطهگرى طرحوارههای ناسازگار اولیه در رابطهی سبکهای دلبستگی و افسردگی میباشد. گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و علامه طباطبایی در سال 91-92 بود. این گروه نمونه به شیوهى خوشهاى چندمرحلهاى برگزیده شدند. به منظور گردآورى اطلاعات از سه مقیاس افسردگى بک (2)، فرم کوتاه طرحوارهی یانگ، سبک دلبستگی بزرگسالان (AAI) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم داراى تأثیر معنىدار بر افسردگی میباشند. مقدار اثر مستقیم دلبستگی ایمن بر افسردگی برابر است با (17/0-) و اثر غیر مستقیم آن از طریق طرحوارههای ناسازگار اولیه برابر با (46/0-) میباشد. همچنین مقدار اثر مستقیم دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی بر افسردگی به ترتیب برابر است با (14/0 و 06/0) و اثر غیرمستقیم این دو متغیر از طریق طرحوارههای ناسازگار اولیه برابر با (104/0 و 14/0) میباشد. بنابراین نتایج به دست آمده نشان داد که سبکهای دلبستگی از طریق طرحوارههای ناسازگار اولیه، افسردگی را در فرد موجب میشوند.
فرامرز سهرابی؛ طیبه سنگ پهنی؛ احمد برجعلی
مرتضی عسگری بسطام؛ احمد برجعلی؛ فرامرز سهرابی
چکیده
هدف تحقیق دستیابی به عوامل مقاوم در برابر اعتیاد، گرایش به اعتیاد و تسهیلکننده برای ترک اعتیاد است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسهای است. نمونهگیری افراد گروههای ترککرده و معتاد به صورت در دسترس و گلولهبرفی از طریق کمپهای ترک اعتیاد، کلینیکها و مراکز NA به تعداد 40 نفر و نمونهگیری گروه سالم با روش یاد شده و به همان تعداد ...
بیشتر
هدف تحقیق دستیابی به عوامل مقاوم در برابر اعتیاد، گرایش به اعتیاد و تسهیلکننده برای ترک اعتیاد است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسهای است. نمونهگیری افراد گروههای ترککرده و معتاد به صورت در دسترس و گلولهبرفی از طریق کمپهای ترک اعتیاد، کلینیکها و مراکز NA به تعداد 40 نفر و نمونهگیری گروه سالم با روش یاد شده و به همان تعداد در محلههای پرخطر از نظر بزهکاری و سوء مصرف مواد به منظور کنترل عوامل اجتماعی انجام شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه EOM-EIS2[1] و آزمون آماری به عمل آمده در تحقیق تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی است. یافته ها بیانگر آن است که میانگین سبکهای هویت سردرگم و زودرس گروه سالم در سطح معنیدار 05/0 کمتر از دو گروه معتاد و ترککرده و در سبک هویت موفق بیشتر از دو گروه یاد شده بود بین دو گروه ترککرده و معتاد هیچ گونه تفاوت معناداری دیده نشد. درنتیجه سردرگمی و تقلیدهای کورکورانه میتواند به اعتیاد منجر شود و نگاه منعطف به مسائل میتواند در برابر این پدیده مقاومت کند.
[1]. extended objective measure of ego identity status
یوسف اعظمی؛ فرامرز سهرابی؛ احمد برجعلی؛ احمد چوپان
دوره 4، شماره 16 ، دی 1392، ، صفحه 53-68
چکیده
مقدمه: سطح پایین تنظیم هیجانی که ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجانها و مدیریت آنهاست، در شروع مصرف مواد نقش دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش خشم در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع طرحهای شبه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون – پس آزمون با ...
