مشاوره
محبوبه صالح نیا؛ جواد خدادادی سنگده؛ کوثر دهدست
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی درک زنان از ماهیت تنظیم روابط جنسی و نقش آن بر کیفیت زندگی زناشویی صورت گرفت. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش دادهبنیاد انجام شد. نمونه مورد پژوهش شامل 16 زن متاهل 20 تا 45 ساله مناطق 9 و 10 شهر تهران در سال 1400 بود. نمونهگیری به صورت هدفمند و به شیوه در دسترس انجام شد. ملاک ورود به تحقیق رضایت از زندگی زناشویی(استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی درک زنان از ماهیت تنظیم روابط جنسی و نقش آن بر کیفیت زندگی زناشویی صورت گرفت. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش دادهبنیاد انجام شد. نمونه مورد پژوهش شامل 16 زن متاهل 20 تا 45 ساله مناطق 9 و 10 شهر تهران در سال 1400 بود. نمونهگیری به صورت هدفمند و به شیوه در دسترس انجام شد. ملاک ورود به تحقیق رضایت از زندگی زناشویی(استفاده از پرسشنامه انریچ) و نداشتن سابقه طلاق و پیمانشکنی بود و دادهها با استفاده از مصاحبه اکتشافی نیمهساختاریافته گرداوری شد.. یافتههای تحقیق شامل 86 کد باز، 11 کد محوری و کد انتخابی «کارکرد حمایتی رابطه جنسی» به دست آمد. عوامل بسترساز شامل سرمایههای روانشناختی شخصی مانند مدیریت فضای ذهنی؛ چشماندازهای معنادهنده مانند معنای تعهد و پویاییهای بین فردی مانند تصمیمگیری مشترک و مکملیت بود. عوامل مداخلهگر شامل عوامل فرهنگی و اجتماعی مانند سبک زندگی حمایتگرانه و موانع شامل موانع افقی از جمله کمبود امکانات رفاهی و موانع پیرامونی مانند مشکلات خانواده مبدا بودند. راهبردها شامل پیوستگی رضایتبخش، سهمگذاری در رابطه جنسی تنظیم شده و مهارتهای ارتباطی بود که موجب پیامدهای فردی (سلامت جسمی و روحی) و پیامدهای بینفردی (احساس امنیت در رابطه و افزایش تابآوری) شد. به این ترتیب، کارکرد تنظیم روابط جنسی در خانواده دارای پیامدهایی است، پیامد اولیه آن افزایش انعطافپذیری و سازگاری در خانواده و پیامد ثانویه آن شامل افزایش کیفیت زندگی و کاهش عوامل گسست در خانواده است که سلامت روان افراد و شکلگیری زندگی مطلوب خانوادگی و اجتماعی را به دنبال دارد.
نازیلا اقبال؛ آسیه شریعتمدار؛ جواد خدادادی سنگده
چکیده
یکی از آداب فرهنگی ایرانیان، رودربایستی است: نوعی احساس کمرویی و خجالت، مرتبط با حفظ وجهه که در مواقعیکه افراد احترام زیادی برای طرف مقابل قائلند، بهچشم میخورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین انجام شد. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده گردید. ...
بیشتر
یکی از آداب فرهنگی ایرانیان، رودربایستی است: نوعی احساس کمرویی و خجالت، مرتبط با حفظ وجهه که در مواقعیکه افراد احترام زیادی برای طرف مقابل قائلند، بهچشم میخورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین انجام شد. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکتکنندگان شامل 14 زن با صمیمیت زوجی پایین بودند که از طریق روش نمونهگیری هدفمند ملاکی و گلوله برفی؛ با استفاده از مقیاس صمیمیت انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته انجام گرفت و صوت مصاحبهها واژه به واژه پیادهسازی گردید. دادهها با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناختی هفتمرحلهای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. تحلیل تجربه پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین منجر به استخراج 11 مضمون اصلی گردید که عبارتند از: ادراک مشارکتکنندگان از مفهوم رودربایستی، حوزههای بروز، دلایل رودربایستی از دید افراد تجربهکننده، نحوه بروز، پیامدهای شناختی، پیامدهای عاطفی، پیامدهای رابطهای، پیامدهای جسمانی-روانشناختی، پیامدهای مثبت، عوامل موثر و نتایج کنارگذاشتن رودربایستی. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که پدیده رودربایستی به دلایل متفاوت و در ابعاد مختلفی از روابط صمیمانه زنان با همسرانشان و در قالبهای متنوعی رخ میدهد و رخداد این پدیده و نیز کنارگذاشتن آن موجب ایجاد طیفی از پیامدهای مثبت و منفی برای آنان میگردد. پیشنهاد میشود با توجه به نتایج این پژوهش برنامهای تدوین گردد تا در فرایند زوجدرمانی در بستر فرهنگی، نوع تعاملات زوجین مورد توجه و ارزیابی قرار گرفته و مداخلات متناسب انجام گیرد.
جواد خدادادی سنگده
چکیده
دوره عقد ورود به مرحله جدیدی از زندگی است که تأثیر مهمی در زندگی فردی و اجتماعی هر شخصی دارد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی دلایل شکلگیری تعارضات زناشویی در دوره عقد انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت موردمطالعه پژوهش برابر است با مشارکتکنندگان پژوهش که زوجهای عقد کرده متعارض ...
بیشتر
دوره عقد ورود به مرحله جدیدی از زندگی است که تأثیر مهمی در زندگی فردی و اجتماعی هر شخصی دارد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی دلایل شکلگیری تعارضات زناشویی در دوره عقد انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت موردمطالعه پژوهش برابر است با مشارکتکنندگان پژوهش که زوجهای عقد کرده متعارض مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1399 که ملاکهای ورود به پژوهش داشتند را شامل شد. مشارکتکنندگان بر مبنای منطق نمونهگیری هدفمند و به روش در دسترس از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونهگیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 16 مشارکتکننده از طریق مصاحبه موردمطالعه قرار گرفتند. تحلیل مضمونی اطلاعات نشان داد که نٌقصان در ابعاد فردی، تعاملی، خانواده اصلی و انطباقپذیری فرهنگی چهار دلیل اصلی تعارض در عقد محسوب میشود. زوجهای متعارض در دوران عقد به دلیل این نقصان چندوجهی، بهجای حرکت در مسیر الگوی مکملیت زن و شوهری، الگوی آسیبزا تعقیب-گریز و یا کنترل منفی را بر رابطه حاکم میکنند و در نتیجه دامنه تعارض گسترده میشود. براین اساس در فرایند مشاوره با زوجهای متعارض دوره عقد تمرکز بر نقصان شناسایی شده اهمیت بیشتری دارد.
جواد خدادادی سنگده؛ اعظم کلائی؛ مرتضی گوهری پور
چکیده
از مهمترین ملاکهای سلامت کانون خانواده و از پایههای رابطه زوجی رضایت از ازدواج است که مفهومی وابسته به بستر خانواده و بافت فرهنگی جامعه است. هدف این پژوهش، تدوین الگوی مفهومی رضایت از ازدواج در بستر خانواده سالم بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس روش داده بنیاد انجام شد. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق بود که تا رسیدن به اشباع نظری ...
بیشتر
از مهمترین ملاکهای سلامت کانون خانواده و از پایههای رابطه زوجی رضایت از ازدواج است که مفهومی وابسته به بستر خانواده و بافت فرهنگی جامعه است. هدف این پژوهش، تدوین الگوی مفهومی رضایت از ازدواج در بستر خانواده سالم بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و بر اساس روش داده بنیاد انجام شد. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. نمونهگیری بهصورت هدفمند از 21 نفر از زوجین رضایتمند شهر تهران بود. تحلیل مصاحبهها به شناسایی 145 کد باز، 25 کد محوری و کد انتخابی «مراقبت از ثبات و تعالیبخشی رابطه زوجی» منتهی شد. بر اساس الگوی پارادایمی یافتهها آنچه بهعنوان عوامل مؤثر بر شکلگیری رضایت از ازدواج استخراج شد عبارت است از شرایط علّی و عوامل مداخلهگر تعاملی و فرهنگی-اجتماعی که در رضایت از ازدواج نقش داشتند. موانع موجود در فرایند رضایتمندی زوجین، عوامل تنشزای افقی و پیرامونی بود که راهبردهای مقابله با این موانع، شامل تعالی خویشتن، مدیریت بحران و فعالسازی سازوکارهای ثباتبخش و ارتقاءبخش رابطه زوجی مانند استعانت از باورها و رفتارهای دینی، صبوری و سازگاری بود. ازجمله پیامدهای رضایت از ازدواج، پیامدهای فردی (نظیر شادکامی)، زوجی (نظیر احساس امنیت از رابطه) و فرهنگی- اجتماعی (نظیر فرزندپروری موفق و مقبولیت اجتماعی) بود. میتوان نتیجه گرفت مراقبت از ثبات و تعالیبخشی رابطه زوجی، رضایت از ازدواج را به همراه داشت. رابطه زوجی همانند نهالی در معرض آسیب و موانع رشد است؛ برای حفظ و رشد این نهال مراقبتهایی لازم است تا بتوان شاهد ثمرههای آن شد.