بیشتر
مقدمه: سطح پایین تنظیم هیجانی که ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجانها و مدیریت آنهاست، در شروع مصرف مواد نقش دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر کاهش خشم در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع طرحهای شبه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر را کلیه معتادانی که در سال 92-1391 به کلینیکهای ترک اعتیاد شهرستان مریوان مراجعه کردهاند تشکیل میدهند. تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با همین روش در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها:به طور کلی، نتایج نشان دادند که آموزش تنظیم هیجان براساس مدل گراس میتواند علائم خشم را در افراد وابسته به مواد کاهش دهد (001/0>P). نتیجه گیری:دشواری در تنظیم هیجانها یکی از مشکلات افراد سوء مصرف کننده مواد است و آموزش نحوه ابراز و مدیریت هیجانات به این افراد میتواند در کاهش مشکلات آنها مؤثر واقع گردد.
عاطفه احمدی؛ فرامرز سهرابی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مدیریت خودگویی در کاهش میزان افسردگی دانشآموزان بود. نمونه این پژوهش که متشکل از 30 نفر از دانشآموزان دختر افسرده دبیرستانی بود که به شیوه نمونهبرداری تصادفی خوشهای از جامعه آماری دبیرستانهای شهر اراک انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. یک گروه شامل 15 نفره به عنوان گروه آزمایش ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مدیریت خودگویی در کاهش میزان افسردگی دانشآموزان بود. نمونه این پژوهش که متشکل از 30 نفر از دانشآموزان دختر افسرده دبیرستانی بود که به شیوه نمونهبرداری تصادفی خوشهای از جامعه آماری دبیرستانهای شهر اراک انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. یک گروه شامل 15 نفره به عنوان گروه آزمایش که به مدت 10 جلسه تحت آموزش مدیریت خودگویی قرار گرفتند و یک گروه 15 نفره به عنوان گروه کنترل که آموزشی را دریافت نکردند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق عبارت بود از پرسشنامه افسردگی یک (فرم بلند) که نمونه پژوهش حاضر در آن نمره بیشتر از 10 (نامه برش) را کسب کرده بودند که به عنوان پیش آزمون و پس آزمون از این پرسشنامه استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمون t مستقل برای تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر فرضیه اساسی پژوهش مبتنی بر« آموزش مدیریت خودگویی در کاهش افسردگی دانشآموزان مؤثر است» را تأیید کرد و تأثیر متغیر مستقل تفاوت آشکاری در نمرات میانگین دو گروه ایجاد کرد.
سعید طباطبائی برزکی؛ فرامرز سهرابی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی طرحواره های ناسازگار اولیه افراد افسرده و تعیین اثر آموزش و اجرای تکنیک های تجربی روی طرحواره های افراد افسرده صورت گرفت،در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و با اجرای خرده مقیاس افسردگی، از مقیاس 21 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) 30 نفر به عنوان افراد افسرده و 30 نفر به عنوان غیرافسرده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی طرحواره های ناسازگار اولیه افراد افسرده و تعیین اثر آموزش و اجرای تکنیک های تجربی روی طرحواره های افراد افسرده صورت گرفت،در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و با اجرای خرده مقیاس افسردگی، از مقیاس 21 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) 30 نفر به عنوان افراد افسرده و 30 نفر به عنوان غیرافسرده تعیین گردید و سپس پرسش نامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ (YSQ) بر روی دو گروه اجرا شد و با استفاده از آزمون t طرحواره های دو گروه با یکدیگر مقایسه شد که نتیجه آن نشان داد طرحواره نقص، شکست، وابستگی/بی کفایتی ، انزوای اجتماعی و محرومیت هیجانی در افراد افسرده نسبت به غیرافسرده از شدت بیشتری برخوردار است، در مرحله دوم پژوهش از بین افراد افسرده دو گروه کنترل (10نفر) و آزمایش (10نفر) انتخاب گردید، گرونه آزمایش تحت آموزش تکنیک های تجربی طرحواره درمانی قرار گرفتند و بعد از پایان جلسات آموزش طرحواره های گروه آزمایش و کنترل با استفاده از پرسش نامه یانگ مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند و داده های حاصل از طریق آزمون لوین و تحلیل کوواریانس با یکدیگر مقایسه شدند که نتایج نشان داد، طرحواره های افراد گروه آزمایش در قیاس با افراد گروه کنترل که تحت آموزش تکنیک تجربی قرار نگرفته بودند بهبود یافته بود.
مهدی زمستانی یامچی؛ فرامرز سهرابی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مداخلات روان درمانی حمایتی گروهی به شیوه IPT در کاهش علائم افسردگی بیماران مبتلا به اعتیاد بود، این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی واقعی است که از طرح گروهی بیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده میکند. نمونه این پژوهش متشکل از 22 مرد مبتلا به اعتیاد بود که براساس ملاک شمول نمره 14 و بالاتر در پرسشنامه افسردگی ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر مداخلات روان درمانی حمایتی گروهی به شیوه IPT در کاهش علائم افسردگی بیماران مبتلا به اعتیاد بود، این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی واقعی است که از طرح گروهی بیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده میکند. نمونه این پژوهش متشکل از 22 مرد مبتلا به اعتیاد بود که براساس ملاک شمول نمره 14 و بالاتر در پرسشنامه افسردگی یک -2 انتخاب شدند. از این افراد 10 نفر به طور تصادفی به گروه آزمایشی و 12 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند، گروه آزمایشی تحت 12 جلسه روان درمانی بین فردی گروهی قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد، نتایج هر پژوهش نشان دادکه روان درمانی حمایتی گروهی به شیوه IPT توانست کاهش معنادار در علائم افسردگی (P=0/002 , t=5/24) مردان معتاد به وجود آورد. طبق این نتایج میتوان از روان درمانی حمایتی گروهی به شیوه IPT برای کاهش علائم افسردگی بیماران معتاد استفاده کرد.
فرامرز سهرابی؛ حسن کریمی
چکیده
افسردگی در بین سالمندان امری شایع است و میزان آن در بین سالمندان مقیم مراکز سالمندی بیشتر از افرادی است که در جامعه زندگی می کنند. همچنین میزان این اختلال در بین زنان این مراکز شایع تر از مردان است. خاطره پردازی مداخله ای روان شناختی است برای کاهش علائم افسردگی در سالمندان و بر اساس چارچوب تئوریکی انواع مختلفی از خاطره پردازی مورد اشاره ...
بیشتر
افسردگی در بین سالمندان امری شایع است و میزان آن در بین سالمندان مقیم مراکز سالمندی بیشتر از افرادی است که در جامعه زندگی می کنند. همچنین میزان این اختلال در بین زنان این مراکز شایع تر از مردان است. خاطره پردازی مداخله ای روان شناختی است برای کاهش علائم افسردگی در سالمندان و بر اساس چارچوب تئوریکی انواع مختلفی از خاطره پردازی مورد اشاره قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی سودمندی خاطره پردازی انسجامی و ابزاری در کاهش نشانه های افسردگی سالمندان زن بود. این پژوهش از نوع آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. آزمودنی های این پژوهش 30 زن سالمند با حداقل 60 سال سن مقیم آسایشگاه های زنان سالمند بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه، دو گروه آزمایشی و گروه کنترل تقسیم شدند. مداخلات به شکلی کوتاه مدت و برای هر گروه شامل شش جلسه ی 90 دقیقه ای بود که بصورت هفتگی برگزار شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون معاینه مختصر وضعیت روانی و پرسشنامه افسردگی سالمندان بود. داده ها به وسیله واریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل ها نشان داد که روش خاطره پردازی انسجامی و ابزاری اثر بخش معنا داری در کاهش نشانه های افسردگی زنان سالمند داشته است. تفاوت معنی داری بین دو روش خاطره پردازی انسجامی و ابزاری ملاحظه نشد. با توجه به یافته ها در جهت کاهش علائم افسردگی در زنان سالمند در کنار روش های دیگر درمانی از روش های خاطره پردازی انسجامی و ابزاری استفاده شود.